تعداد صفحات : ۱۸۳ قابل ویرایش
انتخاب کلمات یک تعریف، کار حساس وقابل تأملی است زیرا هر کلمه یا عبارت میتواند عاملی تعیین کننده درشناسایی، ارزیابی وحفاظت از بقایای تاریخی باشد. همچنین عوامل مهمی در هر تعریف وجود دارد که کلمات کلیدی انتخابی برای آن باید توانایی پاسخگویی به جنبههای مختلف آن را داشته و حتی المقدور متضمن آگاهیهای لازم در آن وجه باشند. در این مبحث برآنیم تا با شناخت مفاهیم مربوطه، تعاریف ارائه شده ازمیراث فرهنگی را مورد مطالعه قرار دهیم.
فصل اول: مفاهیم ومبانی
انتخاب کلمات یک تعریف، کار حساس وقابل تأملی است زیرا هر کلمه یا عبارت میتواند عاملی تعیین کننده درشناسایی، ارزیابی وحفاظت از بقایای تاریخی باشد. همچنین عوامل مهمی در هر تعریف وجود دارد که کلمات کلیدی انتخابی برای آن باید توانایی پاسخگویی به جنبههای مختلف آن را داشته و حتی المقدور متضمن آگاهیهای لازم در آن وجه باشند. در این مبحث برآنیم تا با شناخت مفاهیم مربوطه، تعاریف ارائه شده ازمیراث فرهنگی را مورد مطالعه قرار دهیم.
از سوی دیگر با توجه به نقش اساسی وفزایندهای که شناخت مبانی هر پدیده یا رویدادی دردرک ماهیت و سیرتکاملی آن دارد، مبحث دوم به بررسی این موضوع اختصاص یافته است.
مبحث اول : تعاریف میراث فرهنگی
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک)
از آنجا که انتخاب واستفاده از لغات نقش مهمی در بیان مفاهیم پنهانشان دارد،ابتدا معنی زبان شناسانه لغات مربوط به میراث فرهنگی را که در انگلیسی،فرانسه،عربی وفارسی مورد استفاده قرار می گیرد بررسی مینماییم.
در انگلیسی،اصطلاحاتی چون Heritage، Cultural Heritage، Relics، Remains، Patrimony و Property به کار میآیند. بر طبق فرهنگ لغات Historical Principles (آکسفورد ،۱۸۸۸) Heritage در قرون گذشته به اشکال متفاوتی چون: heritage، eritage،
erytage و غیره بکار می رفته است.که همگی از ریشه لاتین Hereditagium می باشند به معنی :«.. آنچه به ارث رسیده یا ممکن است برسد،هر مال یا خصوصاً ملک که براساس حق وراثت واگذار گردد» آنچه در این اصطلاح واضح به نظرمیرسد، آن است که مال از گذشته به ارث رسیده است.
کلمه Relic که از Reliquias در لاتین بدست میآید،به معنی :«در موارد استفاده مذهبی، بخصوص در کلیساهای یونان وکاتولیک روم :برخی اشیاء همچون قسمتی ازبدن یا لباس،یک قطعه موردمصرف شخصی یا نظایر آن که به عنوان یادبود از یک قدیس، شهید یا فرد روحانی دیگری باقی مانده و به دقت از آن نگهداری کرده و محترم ومقدس داشته میشود»، ونیز «چیزی نفیس یا قیمتی» و «هر چه که به عنوان یادگاری یا یادبود از یک شخص، یک چیز، یک مکان نگه داشته شود؛یک یادمان.»
remains یعنی:«آنان که از میان تعدادی از اشخاص باز مانده،نجات یافته یا باقی مانده اند؛باقیمانده یا الباقی» و «یک اثر مادی (عتیقه یا غیرآن )، یک بنا یا ساختمان قدیمی یا ساختهای دیگر؛ وشیئی که از زمانهای گذشته به دست آمده است.»
Patrimony یعنی :دارایی یا یک ملک که از پدر یا جد شخصی به اورسیده؛ میراث، وراثت.
Property یعنی: وضعیتی ازتعلق یا متعلق به بعضی اشخاص بودن و «مالک چیزی بودن، چیزی را تملک کردن،حق(بخصوص حق انحصاری) تصرف، استفاده ،یا در اختیار گرفتن هر چیز (معمولاً شیئی مادی و محسوس) ، دارندگی ،مالکیت.»
در فرانسه کلمات مشابهی با همان ریشه مشترک انگلیسی وجود دارد، به استثناء (Cultorel)Bien که ترجمه آن به انگلیسی Property یا Goods است.
در عربی کلمه «تراث» به کار میرود که از کلمه ارث ریشه میگیرد. در زبان فارسی دوکلمه «آثار»و «میراث» وجود دارند که هر دوریشه عربی دارند. «آثار» جمع «اثر» به معنی محصول فیزیکی و غیرفیزیکی بجای مانده است. در این کلمه انعکاس گذشته چشمگیر نیست، و کلمه بیشترنشان دهنده اهمیت آنچه که خلق شده میباشد و از اینروست که در فارسی این کلمه اغلب با صفاتی چون تاریخی یا فرهنگی همراه میشود.
کلمه دیگر،میراث، یعنی آنچه به ارث رسیده است که بسیار مشابه Heritage در انگلیسی است. اگر چه بدون اضافه نمودن کلمات توضیحی نیز قابل درک میباشد، اما همچون Heritage در انگلیسی، اغلب به همراه کلمه «فرهنگ» به کار میرود.
کلمه Property انگلیسی و Bien فرانسوی یادآور مفهوم گذشته نیستند،در حالی که سایر کلمات به آنچه که میراث گذشته است، رجوع داده میشوند. در مدارک یونسکو اغلب این دوکلمه،(Property) و Bein بکار رفته اند. اگر چه می توان چنین فرض کرد که این امر موجب ارتباط حال و گذشته میگردد و موارد وسیعتری از پدیدههای فرهنگی را تحت پوشش قرار میدهد.
۲- میراث فرهنگی به مفهوم عام:
در دستیابی به یک تعریف برای میراث فرهنگی، لازم است که معیارهای مشخصی مورد توجه قرار گیرند.
در این ارتباط سه معیار اصلی پیشنهاد میشود، شیئیت، قدمت و پیام انسانی
این معیارها میتوانند ما را به این مضمون نزدیک نمایند که :
هرپدیدهای ( اعم از منقول و غیرمنقول و آنچه که میراث مادی و معنوی[۱] خوانده میشود) که قدمتی دارد (طول این قدمت نسبی است) و واجدپیامی انسانی است ( یا چیزی از انسانهای گذشته برای عرضه دارد) شایسته است که بعنوان «میراث فرهنگی» خطاب گردد.
نتیجتاً نادیده گرفتن هر یک از این سه عامل موجب انحراف جدی در استخدام اصطلاح میراث فرهنگی برای بیان مقصود میشود.در توضیح امر برآنیم تا هر یک از این ملاک ها را برای شناسایی میراث فرهنگی تبیین نماییم.
الف ) شیئیت:
اگر شیئیت میراث فرهنگی مورد تأکید است، نه به این دلیل که ممکن است میراث فرهنگی بعنوان چیزی ذهنی تصور شود چرا که بدیهی است، ما چیزی را بعنوان میراث فرهنگی تلقی میکنیم که بنحوی به منصه ظهور رسیده باشد، بلکه معیاری است جهت بازیابی.
بدین معنا که این مورد از شاخصهای میراث فرهنگی نیست بلکه یک معیاربرای کمک به شناسایی آن است.
به نظر می رسد که مواجهه مستقیم با بقایای تاریخی و برخورد با عینیت آن به انسان نوعی شهود اعطا میکند،نوعی دریافت استنتاجی خاص که از خواندن تاریخ یا توضیح شفاهی حاصل نمیشود.
با قدری تأمل در قرآن کریم در مییابیم که در کنار روشهای منطقی برای جستجوی حقیقت، قرآن بشررا به سفر ودیدن آثار دعوت مینماید.[۲] از سویی مرور تجارب شخصی به ما نشان میدهد که در مواجهه با اصل یک تابلوی نقاشی یا شنیدن اجرای زنده یک قطعه موسیقی تا چه حد واکنشی متفاوت داشته ایم. بدین معنا که مشاهده حضور فیزیکی یک اثردر یک موزه یا در محوطه تاریخی موجب افزایش قدرت مواجهه و توجه بیشترمیگردد.
باید به یاد داشت که بیشتر آثار باقیمانده، بعنوان یک اثر هنری خلق نشدهاند، بلکه به جهت گذر سالهای بسیار تأثیر ژرفی بر بیننده میگذارند.
بنابراین معیار شیئیت، امکان تجربهای بی بدیل را برای مخاطب فراهم مینماید بدین معنا که شهود مستقیم گذشته را ممکن و امکان گفتگوی روحی با پیشینیان را تسهیل مینماید.
ب) قدمت :
دومین معیار پیشنهادی برای تبیین میراث فرهنگی، قدمت است. مساله قدمت برای مطالعه گذشته بسیار با اهمیت است زیرا این عنصر ضمن اینکه موفقیت اثر را در تاریخ تعیین کرده واطلاعات با ارزشی را ارائه مینماید، حس خاصی را در مشاهده برمیانگیزاند. بی شک گذشته نقش مهمی درزندگی روانی انسانها ایفا میکند.بسیاری از رویکردهای عاطفی به گذشته ناشی از قدمت به ارث رسیده در اشیاء تاریخی میباشد. دراین راستا آن قابل ذکر است اینکه مقدار فاصله با گذشته که حس قدیمی بودن را میآفریند،نسبی است وواضح است که برای آنچه میراث نامیده میشود،حداقل سنی باید وجود داشته باشد.لیکن شایان ذکر است که قرآن کریم نیز طول زمان مشابهی بعنوان یک مقیاس برای تعیین آنچه که قدیمی یا از گذشته است ارائه مینماید.[۳]
در میان سه معیار پیشنهادی این قدمت است که ما را به گفتگو ودرک پیام پیشینیان دعوت مینماید. لذا اگر عامل قدمت را حذف کنیم، چیزی بعنوان میراث فرهنگی باقی نخواهد ماند.
این حس بنحوی ترکیب شگفتی،حسرت، تحسین ورضایت است زیرا حقیقتاً بزرگترین افتخار یک اثر باستانی در اجزای بکار رفته نیست بلکه شکوه آن در قدمت وحس عمیقی است که به انسان تلقین میشود.»
ج) پیام انسانی:
برای آنچه میراث فرهنگی خوانده میشود، بیش از شیئیت و قدمت، حمل یک پیام ضروری است. به بیان دیگر هر شیئی تاریخی که فاقد پیامی باشد،میراث فرهنگی شمرده نمی شود لیکن بطور مسلم هزاران سنگ بر روی سنگهای دیگری قراردارند که ما آنان را میراث فرهنگی مان نمیدانیم. در حقیقت بسیاری از بقایای معماری کهن ما ازسنگهای برهم استوار تشکیل یافته اند.آنچه آنها را با ارزش میسازد شرحی است راجع به «چرایی» و «چگونگی» خلق این آثار.
بنابراین ردپای انسانها بر روی هر تکه ازمیراث فرهنگی است که آن را در برابردیگر بقایای گذشته قابل شناسایی کرده و به آن اجازه میدهد که «فرهنگی» خوانده شود.پس آنچه را که ما پیام میخوانیم، عامل فرهنگی یا اثرانسان[۴] است که بر پدیدهها انعکاس یافته و ارزش مطالعاتی آن در فهم پیشینیانمان است.
با پیوند سه معیار پیشنهادی میراث فرهنگی چنین تعریف میگردد:«ردپای انسان در طول تاریخ که حامل پیامی انسانی است»
اشیایی است: ردپای انسان، شامل آثار منقول وغیرمنقول، مادی و معنوی، با نمود فیزیکی وقابل ادراک با حواس، حامل ارزشهای علمی
که واجدقدمت: امری نسبی، نمایانگر تحول انسان، کل مسیر تاریخ را پوشش میدهد، حسی از تداوم را عرضه میکند وارائه گر ارزشهای تاریخی است.
و دارای پیامی انسانی است: که با تاریخ نوشتاری بدست نمیآید ولی نشانگر بسیاری حقایق تاریخی معتبر است، در تماس مستقیم قابل دریافت است، حسی از هویت را القا کرده و ارائه دهنده ارزشهای عاطفی است.[۵]
۳- مفهوم خاص میراث فرهنگی (میراث فرهنگی معنوی)
میراث فرهنگی معنوی بنیادیترین جنبه های حیات اجتماعی و فکری ملت ها ،منشاء هویتها، تنوع و خلاقیت است.فرایندی است که باعث میشود مردم یک روستا، گروه یا ملت، گرد هم جمع شده و اثر فرهنگی را خلق نمایند. این فرایند بعضاً مهم تر از خود
شیء یا رویداد است.[۶] این نوع میراث غیرملموس و معنوی است وشامل مجموعه مظاهری است که اگر چه وجود خاصی ندارند اما جلوه های مادی آنها قابل درک و در دسترس است. تفسیر یافتههای باستان شناسی، جلوه های معنوی این میراث با ارزش را در اختیار قرار میدهد، برای نمونه مجسمه سفالی ونوس که در دورهای اززندگی مادر شاهی ساکنان فلات ایران اعتقاد به الهه باروری یکی از باورداشت های جمعیت ساکن را تشکیل میداد،مورد احترام بود وهمزمان در چند نقطه از کشورمان مانند خوزستان و مناطقی ازآناتولی در کاوشهای علمی بدست آمده است.[۷]
به این ترتیب: «رویه ها ،معرف ها،دانش ها و مهارت ها ،ابزار،اشیاء ،آثار هنری و مکانهایی که اجتماعات وافراد، آن را میراث معنوی خود تلقی میکنند، با اصول حقوق بشر پذیرفته شده در جهان، یعنی برابری، تداوم، استمرار و احترام متقابل میان اجتماعات فرهنگی سازگاراست. به اجتماعات حس تداوم هویت میبخشد و اجتماعات نیز درپاسخ به شرایط محیطی، تاریخی و یا زیست خود بطور مستمر آن را بازسازی می کنند.»[۸]
پیش نویس مقدماتی کنوانسیون حفظ میراث فرهنگی معنوی، ویژگیها و مصادیق این نوع از میراث را بدین شرح عنوان می نماید:
میراث معنوی یک جریان تاریخی است که تا دوره معاصر حیات دارد و متحول و متکامل رو به آینده میرود.
- به روش روایی وسنتی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
- معیارهای ارزشی مورد احترام جامعه خودرا به همراه دارد.
- قانونمند و بهنجار است.
- دارای مولفههای فرهنگی ومعنوی است.
- موجب خلاقیتهای صوری و مادی میشود ( از گذشته تا حال و آینده)
بدین ترتیب میراث معنوی که گنجینه زنده بشری به شمار میرود، بازتاب مجموعهای از فرایندهای ذهنی است که دریک جامعه ودر دورههای گوناگون تاریخی شکل میگیرد و با اصولی ثابت وقابل شناخت به خلاقیتهای صوری و مادی منجر شده و پیوسته بازتابی از نیازها و نیز پاسخ به آن نیازها را در خود دارا است.هنجارها وقانونمندیهای این مجموعه پیوسته بگونهای ناخودآگاه، روایی وسنتی از نسلی به نسل دیگر منتقل و آموخته شده ومعیارهای ارزشی آنها همیشه مورد احترام جمعی قرار میگیرد.
از این روی مصادیق میراث فرهنگی معنوی عبارتند از :
- زبان : شامل گویش ها
- دانش سنتی : شامل فناوری سنتی ( طب سنتی، معماری سنتی، نجوم سنتی و… )
- اساطیر : شامل باورداشت ها واعتقادات، تاریخ روایی، آیین ها و مراسم
- فولکلور :شامل نمودهای روایی (قصه ها و ادبیات روایی) ،نمودهای موسیقیایی (موسیقی سنتی،ترانه ها و آوازهای سنتی)،نمودهای حرکتی (حرکات موزون، نمایش سنتی و اشکال گوناگون نمایشهای آیینی و…)[۹]
- نمودهای مادی (صنایع دستی: طرح ها و نمادهای سنتی، مجسمه سازی، سفال ونساجی ، فرش و … )
الف) منابع فارسی:
۱) کتب
۱- قرآن مجید
۲- بندرریگی، محمد،فرهنگ لغت عربی به فارسی،تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، چاپ دوم،۱۳۸۲
۳- بوزیه، لوکوز، چهارمین کنگره بینالمللی معماری مدرن، ترجمه محمد منصور فلامکی، انتشارات دانشگاه تهران، خرداد ۱۳۵۵.
۴- پازوکی، ناصر، اهمیت مطالعه تاریخ و آثار و احوال گذشتگان از دیدگاه اسلام، آموزش میراث فرهنگی، چاپ اول، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۶.
۵- پرز دکوئهیار، خاویر، تنوع خلاق ما، انتشارات یونسکو، ۱۹۹۸.
۶- توحیدی فائق، تعریف فرهنگ و تمدن و میراث فرهنگی، تهران، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، چاپ اول، ۱۳۷۶.
۷- جعفری لنگرودی، محمدجعفر، فلسفه فرهنگ و هنر، تهران، انتشارات گنج دانش، تابستان ۱۳۷۰.
۸- حجت،مهدی، میراث فرهنگی در ایران (سیاستها برای کشور اسلامی)، تهران،انتشارات سازمان میراث فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۰
۹- حییم،سلیمان، فرهنگ بزرگ انگلیسی به فارسی، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، چاپ دوازدهم،۱۳۷۸
۱۰- ضیایی بیگدلی، محمد رضا، حقوق جنگ، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی ، چاپ اول، ۱۳۷۶.
۱۱- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، جلد اول ، تهران، انتشارات سپهر ، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۷.
۱۲- مدنی، سید جلالالدین، حقوق اساسی و نهادهای اساسی جمهوری اسلامی ایران، تهران انتشارات علامه طباطبائی، چاپ چهارم، ۱۳۷۵.
۱۳- مصفا، نسرین و دیگران، راهنمای سازمان میراث فرهنگی ملل متحد، جلد دوم، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، چاپ اول، ۱۳۷۴.
۱۴- منصور زاده، یوسف، پیدایش حیات و فرهنگ، تهران، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، چاپ اول، ۱۳۷۶.
۱۵- موسوی، سید احمد، جنگ تحمیلی و میراث فرهنگی، تهران، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۷۰.
۱۶- موسی، سید محمود، تاریخچه مطالعات و شناخت میراث فرهنگی در ایران، تهران، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور ، چاپ اول، ۱۳۷۶.
۱۷- نوربها، رضا، نگاهی به قانون مجازات اسلامی، تهران، نشر میزان، چاپ اول، ۱۳۷۰.
۱۸- نیرنوری، عبدالمجید، سهم ارزشمند ایرانیان در تمدن جهان، تهران، انجمن مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵.
۲) قوانین و مقررات
۱- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۵۸ با اصلاحیه ۱۳۶۸.
۲- قانون اساسی چین مصوب ۱۹۸۲.
۳- قانون اساسی سوریه .
۴- قانون اساسی کانادا مصوب ۱۹۸۲.
۵- قانون اساسی کره جنوبی.
۶- قانون اجازه قبول عضویت قطعی ایران به سازمان تربیتی ۷ علمی و فرهنگی ملل متحد مصوب ۱۳۲۷.
۷- قانون اخذ بیت ریال عوارض از هر تن سیمان به نفع انجمن آثار ملی مصوب ۱۳۴۶.
۸- قانون اراضی شهری مصوب ۱۳۶۶.
۹- قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۷.
۱۰- قانون استفاده مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی از معافیتهای گمرکی مصوب ۱۳۵۰.
۱۱- قانون اصلاح بند «ج» لایحه قانونی راجع به کاخها نیاوران و سعدآباد و نحوه ارزیابی و نگهداری اموال مربوطه و الحاق ۴ تبصره به آن مصوب ۱۳۶۰.
۱۲- قانون الحاق ایران به پروتکل دوم کنوانسیون ۱۹۴۵ لاهه در خصوص حمایت ازاموال فرهنگی در صورت بروز مخاصمه مسلحانه مصوب ۱۳۸۰.
۱۳- قانون الحاق ایران به کنوانسوین اتخاذ تدابیر لازم برای ممنوع کردن و جلوگیری از ورود، صدور و انتقال مالکیت غیر قانونی اموال فرهنگی مصوب ۱۳۵۳.
۱۴- قانون الحاق ایران به کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی به هنگام جنگ مصوب ۱۳۳۷.
۱۵- قانون الحاق ایران به کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان مصوب ۱۳۵۳.
۱۶- قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بینالمللی کمکهای متقابل اداری به منظور پیشگیری، تجسس و جلوگیری از تخلفات گمرکی و پیوست شماره ۱۱ آن مصوب ۱۳۷۶.
۱۷- قانون الحاق یک تبصره به عنوان تبصره ۲ به قانون الزام تخلیه ساختمانهای وزارتخانههای فرهنگ و آموزش عالی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مؤسسات وابسته و دانشگاهها که در اختیار سایر وزارتخانه و ارگان ها میباشد مصوب ۱۳۷۶.
۱۸- قانون برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۶۸.
۱۹- قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۹.
۲۰- قانون برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۳.
۲۱- قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۷۳.
۲۲- قانون بودجه کل کشور مصوب ۱۳۸۰.
۲۳- قانون تأسیس سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی و اساسنامه آن مصوب ۱۳۷۰.
۲۴- قانون تأسیس شورایعالی شهرسازی و معماری ایران مصوب ۱۳۵۱.
۲۵- قانون تشکیل هیأتهای امنا دانشگاههها و مؤسسات آموزش علمی و پژوهشی مصوب ۱۳۶۷.
۲۶- قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۵۷.
۲۷- قانون تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۴.
۲۸- قانون ثبت آثار ملی مصوب ۱۳۵۲.
۲۹- قانون خرید اراضی و ابنیه و تأسیسات برای حفظ آثار تاریخی مصوب ۱۳۴۷.
۳۰- قانون راجع به جلوگیری از انجام اعمال حفاریهای غیر مجاز مصوب ۱۳۵۸.
۳۱- قانون راجع به حفظ آثار ملی مصوب ۱۳۰۹.
۳۲- قانون راجع به کاخهای نیاوران و سعدآباد و نحوه ارزیابی و نگهداری اموال مربوطه مصوب ۱۳۵۹.
۳۳- قانون شهرداری مصوب ۱۳۳۴.
۳۴- قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۶۶.
۳۵- قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب ۱۳۶۹.
۳۶- قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰.
۳۷- قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۰۷.
۳۸- قانون معافیت ابنیه و اماکنی که در زمره آثار ملی به ثبت رسیدهاند از پرداخت عوارض شهرداری مصوب ۱۳۷۱.
۳۹- قانون معافیت ادارات دولتی ار پرداخت حقالثبت و نیم عشر اجرایی مصوب ۱۳۳۴.
۴۰- قانون معافیت گمرکی کالاهای دانشگاههای کشور مصوب ۱۳۴۴.
۴۱- قانون نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامههای عمومی، عمرانی و نظامی دولت مصوب ۰۱۳۵۸.
۴۲- قانون نوسازی و عمران شهری مصوب ۱۳۴۷.
۴۳- آییننامه اجرایی بند ۹ ماده ۳ قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۹.
۴۴- آییننامه اجرایی قانون ثبت املاک و اسناد کشور مصوب ۱۳۱۷.
۴۵- آییننامه اجرایی قانون خرید اراضی و ابنیه و تأسیسات برای حفظ آثار تاریخی مصوب ۱۳۵۱.
۴۶- آییننامه اجرایی قانون راجع به حفظ آثار ملی مصوب ۱۳۱۱.
۴۷- آییننامه اجرایی قانون زمین شهری مصوب ۱۳۶۷.
۴۸- آییننامه داخلی هیأت امنا پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب ۱۳۷۵.
۴۹- آییننامه نحوه انتخاب و بر کناری و شرایط و حدود و اختیارات و وظایف امین یا هیأت امنا اماکن مذهبی و موقوفات مصوب ۱۳۶۵. ۹- اساسنامه انجمنهای میراث فرهنگی کشور مصوب ۱۳۷۳.
۵۰- اساسنامه پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب ۱۳۷۵.
۵۱- اساسنامه مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی مصوب ۱۳۶۹.
۵۲- مصوبه شورایعالی اداری در خصوص انتقال سازمان میراث فرهنگی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب ۱۳۷۲.
۵۳- مصوبه هیأت وزیران درباره ممنوعیت صدور هر گونه اشیاء عتیقه و هنری و زر و سیم مصوب ۱۳۵۸. ۱۰- آییننامه اجرایی بند «ج» ماده ۱۶۶ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۰.
۳) مقالات
۱- بحرالعلومی، فرانکو دیگران، «موزههادر منطقههای زلزلهخیر» ، فصلنامه موزهها، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، شماره ۲۱، بهار و تابستان ۱۳۷۸.
۲- پوربابایی، فرحناز، «نگهداری و حفظ میراث فرهنگی»، فصلنامه موزهها، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، شماره ۲۲، زمستان ۱۳۷۸.
۳- جوهری، محمدرضا، «ایکوم و اجلاس هجدهم آن در ملبورن استرالیا»، فصلنامه موزهها، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، شماره ۲۲. زمستان ۱۳۷۸.
۴- جی اوکیف، پاتریک، «سیاستها و خطمشیهای موزها در خرید و تصاحب اشیاء فرهنگی و تاریخی و نقش کنوانسیون ۱۹۷۰ یونسکو در تبیین آنها»، ترجمه مصطفی رضا زادگان، فصلنامه موزهها، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، شماره ۲۱، بهار و تابستان ۱۳۷۸.
۵- چراغچی، سوسن، «منشورهای بینالمللی در حفاظت از میراث فرهنگی»، فصلنامه علمی، فنی و هنری اثر، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، شماره ۳۲-۳۱، ۱۳۷۹.
۶- حقانی، مهری، «میراث فرهنگی زیر غبار فراموشی»، روزنامه ایران، سال هفتم، شماره ۱۸۶۳، چهارشنبه ۳/۵/۱۳۸۰.
۷- شریفی نارانی، عباس، «استرداد اموال فرهنگی ایران»،فصلنامه میراث فرهنگی، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، سال دوم، شماره ۴-۳، پائیز ۱۳۷۰.
۸- صمدی، یونس، «نگاهی به کنوانسیون ۱۹۵۴ در مورد حفاظت از میراث فرهنگی در زمان جنگ» فصلنامه علمی، فنی و هنری اثر، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، شماره ۳۰-۲۹، ۱۳۷۷.
۹- کریمی، اصغر، «تلاش برای احیاء کمیته ملی ایکوموس ایران»، فصلنامه علمی، فنی و هنری اثر، انتشارات سازمان میراث فرهنگی، شماره ۳۲-۳۱ ، ۱۳۷۹.
۱۰- ملکی تبار، مجید، «نقش موزهها در توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی»، فصلنامهموزهها، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، شماره ۲۲ ، زمستان ۱۳۷۸.
۱۱- نوربها، رضا، «بررسی قرارداد حمایت از اموال فرهنگی، مجله حقوقی»، انتشارات دفتر خدمات حقوقی جمهوری اسلامی ایران، شماره ۱۶ و ۱۷، ۱۳۸۰.
۱۲- وحدتی، مهرداد، «موافقت نامه میراث جهانی»، فصلنامه موزهها، انتشارات سازمان میراث فرهنگ کشور، شماره ۲۱، بهار و تابستان ۱۳۷۸.
۱۳- یوکیلتو، یوکا، «استانداردها، اصول و منشورهای بینالمللی حفاظت»، ترجمه سوسن چراغچی، فصلنامه موزهها، انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور، شماره ۲۱ ، بهار و تابستان ۱۳۷۸.
۴) رسالات
- زحمتکش لاشیدانی، مجید، حفاظت از میراث فرهنگی و حقوق بینالمللی، رساله کارشناسی ارشد، مجتمع آموزش عالی قم، سال تحصیلی ۸۱.
- شکرامرجی، ایوب، حمایت کیفری از میراث فرهنگی در حقوق ایران، رساله کارشناسی ارشد، مجتمع آموزش عالی قم، سال تحصیلی ۷۹.
- عبدالله کرمی، هاشم، بررسی بزه قاچاق اشیاء عتیقه در قوانین و مقررات ایران، رساله کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، سال تحصیلی ۷۳.
- کامیار، غلامرضا، حمایت کیفری از آثار مذهبی، ملی و تاریخی، رساله کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، سال تحصیلی ۷۴.
د: اسناد بین المللی
۱- کنوانسیون اتخاذ تدبیر برای ممنوع کردن و جلوگیری از ورود، صدور و انتقال مالکیت غیر قانونی اموال فرهنگی مصوب ۱۹۷۰.
۲- کنوانسیون بینالمللی کمکهای متقابل اداری به منظور پیشگیری. تجسس و جلوگیری از تخلفات گمرکی و پیوست شماره ۱۱ آن، مصوب ۱۹۷۷.
۳- کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی زیر آب مصوب ۲۰۰۱.
۴-کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی به هنگام جنگ و ملحقات آن مصوب ۱۹۵۴.
۵-کنوانسیون حمایت ازمیراث فرهنگی و طبیعی جهان مصوب ۱۹۷۲
۶- اساسنامه ایکروم مصوب ۱۹۹۳.
۷- اساسنامه ایکوم مصوب ۱۹۹۵.
۸- اساسنامه ایکوموس مصوب ۱۹۴۵.
۹- اساسنامه یونسکو مصوب ۱۹۴۵.
۱۰- پروتکل دوم کنوانسیون ۱۹۵۴ مصوب ۱۹۹۹.
۱۱- قطعنامه شماره ۱۱-۲-۱۹۸۷ کنفرانس عمومی یونسکو
۱۲- آییننامه داخلی کمیته مشورتی ملی موضوع قطعنامه دوم از کنوانسیون راجع به حفاظت اموال فرهنگی در زمان جنگ.