بررسی و تحلیل انتقادی براهین اثبات خدا با تکیه بر آراء و اندیشه های ملاصدرا و دکارت
تعداد صفحات : ۱۵۶ | قابل ویرایش
یکی از دغدغههای مهم انسان، شناخت خداوند متعال است و با وجود محدودیت عقل بشری و حجابهای مادی و نفسانی که سر راه انسان وجود دارند، تلاشهای فراوانی برای شناخت حقیقت نامتناهی خداوند صورت گرفته است.
مقدمه
یکی از دغدغههای مهم انسان، شناخت خداوند متعال است و با وجود محدودیت عقل بشری و حجابهای مادی و نفسانی که سر راه انسان وجود دارند، تلاشهای فراوانی برای شناخت حقیقت نامتناهی خداوند صورت گرفته است. راههای جزییبرای شناخت واجب نامحدود است، زیرا هرموجودی و هر شأن وجودی به نوبهی خود آیتی ازآیات الهی است؛ چنانکه ملاصدرا نیز در جلد ششماز کتاب اسفار میگوید: «اعلم ان الطریق الی اﷲ کثیرهی لانه ذو فضایل و جهات کثیرهی«: راههای خداشناسی بسیارند و از طرق کثیری میتوان به شناخت او نائل شد، زیرا خداوند فضایل و جهات مختلفی دارد.به عبارت دیگر، به تعداد انفس بلکه انفاس خلایق به سوی خداوند راه وجود دارد. بنابراین، آفاق و انفس در این طریق هدایتگر ما هستند و تفکر وتعمق در هر دو ما را به شناخت او نائل خواهد کرد.
شناخت خداوند در فلسفه نیز همواره مورد توجه بوده است. هر چند براهین اثبات وجود خدا، ذات الهی را به تصویر نمیکشند، وجود خداوند را در قالب اسماء و صفات وی اثبات مینمایند. ملاصدرا و توماس نیز برای شناخت خداوند میکوشند که بخشی از نظام فلسفی خویش را به اقامه برهان بر وجود او اختصاص دهند. این دو فیلسوف در هر یک از براهین جنبهای خاص از وجود خداوند را اثبات میکنند.
اثبات وجود خدا در فلسفه دکارت، از سه جهت دارای اهمیت است: نخست اینکه، پاسخ به یکی از اساسیترین پرسشهای انسان در طول تاریخ بشر است. دوم اینکه خدا یکی از ارکان نظام فلسفی دکارت. بعد از پذیرش نقش اندیشهگر است. چرا که اعتقاد دکارت بر این بوده است که تنها بعد از اثبات وجود خدا میتواند به اثبات جهاد مادی و اثبات اعتبار علم به جهان خارج و روابط طبیعی و ریاضی آن توفیق یابد. دلیل سومی که در ارتباط مستقیم با این تحقیق است، این است که اصل علیت نقش بارزی در این دلالت ایفا میکند.
در این تحقیق یکی از دلایل دکارت بر اثبات وجود خدا بر محور علیت ارزیابی میشود. در این دلیل بر وجود مفهوم خدا، به عنوان ذات نامتناهی در وجود و صفات کمال، در ذهن انسان استناد شده و با واسطه قرار دادن اصل علیت بر هستی خداوند استدلال شده است.
استدلالهای فلسفی در باب اثبات خداوند بخش بزرگی از اندیشه های فلسفی وکلامی را به خود اختصاص داده است. استدلالهایی که در باب اثبات وجود خداونداقامه شده است، طیف وسیعی از ادله گوناگون را در بر می گیرد، از جمله: استدلالهایجهان شناختی، وجود شناختیو غایت شناختیمهمترین دلایلی هستندکه به صورت سنتی در باب اثبات خداوند اقامه شده است که از دیرباز در کتابهایکلامی و فلسفی مشاهده می شوند(اکبری و همکاران، ۱۳۸۲).
تقریرهای مختلفی از براهین جهانشناختی نزد فیلسوفانی همچون ارسطو، ابن سینا، شیخ اشراق وتوماس آکونیاس مشاهده می شود. درباره برهان وجود شناختی تقریرهایگوناگونی را فیلسوفانی چون آنسلم و مالکم در سنت مسیحی وصدرالمتالهین در سنت اسلام مطرح کرده اند.
درباره برهان غایت شناختینیز فیلسوفانی چون پالی و سوئین برن تقریرهای گوناگونی ارائه کردهاند. برخی متکلمان مسلمان نیز با تکیه بر نظم موجود در جهان به اثباتخداوند پرداخته اند(سلیمانی، ۱۳۸۲).
البته براهین اثبات وجود خداوند داستانی طولانیاست که هنوز یکی از مهمترین دغدغه های متکلمان و فیلسوفان دین است. لذا دردوره های جدید که مباحث کلامی و مسائل فلسفه دین در آن رونق گرفته و توجهبسیاری از اذهان را به خود جلب کرده، استدلالهای متنوعی نیز در باب اثباتوجود خداوند اقامه گردیده است که می توان به برهان هایاگزیستانسیالیستی، تجربی، هم افزود واخلاقیاشاره نمود(ایلخانی، ۱۳۸۲).
برهان اخلاقییکی از برهان های معروف درباب اثبات وجود خداوند که در فلسفه غرب مطرح شده و تقریرهای متفاوتی ازآن به عمل آمده است، برهان اخلاقی می باشد. نمونه و تقریر بسیار واضح آن بهصورت جدی توسط امانوئل کانت طرح شده است. فضای اجتماعی و علمی دوره کانت بهگونه ای بود که عقل گرایی رواج بیش از حد داشت به طور مثال تفکر ولفکه یک فیلسوف عقل گرا و متاثر از دکارت بود در آن زمان رواج داشت(ژیلسون، ۱۹۹۶).
لذا خواه ناخواه کانت به دلیل اینکه در فضای عقل گرایی تنفس می کرد ازعقاید و آرای فیلسوفان عقل گرا متأثر گشت. اما دیر زمانی نپایید که کانت باخواندن آثار هیوم که تجربه گرایی در نزد او افراطی ترین صورت خود را یافتاز خواب جزم اندیشی و دگماتیسم بیدار گردید کما اینکه خود به این مطلباشاره دارد و بیان می کند که با مطالعه آرا و عقاید هیوم بود که از خوابجزم اندیشی که عقل گرایی دکارتی برای او به بار آورده بود، بیدار گشت. هیومفیلسوفی بود که حیطه های مختلفی از فلسفه و حتی مباحث مطرح در ادیان رامورد تشکیک خود قرار داده است این اصل مسلم فلسفی، که تقریبا تمامی فیلسوفان اسلامی و غربیبر صحت آن اتفاق نظر دارند از منظر هیوم مورد تشکیک واقع شد. زیرا به ادعایاو علتی میان پدیده های جهان یافت نمی شود و تنها عادت و اتفاق و صدفه استکه میان اشیاء رخ می دهد. ازدیگر مباحثی که هیوم ایرادات سختی بر پیکره آنوارد نمود را می توان در بحث برهان نظام که در باب اثبات وجود خداونداقامه شده بود- بیابیم. کانت با مطالعه آثار هیوم در می یابد که دیدگاه عقلگروی که اتخاذ نموده است قادر به اثبات موضوعاتی که وی درصدد اثبات آنهامی باشد، نیست. لذا در کتاب نقد عقل محض بیان می کند: اموری وجود دارد که از حیطه عقل نظری فراتر می باشد و عقل نظری قادر نیست احکام جزمی دربارهآنها صادر نماید.
منابع و مآخذ
- قرآن کریم.
- کتاب مقدس.
- آکوئیناس، توماس. (۱۳۸۲). در باب هستی و ذات، ترجمهی فروزان راسخی، تهران: نشر نگاه معاصر.
- ابن سینا، حسین بن عبداﷲ. (۱۴۰۳). الاشارات و التنبیهات، شرح خواجه نصیرالدین طوسی، تهران:
- دفتر نشر کتاب.
- ادواردز، پل. (۱۳۸۴). خدا در فلسفه، ترجمهی بهاءالدین خرمشاهی، تهران: مؤسسهی مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
- الدرز، لئوجی. (۱۳۸۱). الهیات فلسفی توماس آکوئیناس، ترجمهی شهاب عباسی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلا میسازمان چاپ و انتشارات.
- ایلخانی، محمد. (۱۳۸۲). تاریخ فلسفه در قرون وسطی و رنسانس، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی(سمت).
- جوادی آملی، عبداﷲ. (۱۳۶۸). شرح حکمت متعالیه اسفار اربعه، تهران: انتشارات الزهراء.
- .. (۱۳۸۸). تبیین براهین اثبات خدا، قم: نشر اسراء.
- ژیلسون، اتین. (۱۳۸۴). تومیسم، ترجمهی ضیاءالدین دهشیری، تهران: انتشارات حکمت.
- . (۱۳۷۵). مبانی فلسفهی مسیحیت، ترجمهی محمد محمدرضایی و محمود موسوی، قم:
- دفتر تبلیغات اسلا میحوزهی علمیه.
- الصدوق، ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه. (۱۳۹۱). التوحید، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران: مکتبهی الصدوق.
- طباطبایی، محمد حسین. (بی تا). اصول فلسفه و روش رئالیسم، جلد پنجم، مقدمه و پاورقی مرتضی مطهری، قم: انتشارات صدرا.
- عبودیت، عبدالرسول. (۱۳۸۵). درآمدی به نظام حکمت صدرایی، جلد دوم، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی(سمت).
- کوربن ، هانری. (۱۳۷۷). تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمهی جواد طباطبایی، تهران: انتشارات کویر.
- لاسکم، دیوید. (۱۳۸۲). تفکر در دورهی قرون وسطی، ترجمهی محمد سعید حنایی کاشانی، تهران:
- مک گراث، آلیستر. (۱۳۸۴). درسنامهی الهیات مسیحی، ترجمهی بهروز حدادی، قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
- ملاصدرا، صدرالدین محمد شیرازی. (۱۳۸۶).
- الحکمهی المتعالیهی فی الاسفار الاربعهی العقلیهی، جلد اول و ششم، قم: المکتبهی المصطفویهی.
- . (۱۳۸۳). شواهد الربوبیه، ترجمهی جواد مصلح، تهران: سروش.
- . (۱۳۵۴). المبدأ و المعاد. با مقدمهی جلال الدین آشتیانی، بی جا: انجمن فلسفه.
- . (۱۳۸۷). مظاهر الالهیه فی اسرار العلوم الکمالیه، مقدمه و تصحیح محمد خواجوی، تهران: بنیاد حکمت صدرا.
- ملکیان، مصطفی. (۱۳۷۹). تاریخ فلسفه غرب، جلد دوم، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
- ابن سینا ،حسین ،الاشارات والتنبیهات ،باشرح خواجه نصیر طوسی ،۳ج،چاپ۲،ج۱،دفتر نشرکتاب،۱۴۰۳ه ق.
- ابن سینا،الهیات شفاء،قم،حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی مرکز انتشارات ،۱۳۷۹.
- ابن سینا،نجاه،تحقیق دکتر عبدالرحمن عمیره،انتشارات دارالجمیل،۱۴۱۲ ه ق.
- ابن خلدون ،کلیّات عقاید ،تهران ،قلم ،۱۳۵۷.
- ابن منظور ،لسان العرب ،بیروت،دارالاحیاء التراث العربی،۱۸ جلد، ۱۴۰۸ ه ق.
- برنجکار،رضا ،معرفت فطری خدا،تهران ،مؤسسه نبأ،چ۱ ،۱۳۷۴.
- جوادی آملی،عبدالله،تبیین براهین اثبات خدا،قم ،مرکزنشراسراء،بی تا.
- خرمشاهی ،بهاءالدین،خدادرفلسفه «ترجمه مقالاتی از دائره المعارف پل ادوارد»،چ۲،تهران، مؤسسه مطالعات وتحقیقات فرهنگی،۱۳۷۱.
- سبحانی،جعفر،راه خداشناسی،تهران،انتشارات کتابخانه صدر،۱۳۵۳.
- سلیمانی امیری،عسکری،نقدبرهان ناپذیری وجود خدا،ج۱،قم،بوستان کتاب،۱۳۸۰.
- سیدهاشمی،محمداسماعیل،خداگرایی وخداشناسی فطری« ازدیدگاه قرآن حدیث ،کلام،فلسفه وعرفان»،تهران،انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،۱۳۸۰.
- شیروانی،علی،سرشت انسان پژوهشی درخداشناسی فطری،قم،معاونت اموراساتید ودروس معارف اسلامی،۱۳۷۶.
- غرویان ،محسن،سیری در ادلّه اثبات وجودخدا،قم،دفتر تبلیغات اسلامی قم،۱۳۷۲.
- مهریزی،عزیزالله،خداشناسی فطری،چاپ اول،قم،کانون اندیشه جوان،۱۳۷۷.
- میرحسینی اشکوری،سیدجلال ،دلائل خداشناسی،قم،نشر روح، چاپ اول،۱۳۷۶.
- نظرنژاد،نرگس،آیا ایمان به خدا عقلانی است،تهران،دانشگاه الزهراء،۱۳۸۲.