حق حبس در نکاح
تعداد صفحات : ۴۴ | قابل ویرایش
بشر به عنوان موجودی چندبعدی و دارای روابط اجتماعی و هدفی متعالی و فراتر از حیـات مـادیخویش، به دنبال آمال و آرزوهای آرمانی چـون جـاودانگی، کمـال، اخـلاق و انـسانیت، خیـر وفضیلت، حق و تکلیف و… برای خود و دیگران بوده و دراین زمینه به تبیین اندیشه هایی دست زده است.
«فهرست مطالب»
عنوان صفحه
چکیده……………………………………….. ۱
فصل اول:کلیات تحقیق…………………………… ۲
مقدمه……………………………………….. ۳
بیان مسأله…………………………………… ۶
فصل دوم:ادبیات تحقیق………………………….. ۷
تعریف حق حبس…………………………………. ۸
حق حبس،مالی است یا غیر مالی؟…………………… ۹
آیا عقد نکاح عقد معوض است؟……………………. ۱۲
حق حبس و نظرات متفاوت………………………… ۱۵
مخالفان حق حبس………………………………. ۱۷
آیا حق حبس غقط متعلق به زن است؟……………….. ۱۹
شرایط اعمال حق حبس…………………………… ۲۳
آیا تأدیه ی ناقص مهر،موجب سقط حق حبس است؟………. ۲۵
حق حبس و نفقه……………………………….. ۳۳
حق حبس در عقد متعه(نکاح موقت)…………………. ۳۵
حق حبس در رابطه ی با تسلیم دختر صیغه توسط ولی….. ۳۷
فصل سوم:نتیجه گیری،منابع و مآخذ……………….. ۳۹
نتیجه گیری………………………………….. ۴۰
فهرست منابع…………………………………. ۴۲
مقدمه
بشر به عنوان موجودی چندبعدی و دارای روابط اجتماعی و هدفی متعالی و فراتر از حیـات مـادیخویش، به دنبال آمال و آرزوهای آرمانی چـون جـاودانگی، کمـال، اخـلاق و انـسانیت، خیـر وفضیلت، حق و تکلیف و… برای خود و دیگران بوده و دراین زمینه به تبیین اندیشه هایی دست زده است. حق، یکی از همین موضوعاتی است که برای بشر، آرمانی، حیاتی و جدّی اسـت وبـراین اساس، مورد توجه و دقـت اندیـشمندان، بـه ویـژه فقهـا و حقوقـدانان قـرار گرفتـه اسـت.
دانشمندان اسلامی، عموماً این بحث را در ضمن مباحث بیع، نکاح، طلاق و مـوارد مـشابه ذکـر کردهاند. مانند: علامه در قواعد، شیخ انـصاری در مکاسـب، صـاحب جـواهر در کتـاب النکـاح ومحقق قمی در بخش طلاق جامع الشتات (نکـ: آل بحرالعلوم، بلغه الفقیه، ص۵٣۵) البتـه ایـن مسأله به صورت پراکنده، همیشه دغدغهی اندیشمندان بوده و در ضمن مباحث خـود آن را آورده و به نقض و ابرام و تبیین دیدگاههای مختلف پرداخته اند (نکــ: ارسـطو، سیاسـت؛ افلاطـون، جمهور) حقّ، تعابیر، معانی و برداشتهای متفاوتی بر حسب نوع نگاه به آن و انتظاری کـه از آناست، دارد . «هانری لوی برول« در کتاب جامعه شناسی حقـوق می نویـسد: حـق دارای معـانی گوناگونی است که ابتدا، معنایی اخلاقی را در خود دارد. او معتقد است که بررسـی لغـوی ایـناصطلاح، چندان سودمند نیست؛ بلکه کاربرد آن مهم بوده تـا در یـک بررسـی علمـی، خـود را موظف بدانیم نسبت به اعمال حقوقی پایبند باشیم (لوی بـرول، ٢١) در قـرن بیـستم، نظریـه–پردازانمباحث حقوقی، از این که صرفاً به تحلیل عقلانی حقوق بپردازند، ابا داشته و بیشتر بـهمسألهی روابط اجتماعی، کارکردهای بیرونی و هستی اجتماعی حقوق و قواعد حقوقی توجه نشاندادهاند؛ به همین دلیل است که مکاتبی چون واقعگرایی حقـوقی، مطالعـات حقـوقی انتقـادی، فمینیسم حقوقی، هم در نظریههای فلـسفی و هـم در نظریـههـای جامعـه شناسـی حقـوق، بـا دیدگاههای اجتماعی آمیخته شده است و اگر امروزه از حق کسی سخن گفته میشود، قضاوتیصرفاً اخلاقی، ارائه نمیشود؛ بلکه در مقام ابطال یا اثبات ادعّاهـای اجتمـاعی مطـرح مـیشـود(راسخ، ١۶٨). در هر صورت، واژهی حق هممانند سایر واژهها و کلمات، دارای دو معنای لغـوی واصطلاحی است. «ح ـ ق ـ ق« (حقّ) در قاموس لغت، به معنای ثبوت، ضد باطل و موجود ثابـتو وجود ثابتی که انکار آن روا نباشد، بـه کـار رفتـه اسـت (نکــ: الطریحـی، ١/۵۴۵؛ الفیـومی، ١/١۴٣) همچنین، به معنای وجود مطلق و غیر مقیدی که به هیچ قیـدی تقییـد نـشده باشـد، یعنی ذات اقدس باری تعالی آمده است (نکــ: تهـانوی، ١/۶٨٣) در فرهنـگ معـین بـه معنـایراست، درست، مقابل باطل، ملک و مال آمـده اسـت (معـین، ١/١٣۶٣) و یـا از خـلاف باطـل، واجب، ثابت، یقین، مال و عدل به عنوان معانی ایـن واژه یـاد شـده اسـت (نکــ: گرجـی، ٢٨) همچنین در تعریف حقّ گفته شده که: «حق نوعی سلطنت است که گـاهی مـورد و متعلـق آنعینی است ؛ مانند حق تحجیر و حق رهن، و گاهی غیر آن ؛ مانند حق خیار که متعلـق آن عقـداست و گاهی متعلق حق شخص است؛ مانند حق قصاص و حق حضانت و…« (جابری عربلو، ٨٧) برخی از حقوقدانان حق را یک اقتدار قانونی میدانند و تعریف به منشأ ارائه کـرده اند (امـامی، حقوق مدنی، ١/١٢۵) و یا عبارت از توانایی یا اختیاری که نظام یا نظم حقوقی هر کـشوری بـهاشخاص میدهد تا از چیزی به طور مستقیم بهرهمند شوند یا انجام کاری را از دیگران بخواهند، میدانند (نکـ: امامی، حقوق مدنی، ۴/٢؛ کاتوزیان، حقوق مدنی، ١/٢۴٩). حقّ در قـرآن کـریم، در مقابل معانی زیر به کار رفته است. الف: در مقابل باطل: آیهی ٨١ سورهی اسراء و۴٩ سورهی سبأ؛ب: در مقابل گمراهی: آیهی ٣١ سورهی یونس، ج: در مقابل سحر: آیهی ٨٠ سورهی یونس؛ د: در مقابلهوی و هوس: آیهی ٧١ سورهی مؤمنون . برخی دانشمندان حق را متشکل از چهار عنصر دانستهاندکه عبارتند از: ١ـ خود حق که همان توانایی و شایستگی است. ٢ـ مورد حق٣ــ صـاحب حـق(که آن را ذوالحق میگویند) ۴ـ من علیه حق (یعنی کسی که ذوالحق نسبت به او یـک تـسلط یا حقی دارد) (نکـ : گرجی، ٢٠).
فهرست منابع
- امامی، سید حسن، حقوق مدنی، جلد١، چاپ چهارم، انتشارات اسلامیه، ١٣۵١؛
- ارسطو، سیاست، ترجمهی حمید عنایت، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، ١٣٨۵؛
- انصاری، مرتضی، المکاسب، چاپ سنگی، مؤسسهی آل البیت لاحیاء التراث، ١۴١٢ هـ ق؛
- آراد، علی، مهر، تاریخچه، ماهیت و احکام آن، چاپ اول، چاپ مصطفوی، تهران، ١٣۴١؛
- آل بحرالعلوم، سید محمد، بلغه الفقیه، تحقیق: سیدمحمد بحرالعلوم، تهران، منشورات مکتبهی امام صادق(ع)، ١٣٧۶؛
- اراکی، محمدعلی، کتاب النکاح، نور نگار، توزیع: مؤسسهی در راه حق، ١٣٧٧؛
- اصفهانی، سیدابوالحسن، وسیله النجاه، التعلیقه الثانیه، طبع فی شهر الربیـع الاول مـن سـنه
- همو، حقوق مدنی، جلد۴، چاپ ششم، انتشارات اسلامیه، ١٣۵٧؛
- همو، حقوق مدنی، جلد۵، چاپ پنجم، چاپ افست اسلامیه، تهران، ١٣۵۴؛
- بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره فی احکام العترته الطـاهره، تحقیـق: محمـد ایروانـی، قـم، موسسهی نشر اسلامی، ١٣٧٧؛
- تهانوی، محمدعلی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، مکتبه لبنان ناشرون، لبنان، ١٩٩۶؛
- جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، دارالفکر، بیروت، ١۴٠۶ هـ ق؛
- جعفری لنگرودی، محمد جعفر، حقوق تعهـدات، جلـد اول، چـاپ اول، انتـشارات مدرسـهی عالی علوم قضایی، ١٣۵۴.
- همو، حقوق خانواده، چاپخانهی حیدری، تهران، ٢٠/٨/١٣۵۵؛
- حائری شاهباغ، سید علی، شرح قانون مدنی، جلـد هفـتم، چـاپ اول، (وزارت دادگـستری ) چاپخانهی آفتاب، بی تا؛
- قرآن کریم؛
- حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه الـی تحـصیل الـشریعه، مؤسـسهی آل البیـت (ع) لاحیاء التراث، ١۴١٣هـ ق؛
- حلّی [علامه]، حسن بن یوسف، شرح تبصره، با تجدید نظر زین العابدین ذوالمجدین، جلـددوم، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران، ١٣٣٧؛
- خدوری، مجید و لیسبنی، هربرت.ج، حقوق در اسلام، ترجمه زین العابـدین رهنمـا، چـاپسپهر، ١٣٣۶؛
- راسخ، محمد، حق و مصلحت، انتشارات طرح نو، تهران، چاپ اول، ١٣٨١؛
- شایگان، سید علی، حقوق مدنی ایران، کتاب دوم (خانواده) چاپ دوم، اردیبهشت مـاه سـال۱۳۲۲
- شهید ثانی، زین الدین بن علی جبعی عاملی، شـرح لعمـه، کتـاب نکـاح، جلـد دوم، چـاپ افست، انتشارات اسلامیه، طهران، جمادی الاول، ١٣٨۴؛
- شیخ بهائی، محمد بن الحسین العاملی، کتاب نکاح، فصل ششم، دار الطباعـه دارالـسلطنه، اصفهان، بی تا؛
- الطریحی، فخر الدینبنمحمد، مجمع البحرین، تحقیق : احمدالحـسینی، مرتـضوی، تهـران، ۱۳۶۲
- طوسی، شیخ ابی جعفر محمد بن الحسن، تهذیب الاحکام، تحقیق: السید حسن الموسوی، دار صعب و دار تعارف، ١۴٠١ هـ ق؛
- همو، المبسوط فی فقه الامامیه، ۶ جلد در ٣ مجلد، المکتبه المرتضویه، ١٣٨٧ هـ ق؛
- عالمی، علی، رسالهی شماره ٧٣۵، دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران