تعداد صفحات : ۱۵ قابل ویرایش
مسأله کودک آزای امروز در غالب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته است ؛ به نحوی که در کنار دادگاه های اطفال سازمانهای مجهزی به منظور کمک و حمایت مسبت به کودکانی که مورد تعدی ، ظلم و جور اولیا، سرپرستان و مربیان خود قرار گرفته اند ، وجود دارد .
در کشور ما نیز قانون حمایت کودکان بی سرپرست در سال ۱۳۵۳ به تصویب رسیده است ، ولی این قانون نتوانسته داوری موثری جهت درمان این قبیل فرزندان که به اصطلاح تحت حضانت و نگهداری والدین بوده ؛ ولی عملاً جزو فراموش شدگان جامعه هستند، باشد.
مقدمه :
جنایاتی که امروزه بویژه در قرن اخیر شدت یافته – خاصه جنایاتی که مربوط به کودکان است که نه توان دماغی و روحی برای دفاع از خود دارند ، نه از نظر فیزیکی می توانند عکس العمل نشان داده و خطرات را از خود دفع کنند – برای اشخاص و جامعه دلسوز ، سالم و هدفمند نه تنها تولید اضطراب و نگرانی می کند ؛ بلکه به صورت یک غده حاد در بطن انسانها جا انداخته است . اگر مطبوعات و رسانه های گروهی که امر ارتباطات و اعلام اخبار را به عهده دارند ، هر روز صدها اخبار جنایی اضطراب آور و گاهی وحشت آور نقل نمی کردند ، می توانستیم از لحاظ نظری ذات جنایت را یک امر فردی و کاملاً استثانیی بدانیم و آن را یکی از مظاهر اعمال بشری بشماریم ؛ اما این واقعیت را که جنایت یک امر اجتماعی است نه تنها جرمشناسان ، جامعه شناسان و حقوقدانان پذیرفته اند ؛ بلکه اذهان عمومی و نهادهای حکومتی هر کشور قبول کرده اند
آری ، مجرم زاییده محیط و جنایت ، تبلور یافته اجتماع است و بشدت اجتماع را مورد حمله قرار می دهد و با اندکی مداقه می بینیم که هر جنایتی که در جامعه رخ می دهد ولو کوچک ، ابتدا جامعه را به خطر می اندازد و موجب بی نظمی و ایجاد ناهنجاری در جامعه شده و در وهله دوم در اذهان مردم برای مجنی علیه احساس ترحممی شود ، اگر این جنایت را در کودکان تصور کنیم ، انتظار از جامعه چیست ؟ آیا اجتماعی که روزی خود از کودکان تشکیل یافته وآنها را به بزرگسالی رسانده است و همچنان در این چرخه طبیعی کودک باور کرده و می پذیرد با وقوع این جنایت هولناک و ددمنشانه حتی عکس العملی از خود نشان نخواهد داد ؟ آیا قرارداد اجتماعی که ژان ژاک روسو طلایه دار آن است ، ایجاد نخواهد کرد که مقتدرانه با ناقضان اجتماع برخورد کند ؟
تحقیق ما در مورد بزهکاری اطفال و مجرم بودن صغار نیست ؛ بلکه غرض از این تحقیق بررسی در مورد چگونگی وقوع جرایم علیه کودکان و اطفال جامعه است و به عبارتی عواملی که موجب می شود اطفال قربانی جرم و بزه دیده شوند ، انواع جرایم و آزارها علیه آنها ، جایگاه کودک آزاری در قوانین جاری کشور و راهکارهای مبارزه با این پدیده مورد بحث و مطالعه قرار می گیرد .
مسأله کودک آزای امروز در غالب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته است ؛ به نحوی که در کنار دادگاه های اطفال سازمانهای مجهزی به منظور کمک و حمایت مسبت به کودکانی که مورد تعدی ، ظلم و جور اولیا، سرپرستان و مربیان خود قرار گرفته اند ، وجود دارد .
در کشور ما نیز قانون حمایت کودکان بی سرپرست در سال ۱۳۵۳ به تصویب رسیده است ، ولی این قانون نتوانسته داوری موثری جهت درمان این قبیل فرزندان که به اصطلاح تحت حضانت و نگهداری والدین بوده ؛ ولی عملاً جزو فراموش شدگان جامعه هستند، باشد.
موضوع ایذاء و آزار کودکان که در این مقاله به عنوان عمل مجرمانه مورد برررسی قرار می گیرد ؛ شامل آسیبها و آزارهای جسمی در کودکان و نوجوانان است که با انگیزه های گوناگون از سوی پدر ، مادر ، سرپرست قانونی ، معلم و هر فرد دیگری که به نحوی مسئولیت نگهداری آنان را به طور کوتاه مدت یا دراز مدت به عهده بگیرد ، وارد می شود در این بررسی برابر قوانین موجود و جاری در ایران کودکان و نوجوانان از سن نوزادی تا ۱۸ سال تمام در نظر گرفته می شوند و از همه تحت یک عنوان ( کودکان ) نا م می بریم . آزارها و آسیبهای دنی و روانی و از کمترین و ساده ترین گونه آن تا سخت ترین آنها که نقص عضو ناقص یا کامل و یا مرگ را در پی داشته باشد ، مورد مطالعه قرار می گیرد .
این شرایط دردناک ؛یعینی رفتارهای مخاف و نامناسب متعرضان به حقوق فطری و اکتسابی کودکان نه تنها زمینه ناراحتی افراد جامعه و وجدانهای انسان منش را فراهم کرده ؛ بلکه در تظلم عمومی و بهداشت روانی جامعه موثر می باشد ؛ به عنوان مثال جنایتکاری اقرار می کند که در یکی از محله های تهران به کودک ۵ ساله ای تجاوز کرده و سپس او را به قتل رسانده است ، این موضوع زمینه اختلال در انضباط اجتماع را فراهم نخواهد کرد ؟
از یک طرف عفریت فقر ، چنگال خود را بر گلوی کوچک کودکان می فشارد و چه زود این گلهای زیبا را پرپر می سازد . جهل و نا آگاهی والدین ، اعتیاد در خانواده ، ناسازگاری فرد ( چه بزهکار و چه بزه دیده ) با محیط ، تعارض فرهنگ ها و آزادیها ، گسترش روزافزون جرایم و ناهنجاری ها و ده ها عوامل مخرب دیگر ، تیشه بر ریشه این نونهالان زلال هستی می زند و تکرار آن جز ملامت برای خوانندگان بزرگوار این تحقیق ، حاصلی به همراه نخواهد داشت . از سویی هم کم توجهی مسئولان و دست اندرکاران برای رسیدگی به این معضل اجتماعی در جامعه ما واقعیتی است انکار ناپذیر .
حال با این همه جنایات ، فشارها و اعمال ددمنشانه که به کودک بی دفاع و بی کس وارد می شود و حیات و آزادی در حصار شیشه ای او را سلب می کند و غم انگیز تر این که وقتی این جنایات وحشیانه از طرف پدر و مادر که مظهر پایداری و ایثار بوده و تنها تکیه گاه کودک می باشند ، بر جان ، نفس و روح کودک وارد می شود ، آیا چنین کودکانی مصدق آیه « بای ذنب قتلت » نمی باشند ؟
آروزی قلبی ما این است که نه قانونگذار ایران ؛ بلکه تمامی قانونگذاران کشورهای جهان با وضع قوانین لازم به جهت آسیب پذیر بودن کودکان در راستای ایجاد جاشیه امنیت و حمایت کیفری از آنها با تدقیق و امعان نظر همه جانبه ، سلامت و امنیت انان را تضمین نموده و گام مهمی در تحقق عدالت کیفری بردارد ؛ چرا که امروزه کودک آزاری نمودی پویا از آینده ای است که اساس جوامع و زندگی با نسل کودکان امروزی طرح ریزی خواهد شد ، بنابراین هر گونه تعرض به حریم کودک لو با اشتباه ، وضعیتی را ایجاد خواهد کرد که اصلاح و درمانش بیش از پیش مشکل خواهد بود بر همه انسان ها و وجدان های آگاه است که با نفس ظلم ، تجاوز ، اذیت و آزار بالاخص با تعرض به کودکان این رنج مشترک را که با ریشه ظالمانه و با عنوان کودک آزاری در جوامع ریشه دوانده با مشارکت تمام آحاد جامعه سرکوب و خنثی کنند .
به امید روزی که گلهای خود را از پژمردگی نجات دهیم و به این شعار خود جامه عمل بپوشانیم که :
رسالت حئق و انتظام جامعه مبتنی بر اجرای صحیحی حق و عدالت است .
فصل اول : کودک آزاری چیست ؟
پدیده کودک آزاری در ایران مبحثی جدید و تازه است ، نه این که کودک آزاری در ایران بتازگی شروع و ایجاد شده است ؛ بلکه بحث کودک آزاری به عنوان یک عمل ضد اجتماعی و ناهنجار یک امر نوپای در میان مباحث جامعه دارد ؛ اما طرح این موضوع در کشورهای اروپایی و آمریکایی قدمت و سابقه بیشتری دارد .
بعد از طرح شدن مفهوم کودک آزاری از سوی کارشناسان و صاحب نظران علوم روانشناختی و تربیتی ، تعاریف متعددی ارائه شد که هر یک این پدیده را از زاویه دید مخصوصی مورد توجه قراردادند .
قانون در دادگاه خانواده ایالت نیویورک ۱۹۷۶ کودک آزاری را این گونه تعریف می کند :
« شرایطی که موجب می شود ، والدین با سایر افرادی که به طور قانونی مسئولیت تأمین سلامت و رفاه یک کودک زیر ۱۸ سال سن را به عهده دارند ، یا خود اقدام به کودک آزاری کنند و یا به دیگران اجازه دهند وی را مورد آزار و اذیت قرار دهند . » کودک ازاری در معنای گسترده خود ، تجاوز به حقوق قانونی کودکان در رساندن صدمه جسمانی و روانی به آنهاست که اغلب به وسیله والدین به علل مختلف ، کودک را هدف عواطف خصمانه خویش فرار می دهند و بر اساس تعریف مجله پزشکی قانونی کشور ، بدرفتاری با کودکان یا افرادی که در نین بلوغ به سر می برند . این بدرفتاری می تواند از طرف پدر یا مادر یا محافظان کودک و یا کسانی که مسئول مراقبت از او هستند صورت بگیرد .
غفلت از کودک را نیز می توان از جمله مصادیق آزار کودکان دانست . به عقیده گیوانونی ، روانشانس ایتالیایی ، غفلت کردن در ۳ موقعیت رخ می دهد . ؛غفلت ناشی از انحراف اجتماعی مراقبت کودک مانند مصرف دارو ، جرم عقب ماندگی ذهنی یا سایر موارد. غفلت در ارتباط با سوء رفتار اجتماعی یا جنسی کودک . کودک آزاری پدیده ای است نسبی که در فرهنگ های گوناگون مفهوم آن متفاوت است . به طوری که برخی از جنبه های رفتاری نسبت به کودک در بعضی از فرهنگ ها . امری طبیعی است . در نگرش مردمانی با فرهنگی دیگر می تواند ، نوعی کودک آزاری تلقی شود . دلیل این امر را باید در این دانست که هیچ معیار بین المللی برای تربیت کودک وجود ندارد . بنابراین این که چه مسائلی از مصادیق کوک آزاری است و ملاک تشخیص اهمال ، سهل انگاری و غفلت والدین کدام است ، قابل تعیین نیست .
برای حل این مشکل باید تعریفی ارائه کرد که مفهوم آن شامل اجتماعی گوناگون بوده و فرهنگ های مختلف را در گیرد . شاید بهترین و جامع ترین تعریفی که در ارتباط با کودک آزاری می توان ارائه کرد ، چنین باشد ؛ کودک آزاری بخشی از آسیب به کودکان است که قدغن بوده ، تقریباً منع و قابل پیشگیری است و به دست انسان صورت می گیرد .
در اینجا این پرسش مطرح می شود که آیا هر نوع عملی که سبب رنجش کودک می شود ، نوعی کودک آزاری است ؟ برای مثل آیا سوراخ گوش کودک را که در فرهنگ ما به منظور زیبایی به کار می رود ، می توان آزار کودک تلقی کرد ؟ قنداق کردن نوزاد که سبب حرکت نکردن وی می شود چه طور ؟
جدا خوابانیدن کودک در اتاقی که والدینش حضور ندارند چه ؟ گرفتن دستهای کودک مریض و با زور به وی دارو خوراندن چطور ؟
پس در اطلاق کودک آزاری در یک جامعه باید ارزشهای فرهنگی و آداب و رسوم ملت آن را در نظر گرفت.
وقتی کودک ناخواسته ای به دنیا می آید ، کودک آزای مخفی به صورتهای گوناگون اغاز می شود ، البته این بدان معنا نیست که تمام کودکان ناخواسته در معرض کودک آزاری قرار می گیرند . ما نباید ناخواسته بودن را مساوی با یک سرگذشت نامطلوب برای کودک در نظر بگیریم ، ولی در صورتی که فرزند ناخواسته در فضای نامساعد خانوادگی قرار گیرد ، احتمال بیشتری برای کودک آزاری وجود دارد .
ناگفته نماند مصادیق ناخواسته بودن نیز متفاوت است ، گروهی از بچه ها به دلیل آن که بدون برنامه ریزی از جانب والدین به دنیا می آیند ، ناخواسته تلقی می شوند ، عده ای دیگر به دلیل جنسیتشان ( دختر یا پسر و بیشتر دختر ) مورد آزار و اذیت قرار می گیرند .
تبعیض میان دو جنس یا بین بچه ها به دلایل گوناگون در خانوداه و مدرسه نیز از موارد کودک آزاری است . دایره کودک آزاری از خانواده فراتر است ، حتی ما شاهیدم که در صفهای نانوایی یا خرید اجناس ،وقتی کودکی در صف قرار می گیرد ،دیگران به نوبت او احترام نمی گذارند و حقش را تضییع می کنند .
در مجموع می توان چنین گفت که هر جایی که کوک نتواند از امکانات شایسته رشد خود برخوردار باشد ، به طور ضمنی مورد کودک آزاری قرار گرفته است .
کودک آزاری دکتر منصور خلعتبری چنین توصیف می کند : « کودک آزاری حد کمال و غایت ددخویی و وحشیگری آدمی ، آزردن ، شکنجه دادن و کشتن فرزند و کودکان است . »
از دیدگاه دیگری باید گفت ، هر نوع کوتاهی و غفلت یا ارتکاب هر نوع عملی به نحوی به بهداشت و سلامت روانی کودک خطر برساند یا در آن خدشه وارد کند و مانع رشد بهنجار وی شود کودک آزاری قلمداد می شود .
از دیدگاه روانشناسی، کودک آزاری رفتاری است که موجب آزار جسمی ، ذهنی ، عاطفی و روانی کودک شده و به روند رشد طبیعی و سلامت وی آسیب می رساند .
این پدیده ناشی از علل گوناگونی چون نا آگاهی و نا آشنایی افراد نسبت به حقوق کودک ، فقر ، اعتیاد ، طلاق ، مشکلات روانی ، مشکلات خانوادگی و بیماری های مزمن و غیر قابل درمان در کودکان است .
اما تعریفی را که ما ارائه خواهیم کرد ، تعریفی از دیدگاه علم حقوق می باشد ؛ یعنی تعریف ما از کودک آزاری نه تعریفی روانشناسانه و نه جامعه شناسانه است ؛ بلکه تعریفی مبتنی بر قواعد واصول علم حقوق است که از بایدها و نبایدها صحبت می کند . به نظر نگارنده کودک آزاری عبارت است از : هر فعل یا ترک فعلی که تعرض به تمامیت جسمانی و حیثیت معنوی افراد زیر ۱۸ سال به قصد ایراد صدمه و آسیب با هر وسیله و آلت چه برای رسیدن به انگیزه های مشروع باشد یا غیر مشروع به نحوی که ناقض قوانین اجتماعی باشد ( مصوبه ) جرم کودک آزاری محسوب می شود .
البته تعریف زمانی جامع ، مانع و قابلیت اجرائی خواهد داشت که قانون خاصی به منظور حمایت از کودکان آزار دیده و در مفهوم کلی در راستای حمایت از اطفال بزه دیده تصویب شود ، وگرنه همانند سایر تعاریف حقوقدانان و صاحبنظران باید آن را در قسمت طبقه بندی تعاریف ، بایگانی نمود تا از نعمت گرد و خاک محروم نمانند .