تعداد صفحات: ۴۹۲ | قابل ویرایش
بیان مسأله
خواننده در برخورد با اسطوره در صدد تعبیر آن بر خواهد آمد.زیرا اسطوره به عنوان یکی از ابزارهای زیبایی آفرین در شعر معاصر کم و بیش مورد توجه همه قشرهای جامعه (از افراد عامه تا شاعران) قرار گرفته قابل تامل و بررسی می باشد.
معنای اسطوره در وهله نخست سخن باطل یا قصه و افسانه را به ذهن متبادر می کند و شاید عامه مردم از اسطوره به این معنای آن اکتفا کنند اما به دلیل اینکه اسطوره امروزه مورد توجه بسیاری از شاعران و نویسندگان بوده است می توان به این نکته پی برد که معنای اسطوره در آن حد باقی نمانده است.
بلکه راه پیشرفت خود را پیمود و امروزه نه تنها به معنی افسانه و قصه مورد توجه قرار نگرفته که به عنوان یکی از ابزارهای زیبایی آفرینی در شعر از آن یاد می شود.
در این جا سعی شد تا این تفاوت بین آراء قدیم و جدید و تاثیر آراء جدید در اشعار شاملو و فروغ (که به صورت تطبیقی صورت گرفته) مورد بررسی واقع شود.
مقدمه
انسان از بدو تولد و در طول دوران حیات خود برای پاسخگویی به حوادث و نیازهایی که در حوزه زندگی وی واقع می شدند و برای شناخت حوادث خارق العاده به جستجوی خصوصیات ایزدان ،مطلقها ، ابدیت ، لامکانی و لازمانی می پرداخت و باید چنین تفسیر و تعبیر نمود که اسطوره زاده ی باورها و تفکر خلاق انسان است.
انسان در هر زمان و مکانی بی نیاز از اسطوره و کاربرد آن در زندگی نیستند و همین امر بررسی اسطوره را مهم و با اهمیت جلوه می دهد.اگر روند توجه به اساطیر را در زندگی روزمره مورد توجه قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که جامعه بدون وجود اساطیر جامعه ای فقیر محسوب می شوند.
«امروزه بحث اسطوره (Myth) یکی از مهمترین مباحثی است که در آراء نظریه پردازان علوم انسانی به طور گسترده به آن پرداخته شده است.
از تاریخ اسطوره پژوهی بر می آید که در گذشته ، این بحث ، بطور جداگانه ،چندان مورد توجه نبوده و بیشتر در روایت تاریخ زندگی بشری و چگونگی تسلط او بر جهان ، در قالب افسانه یا حکایت بیان می شده ولی هنوز امروزه ، این بحث از جهان متعددی قابل تامل است و هرکدام از شاخه های علوم انسانی با توجه به عملکرد خود از بحث اساطیر بهره می گیرند.»
«در طول تاریخ اسطوره ها به طور گسترده ادبیات را تغذیه نموده اند» اگر اسطوره امروزه بعد مذهبی خود را از دست داده است اما توجه اسطوره شناسانی چون میرچا الیاده ،ارنست کاسیرر ، رولان بارت و همچنین روانشناسی چون فروید و یونگ و ساختار گرایانی چون لوی استروس را به خود جلب کرده است.
اسطوره و تاریخ
«اسطوره با تاریخ پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنی دارد.» بطوری که زرینکوب در کتاب تاریخ و ترازو میگوید:« هیچ خط و مرزی نمیتواند دنیای تاریخ را بکلی از دنیای اسطوره ـ دنیای شعر جدا کند.»
«تاریخ منطقی و خردپسند به نظر میآید و اسطوره باورناپذیر و خردآشوب و مایه شگفتگی و سرگشتگی است. دوگانگی میان اسطوره و تاریخ، باعث شده است که زبان اسطوره نمادین گردد و به خاطر نمادینگی اسطوره، دو بنیاد استوار ـ زمان و مکان ـ که بناکننده تاریخ است از هم پاشیده شود. هر پدیده تاریخی الزاماً پدیدهای است با زمان و مکان روشن و شناخته شده.
از بنیادیترین تلاشهای تاریخ نگار یافتن زمان و جایگاه پدیدههاست. در حالی که در پدیدههای اسطورهای، زمان و مکان گم شده است.
روند اسطورهای شدن تاریخ روندی است تدریجی که اندک اندک به انجام میرسد. اگر پدیدهای به یکبارگی از تاریخ به اسطوره برسد گویای گسیختگی و آشوب شگرف تاریخی میتواند بود.
مرزی بنیادین و برّا که تاریخ را از اسطوره میگسلد و جدا میدارد جز این نیست: تاریخ پهنه نمودهاست؛ اسطوره گستره نمادها.»
«حوادثی که در اسطوره نقل میشود همچون داستان واقعی تلقی میگردد، زیرا واقعیتها برگشت داده میشود و همیشه منطقی را دنبال میکند. اسطوره گاهی بظاهر حوادث تاریخی را روایت میکند اما آنچه در این روایتها مهم است صحت تاریخی آنها نیست، بلکه مفهومی است که شرح این داستانها برای معتقدان آنها دربردارد.»
«رویداد تاریخی به خودی خود، هر چند مهم نیز که باشد، در خاطره عامه نمیماند و یادآوری آن نیز سلب الهامات شاعرانه نمیشود. جز مواقعی که یک واقعه تاریخی مشخص با نمونهای اساطیری کاملاً شباهت پیدا میکند.»
اسطوره از دیدگاه ساختارگرایی
«به اعتقاد کلودلوی ـ استروس اندیشمند ساختارگرای فرانسوی، پژوهش درباره اسطوره سخت دچار آشفتگی است و بایستی به این حوزه از لحاظ علمی سر و سامان داد.
او اسطورهها را حکایاتی تخیلی میداند که سعی دارند در پرتو منطقی خاص تقابلهای دوتایی میان فرهنگ و طبیعت را حل نمایند. به عقیده او اسطوره بیان خاصی از منطق زندگی است و دریافت منطق شکل دهنده آن به معنای درک کنشهای ذهنی است.
«لوی ـ استروس اسطوره را بیش از هر چیز دیگر، ابزاری منطقی ( با در نظر داشتن خصوصیات اندیشه بدوی) برای غلبه بر تعارض قوانین و تنازع احکام میداند. اندیشه اساطیری به قول او از تبیین دو حد متناقض متدرجاً به میانهگیری و توسط بین آن دو میرسد.
استروس سعی در اثبات این معنی دارد که اسطوره، تضاد یا شکل دو حدین زندگی ـ مرگ را به طور قاطعی حل میکند (یعنی جانب یکی را میگیرد) و این گزینش تعیین کننده ساختار اسطوره است.
زمان و مکان در اسطوره
«مشکل میتوان نظر قطعی داد که هر اسطورهای به چه مکان و زمانی تعلق دارد. به وجود آورنده اسطورهها، گروههای ناشناختهای از مردم اندیشمندی بودند که در هزارههای پیشین میزیستهاند.
این اسطورهها در طی زمان تغییر و تحول یافتهاند. همانطور که فرهنگها با هم آمیخته میشوند اسطورهها نیز با هم میآمیزند و اسطورههای جدید را بوجود میآورند و تغییر جا و زمان می دهند… اسطورهها زمان خاصی را نیز منعکس نمیکنند.»
«واژه “زمان تجلی قداست” بر واقعیات بس مختلفی، دلالت دارد. ممکن است به معنی زمانی باشد که زمان برگزاری رسم و آئینی است… و نیز ممکن است منظور از زمان قدسی، زمانی اساطیری باشد که گاه از طریق آیین اعاده و بازیافته میشود و گاه از رهگذر تکرار ساده و مختصر عملی که واجد صورت مثالی اساطیری است واقعیت مییابد.»
«آنچه اندیشه مفهومساز را از اندیشه اساطیری متمایز میکند اینست که مفهوم، مجدد از زمان است و اسطوره مسبوق به زمان. معهذا زمان اسطوره با زمان سرشماری، تاریخی یا نجومی ما خلط نمیشود.
واقعه اسطوره از زمانی ابتدایی ، اولی، آغازین… خارج از زمان مستمر ما یعنی زمانی که با نظاره حرکت اختران یا ساعت آن را اندازه میگیرند، قرارداد و بنا به تعریفی استرالیایی “زمانی است که هنوز زمانی نبوده است”.»
منابع و مآخذ
- قرآن مجید
- آموزگار، ژاله، ۱۳۷۶،تاریخ اساطیری ایران، چاپ دوم، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
- احمدی، بابک،۱۳۷۷، آفرینش و آزادی ـ جستارهای هرمنوتیک و زیباییشناسی ، چاپ اول، تهران، نشر مرکز.
- ـــــــــ ، ۱۳۷۵، حقیقت و زیبایی، درسهای فلسفه هنر، چاپ سوم، تهران، نشر مرکز.
- استروس، کلودلوی،۱۳۷۶،اسطوره، معنا، ترجمه شهرام خسروی، تهران، نشر مرکز.
- ـــــــــ، ۱۳۸۱ ،اسطوره و تفکر مدرن ، ترجمه فاضل لاریجانی- علی جهان پولاد ، چاپ اول ، تهران ، نشر فروزان روز.
- اسماعیل پور، ابوالقاسم، ۱۳۷۷،اسطوره، بیان نمادین، چاپ اول، تهران، انتشارات سروش.
- الیاده، میرچا،۱۳۷۸، اسطوره بازگشت جاودانه، ترجمه بهمن سرکاراتی، چاپ اول، تهران ، نشر قطره.
- ـــــــــ ، ۱۳۶۲، چشم اندازهای اسطوره، ترجمه جلال ستاری، انتشارات توس.
- ـــــــــ ،۱۳۷۲، رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستاری، چاپ اول، تهران، انتشارات سروش.
- ـــــــــ ، ۱۳۷۴، اسطوره، رویا، راز، ترجمه رویا منجم، چاپ اول، انتشارات فکر روز.