3000 تومان

پایان نامه انسان کامل از دیدگاه مولوی و راجرز

فهرست مطالب این مقاله

تعداد صفحات: ۷۳ | قابل ویرایش

فهرست مطالب

عنوان                                           صفحه

فصل اول

مقدمه

بیان کلی مسئله

هدف- ضرورت تحقیق

فصل دوم

مقدمه

انسان کامل در سیر تاریخ

ریشه گرایش به انسان کامل

نگاهی به ویژگیهای انسان کامل

انسان کامل از دیدگاه مولوی

عظمت انسان

انسان میان دو بینهایت

ارزیابی خود

موانع رشد و کمال

انسان از دیدگاه مولوی

ویژگی های انسان کامل

حواس جسمانی و حس نهانی انسان

حل مشکل

خودشناسی، کلید رمز غیرشناسی است

آدمی دید است، باقی گوشت و پوست

نتیجه اخلاقی

دفع توهم و جواب شبهه احتمالی

درمان دردهای درونی بشر

فصل سوم

انسان با کنش کامل

زندگی راجرز

نگرش راجرز به شخصیت

انگیزش شخصیت سالم: فعلیت بخشیدن

خود و تحقق خود

ویژگیهای افراد کامل

  1. آگاهی از تمام تجربیات
  2. تازگی درک در مورد تمام تجربیات
  3. اعتماد کردن به رفتار و احساسهای خویش
  4. آزادی انتخاب بدون بازداریها
  5. خلاقیت و خودانگیختگی
  6. نیاز مستمر به رشد

اظهار نظر شخصی

عملکرد کامل فرد

توجه بی قید و شرط

شرایط با ارزش بودن

اصول کلی نظریه راجرز

نظر راجرز در مورد انسان

همسانی و همخوانی خویشتن

تحقیق در همسان و همخوانی خویشتن

نیاز به توجه مثبت

دیدگاه یک درمانگر از زندگی خوب

انسان کارآمد

یک مشاهده منفی

یک مشاهده مثبت

ویژگیهای فرایند

بازبودن فرایند نسبت به تجربه

افزایش زندگی هستی گرایانه

یک اعتماد فزاینده نسبت به ارگانیسم

فرایند کارآمدی کاملتر

پاره ای پیامدها

چشم انداز نو در باره آزادی در برابر جبر علمی

آفرینندگی به عنوان یک عنصر زندگی خوب

پایه اطمینان بخش طبیعت انسان

پرباری عظیم زندگی

فرایند آفرینندگی

انگیزش برای آفرینندگی

شرایط درونی آفرینندگی سازنده

فصل چهارم

مقدمه

بحث و نتیجه گیری

نظریه مولوی

نظریه راجرز

محدودیتها

پیشنهادات

فهرست منابع

مقدمه

اینکه انسان نمونه و ایده آل باید دارای چه خصوصیات و ویژگیهایی باشد تا بعنوان یک الگو برای همه انسانها مطرح شود، در همه ادیان الهی و عمومی مکاتب بشری مورد توجه قرار گرفته است.

اساساً هر مذهب و مکتبی که داعیه انسان سازی و انسان شناسی دارد باید انسانی را با ویژگیها و صفات خاصی بعنوان یک الگو معرفی کند و اگر مکتبی نتواند از عهده چنین مهمی برآید، هیچگاه نمی توان از آن مکتب بعنوان یک مکتب عاری از عیب و نقص یاد کرد. هر مکتبی نه تنها باید «انسان ایده آل» خود را معرفی نماید، بلکه باید «جامعه نمونه» خود را نیز معرفی کند.

توجه به انسان و شناسائی وی مسئله ای است که از قدیم الایام مورد توجه مذاهب و مکاتب و فرهنگهای گوناگون بوده است و کمتر سیستم فکری و فلسفی را می توان سراغ گرفت که به گونه ای به شناسائی انسان پرداخته باشد.

جمله معروف «خودت را بشناس» که از سقراط نقل شده، اما با تعابیر دیگر در تفکرات و اندیشه های قبل از سقراط وجود داشته، نمایشگر این مسئله است که آدمی نسبت به «خود» و حقیقت وجودی خود همواره بی اعتنا نبوده است و اگر هم بر بعضی از مکاتب فکری ایراد گرفته می شود که به انسان توجه نکرده اند، این نه به آن معناس که آن مکاتب اصلاً توجهی به انسان نداشته اند، بلکه مراد آنست که از اندیشیدن در باره انسان آن گونه که شایسته مقام آدمی بوده است، خودداری کرده اند.

از مکاتب و مذاهب هند گرفته تا فلسفه یونان و رم، از تفکرات اندیشمندان قرون وسطائی مسیحی گرفته تا ندیشه های اصیل اسلامی، از رنسانس گرفته تا عصر حاضر، همواره شناسائی انسان و توجه به ابعاد وجودی وی مورد نظر بوده است.

بیان کلی مسئله

همانگونه که ذکر گردید، توجه به انسان کامل از جمله مطالبی است کهن ظرگاه بسیاری از مکاتب و مذاهب و همچنین بسیاری از فلاسفه و دانشمندان را به خود معطوف کرده است. روان شناس انسانی در مشرق زمین ریشه های ژرفی داشته و این گفته راجرز که «هر کس سرانجام باید بر تجربه های خویش تکیه کند.

اعتقاد و اعتماد به تجربه های شخصی تنها واقعیتی است که هر فرد می تواند بشناسد.» (شولتس، دوآن- روان شناسی کمال- ۱۳۶۲، ص ۴۹)، نوعی خودشناسی علمی است که هر چند راجرز آن را ضرورتاً پایه خداشناسی به شمار نمی آورد و اصلاً او وارد قلمرو الهیات و عرفان نمی شود، با این وجود اندیشه های او در باره انسان با تجربه های عرفا و سالکان خدا نزدیک می شود.

از اصطلاح «خود درمانی مراجع»، نیک پیداست که نظریه راجرز بر این فرض بنا شده است که فرد مبتلا به اختلال روانی از توانائی و هوشیاری معینی برخوردار می باشد. او مسئول بهبود شخصیت خویش است و توانائی این کار را دارد.

جلال الدین محمد مولوی شاعر پرآوازه قرن هفتم هجری، مفاهیم بالا را در بیت زیبای خود، چنین آورده است:

«آنانکه طلبکار خدائید، خدائید

حاجت به طلب نیست شمائید، شمائید» (دیوان شمس تبریز)

از مختصر فوق محرض است که نظرگاه کارل رنسام راجرز تا حدود بسیار زیادی با عقاید دانشمندان و فلاسفه مشرق زمین، بخصوص با دانشمندان و عرفای ایرانی مشابهت داشته و شاید بتوان گفت که تا حدود زیادی یک کلام د ردو بیان است.

در این تحقیق، محقق در پی آن است تا هر چه بیشتر نقاط اشتراک و تفارق دو دانشمند بزرگ شرق و غرب جهان یعنی جلال الدین محمد مولوی، عارف و شاعر نامدار ایرانی و کارل راجرز را جستجو کرده و به بررسی هر چه دقیق تر نظرگاههای این دو دانشمند بپردازد.

انسان کامل در سیر تاریخ

در سیر تاریخ همواره افراد بزرگ و انسانهای کامل مورد احترام بوده و افراد انسانی از آنها به نیکی یاد می کرده اند. گوئی گرایش به بزرگی و عظمت در ذات آدمی نهفته است، چرا که حتی کسانی هم که در پستی ها و رذالتها به سر می برند، در لحظاتی که به خود می آیند از انسانهای بزرگ باشکوه و جلال خاصی یاد می کنند.

توجه به انسان کامل- انسانی که الگو و معیاری برای افراد انسانی است- سابقه ای بس دیرینه دارد. در سیر تاریخ، آدمی همیشه به دنبال انسان کامل بوده است و در همین جستجو بوده که گاه موجودات ماوراءالطبیعی و رب النوعها و گاه قهرمانان افسانه ای و اساطیری و زمانی هم شخصیتهای برجسته تاریخ را به عنوان انسان کامل برای خود مطرح کرده است.

به هر یک از فرهنگها، سیستم های فکری و فلسفی، آیینها، مذهبها و مکتبها و ادیان که بنگریم رد پایی از انسان کامل را می بابیم. هم «بودا» و «کنفوسیوس» سخن از انسان کامل به میان آورده اند و هم «عیسی» (ع) و «محمد» (ص). هم «زردشت» از انسان متعالی به نیکی یاد می کند و هم «افلاطون» و «ارسطو». هم «نیچه» و «مارکس» به شناخت انسان برتر پرداخته اند و هم «متصوفه و عرفا». (نصری- عبدا…- ۱۳۷۱).

ریشه گرایش به انسان کامل

گفتیم که آدمی در طول تاریخ همواره در جستجوی انسان کامل بوده است و سراغ او را از آیینها، مذهبها، و مکتبها می گرفته است، حال می خواهیم ببینیم که ریشه این جستجو چه بوده است یعنی چرا آدمی به چنین جستجوئی دست می زده است؟

پاسخ این است که اولاً میل به کمال که در درون ذات آدمی نهفته است و انسان را به سوی کمال می کشاند او را به جستجوی انسان برین کشانده است تا در وجود او کمال خویش را ملاحظه کند.

ثانیاً دوری از نقص و حقارت و پرهیز از ضعف و زبونی که به گفته بعضی از روان شناسان چو «آلفرد آولر» از نیازهای اساسی آدمی است، انسان را بر آن داشته تا در جستجوی وجود کاملی که خالی از نقصها و ضعفهاست برآید. همین میل به کمال و پرهیز از ضعف و نقص آدمی را برآن داشته تا در جستجوی الگو برآید، الگویی برای رفتار و کردار و حتی اندیشه خویش.

فهرست منابع

۱- اقبال، افصل. «تأثیر مولانا بر فرهنگ اسلامی»، حواشی و ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، انتشارات مطبوعاتی عطایی، چاپ اول، سال ۱۳۶۳.

۲- رای، لارنس، «روانشناسی شخصیت»، ترجمه محمدجعفر جوادی و پروین کدیور، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ سوم، تهران ۱۳۷۴.

۳- جعفری، محمدتقی، «مولوی و جهان بینی در مکتبهای شرق و غرب»، انتشارات بعثت، تهران، سال نشر

۴- راجرز، کارل. «درآمدی  بر انسان شدن» ترجمه قاسم قاضی، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول،تهران ۱۳۶۹

۵- راس، آلن اُ….«روانشناسی شخصیت» ترجمه سیاوش جمالفر، انتشارات دانشگا آزاد اسلامی، چاپ اول، تهران ۱۳۷۳

۶- رحیم نژاد، سلیم، «حدود آزادی انسان از دیدگاه مولوی (جبرواختیار)»، انتشارات طهوری، تهران ۱۳۶۴.

۷- سیاسی، علی اکبر، «نظریه های شخصیت»، انتشارات دانشگاه تهران، خرداد ماه ۱۳۷۱.

۸- شولتس، دوآن، «نظریه های شخصیت» ، ترجمه یحیی سیدمحمدی، نشر ویرایش، تهرا ۱۳۸۶.

۹- شولتس، دوآن، «روانشناسی کمال» ، ترجمه گیتی خوشدل، انتشارات البرز، تهران ۱۳۷۵.

۱۰- شولتس، دوآن، «روانشناسی کمال»، ترجمه گیتی خوشدل، انتشارات البرز، تهران ۱۳۷۵.

۱۱- فروزان فر، بدیع الزمان، «رساله تحقیقی در احوال زندگانی مولانا جلال الدین محمد مشهور به مولوی»، انتشارات زورا، تهران ۱۳۶۱.

به این پست رای بدهید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
خرید فایل
خرید فایل
وب‌سایت خرید فایل از سال 1395 شروع به فعالیت و ارائه خدمات به دانشجویان گرامی کرده است. البته فایل‌هایی که در این وب‌سایت به فروش می‌رسد، صرفاً به عنوان منبعی برای استفاده دانشجویان در تحقیق خود است و هرگونه سوءاستفاده از آنها، به عهده خود فرد می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

معادله امنیتی *محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.