تعداد صفحات: ۱۴۵ | قابل ویرایش
فهرست مطالب پایان نامه بررسی تأثیر مکمل یاری کلسیم بر پروفایل لیپیدی
عنوان
مقدمه………………………………………..
اهداف و فرضیات…………………………………
هدف اصلی……………………………………..
اهداف ویژه……………………………………
هدف کاربردی…………………………………..
فرضیات……………………………………….
جدول متغیرها………………………………….
فصل اول: کلیات…………………………………
مقدمهای بر کلسیم……………………………….
نیاز (DRI) و مسمومیت……………………………
مهمترین عملکردهای کلسیم…………………………
منابع غذایی و دریافت……………………………
ارتباط دریافت پائین کلسیم با بیماری های مزمن……….
استئوپورز…………………………………….
فشارخون بالا…………………………………..
سنگ کلیه……………………………………..
سرطان………………………………………..
لیپیدهای خون………………………………….
تری آسیل گلیسرول ها (تری گلیسریدها)………………
کلسترول………………………………………
لیپوپروتئینها…………………………………
متابولیسم لیپوپروتئینها…………………………
بیماریهای قلبی- عروقی (CHD) و ارتباط آن با لیپیدها، لیپوپروتئینها و آپولیپوپروتئینها……………………………….
DRI کلسیم بزرگسالان مرد و زن……………………..
محدوده طبیعی لیپیدها، لیپوپروتئینها و آپولیپوپروتئینهای اندازهگیری شده…………………………………………….
فصل دوم: مروری بر پژوهشهای پیشین…………………
ارتباط کلسیم با لیپیدها و لیپوپروتئینها……………
ارتباط کلسیم با وزن و بعضی نمایه های چربی بدن………
فصل سوم: مواد و روشها…………………………..
نوع پژوهش…………………………………….
افراد مورد مطالعه………………………………
معیارهای ورود به مطالعه…………………………
معیارهای خروج از مطالعه…………………………
برآورد حجم نمونه……………………………….
نمونهیابی…………………………………….
نحوه انجام پژوهش……………………………….
مکمل کلسیم و دارونما……………………………
اندازه گیری محتوای کلسیم کپسولها…………………
اندازهگیریهای تن سنجی…………………………..
نمونههای خون………………………………….
اندازهگیری لیپیدها و لیپوپروتئینها……………….
اندازهگیری آپولیپوپروتئینها……………………..
تجزیه و تحلیل آماری…………………………….
محاسبه کلسیم و انرژی رژیم غذایی………………….
ملاحظات اخلاقی………………………………….
فصل چهارم: یافتهها……………………………..
میانگین و انحراف معیار متغیرهای زمینهای گروه مکمل کلسیم و دارونما پیش از مداخله……………………………………….
میانگین و انحراف معیار متغیرهای چربی بدن گروه مکمل کلسیم و دارونما پیش از مداخله……………………………………….
میانگین و انحراف معیار دریافت انرژی و کلسیم گروه مکمل کلسیم و دارونما پیش از مداخله…………………………………….
میانگین و انحراف معیار پروفایل لیپیدی گروه مکمل کلسیم و دارونما پیش از مداخله……………………………………….
مقایسه میانگینهای وزن، BMI و شاخصهای چربی بدن پیش و پس از مداخله در گروه مکمل کلسیم……………………………………
مقایسه میانگینهای وزن، BMI و شاخصهای چربی بدن پیش و پس از مداخله در گروه مکمل دارونما………………………………….
مقایسه میانگین های لیپیدها، لیپوپروتئینها و آپولیپوپروتئینها پیش و پس از مداخله در گروه مکمل کلسیم……………………….
مقایسه میانگین های لیپیدها، لیپوپروتئینها و آپولیپوپروتئینها پیش و پس از مداخله در گروه دارونما………………………….
مقایسه میانگینهای متغیرهای چربی بدن گروه مکمل کلسیم و دارونما پس از مداخله…………………………………………….
مقایسه میانگینهای پروفایل لیپیدی گروه مکمل کلسیم و دارونما پس از مداخله…………………………………………….
جمعبندی نتایج…………………………………
فصل پنجم: بحث…………………………………
مقایسه گروه های مکمل کلسیم و دارونما در ابتدای مطالعه.
تأثیر مکمل یاری کلسیم بر لیپیدها، لیپوپروتئینها و آپولیپوپروتئینها
تأثیر مکمل یاری بر وزن و چربی بدن………………..
پیشنهادات…………………………………….
پیوست و ضمائم…………………………………
چکیده انگلیسی…………………………………
منابع و ماخذ
چکیده تأثیر مکمل کلسیم بر زنان مبتلا به اضافه وزن یا چاقی
مقدمه: امروزه اضافه وزن و چاقی به شکل اپیدمی جهانی درآمده است. این بیماری از عوامل مهم مرتبط با اختلال لیپیدها و لیپوپروتئین های سرم است و همه آنها از عوامل خطرساز بیماریهای قلبی-عروقی (که خود اولین علت مرگ و میر است)، محسوب می شوند. شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه دریافت بالای کلسیم می تواند تاثیری مطلوب بر لیپیدها و لیپوپروتئین های سرم داشته و نیز موجب کاهش وزن شود. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر مکمل یاری کلسیم به مقدار ۱ گرم در روز و به مدت ۳۰ روز بر پروفایل لیپیدی و بعضی نمایه های چربی بدن در زنان مبتلا به اضافه وزن یا چاقی بود.
مواد و روشها: این پژوهش به روش کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور انجام گردید. چهل و چهار زن غیریائسه (سن: ۶±۲۵ سال) مبتلا به اضافه وزن یا چاقی (kg/m۲ ۲۵≤BMI ) به مدت ۳۰ روز ۱۰۰۰ میلی گرم مکمل کلسیم عنصری به شکل کربنات کلسیم (۲۴=n) یا دارونما (۲۰=n) دریافت کردند. نمونه خون پس از حداقل ۱۲ ساعت ناشتا و اندازه های تن سنجی شامل وزن، قد و چربی زیر پوستی در ۴ نقطه قبل از شروع مداخله و پس از آن گرفته شد.
BMI از تقسیم وزن بر مربع قد و درصد چربی بدن با استفاده از مجموع چربی های زیر پوستی در ۴ نقطه برآورد شد. کلسترول تام، کلسترول HDL و تری گلیسرید به روش آنزیماتیک و آپولیپوپروتئینهای A-Ι و B به روش Nephelometry اندازه گیری شدند. کلسترول LDL با استفاده از فرمول Freidwald و کلسترول VLDL یک پنجم TG محاسبه شد.
مقدار دریافت انرژی و کلسیم غذا با استفاده از ۳ روز یادآمد ۲۴ ساعته خوراک محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارش آماری SPSS (ویرایش ۹) انجام شد. آزمون های آماری به صورت دودامنه انجام و مقدار P کمتر از ۰۵/۰ از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین مشخصات پایه، دریافت انرژی، کلسیم و همچنین پروفایل لیپیدی بین دو گروه پیش از مداخله مشاهده نشد. TG، کلسترول تام، کلسترول LDL و کلسترول VLDL در هر دو گروه افزایش و کلسترول HDL کاهش نشان داد اما، از نظر آماری افزایش TG وکلسترول VLDL تنها در گروه مکمل کلسیم و افزایش کلسترول تام تنها در گروه دارونما معنی دار بود. افزایش کلسترول LDL و کاهش کلسترول HDL در هر دو گروه معنی دار بود. لازم به ذکر است تفاوت معنی داری بین هیچ کدام از متغیرها بین گروهها در انتهای مداخله مشاهده نشد.
مقدمه پایان نامه تأثیر مکمل یاری کلسیم بر زنان مبتلا به اضافه وزن
امروزه، اضافه وزن و چاقی (به ترتیب نمایه توده بدنی یا BMI بین ۹/۲۹-۲۵ و ۳۰ کیلوگرم بر متر مربع (۱ )) به شکل اپیدمی جهانی در آمده است، تا جایی که سازمان جهانی بهداشت (WHO ) واژه “globesity”را برای آن در نظر گرفته است. اپیدمی چاقی به جوامع صنعتی و پیشرفته محدود نبوده و تخمین زده میشود که بیش از ۱۱۵میلیون نفر در کشورهای در حال توسعه از مشکلات مربوط به چاقی رنج میبرند (۲). برای نمونه، در یک مطالعه ملی در زنان ۶۰-۴۰ ساله شهری ایران، در ۹/۳۸% اضافه وزن و ۹/۲۷% چاقی مشاهده شده است (۳).
علاوه بر چاقی، هیپرلیپیدمی نیز از مهمترین عوامل خطرساز بیماریهای قلبی – عروقی است (۴) که خود اولین علت مرگ و میر شناخته شده است(۵). نکته قابل توجه اینکه چاقی، خود یک عامل خطرساز برای هیپرلیپیدمی بوده و هر ساله در کشورهای مختلف هزینههای هنگفتی صرف کنترل و درمان چاقی و بیماریهای مرتبط با آن از جمله هیپرلیپیدمی میشود که اهمیت پیشگیری و درمان ارزانتر آن را بیشتر میکند. برای مثال هزینههای ملی مربوط به تشخیص، درمان و مدیریت اضافه وزن، چاقی و بیماریهای مربوطه در ایالات متحده ۵/۷۸ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۸تخمین زده شده است (۶).
بیش از ۲۰سال پیش، از آنالیز دادههای اولین بررسی ملی سلامت و تغذیه(NHANES-I) آمریکا (۷و۸) ارتباط معکوس بین دریافت کلسیم و وزن گزارش شد. مطالعه NHANES-III(9) و مطالعات مقطعی بعدی نشان دادند که افزایش دریافت کلسیم با BMIو وزن پایینتر (۱۰و۱۱)، چربی تام بدنی کمتر (۱۵-۱۲، ۷)، چربی شکمی کمتر (۱۶، ۱۳،۱۲، ۷)، محیط کمر کمتر ( ۱۷و ۷ ) و حتی برگشت وزن کمتر پس از رژیمهای کاهش وزن (۱۸و۱۲) همراه بوده و این تاثیرات در سنین کمتر از ۱۸ سال نیز مشاهده میشود (۲۳-۱۹).
مقدمه ای بر کلسیم
کلسیم از فراوانترین املاح موجود در بدن است، به طوری که حدود ۲-۵/۱ درصد وزن بدن و ۳۹% املاح بدن را تشکیل میدهد. حدود ۹۹% کلسیم در استخوانها و دندان وجود دارد. کلسیم دندانها قابل به حرکت در آمدن و برگشت به خون نیست. اسکلت بافت دینامیکی است که در صورت نیاز سبب برگشت کلسیم و املاح دیگر به خون و مایعات خارج سلولی میگردد. به هر حال بعد از بزرگسالی احتباس کلسیم دریافت شده از طریق غذا و مکملها توسط استخوان محدود میشود مگر آنکه کلسیم همراه با ویتامین Dیا یک داروی محافظت کننده استخوان مصرف گردد.
۱% باقیمانده کلسیم در خون و مایعات خارج سلولی و در داخل سلول بافتها وجود دارد که سبب تنظیم بسیاری از عملکردهای متابولیکی مهم میگردد. کلسیم سرم در دامنه باریکی بین ۸/۸ تا ۸/۱۰ میلیگرم در دسی لیتر تنظیم میشود که از این مقدار غلظت کلسیم یونیزه ۲/۵ – ۴/۴ میلی گرم در دسی لیتر است و این تعادل بین کلسیم استخوان و خون بیشتر از همه مدیون هورمون PTHاست (۳۶).
لیپوپروتئینها
اصولا لیپوپروتئینهای پلاسما تمام کلسترول و چربیهای استریفیه موجود در خون را منتقل میکنند. براساس اندازه ذره، ترکیب شیمیایی، خصوصیات فیزیکی- شیمیایی و قابلیت شناور شدن و حرکت الکتروفورزی، چهار نوع لیپوپروتئین اصلی (شیلومیکرون، VLDLیا لیپوپروتئین با وزن مخصوص خیلی کم، LDL یا لیپوپروتئین با وزن مخصوص کم، HDL یا لیپوپروتئین با وزن مخصوص زیاد) و چند نوع لیپوپروتئین دیگر که از لحاظ مقدار ناچیز هستند (لیپوپروتئینهای با وزن مخصوص متوسط یا IDL و لیپوپروتئین aیا LPa) شناخته شده اند. چهار گروه اصلی لیپوپروتئین شناسایی شده، دارای اثرات و ویژگیهای فیزیولوژی بوده و از نظر تشخیص حالات مرضی نیز حائز اهمیت هستند. این چهار گروه عبارتند از:
۱- شیلومیکرونها که سبکترین لیپوپروتئینها بوده و منشاء آنها چربیها و به ویژه تری آسیل گلیسرولهایی هستند که در روده جذب شدهاند. شیلومیکرونها حاوی مقادیر بسیار اندکی پروتئین میباشند.
۲- VLDL که در کبد ساخته میشوند و عمل آن انتقال تری آسیل گلیسرولهای تولید شده در کبد به سایر اعضای بدن میباشد.
۳- LDL که محصول آخر متابولیسم VLDLمیباشد.
۴- HDL که در واکنشهای متابولیسمی شیلومیکرونها، VLDLو نیز در متابولیسم کلسترول شرکت دارد(۵۴).
متابولیسم لیپوپروتئینها
به نظر میرسد عمل اصلی لیپوپروتئینهای پلاسما انتقالتری گلیسریدها و کلسترول از محل تشکیل آنها در روده و کبد به مکانهای ذخیره و مصرف انرژی باشد. تری گلیسرید و کلسترول به صورت ذرات لیپوپروتئینی غنی از تری گلیسرید (شیلومیکرونها و (VLDLوارد پلاسما میشوند که این ترکیبات اسیدهای چرب موردنیاز بافتها برای تأمین انرژی و ذخیره را فراهم میکند.
چربی خارجی موجود در رژیم غذایی از محل جذب آن در روده، توسط شیلومیکرونها منتقل میشود. تریگلیسریدی که در داخل بدن ساخته میشود توسط VLDLاز کبد منتقل میشود. شیلومیکرون و VLDLتقریبا بلافاصله پس از ورودشان به داخل جریان خون به دنبال عمل لیپوپروتئین لیپاز که تریگلیسریدها و دی گلیسریدها را هیدرولیز میکند متحمل تغییراتی در داخل عروق میشوند.
این هیدرولیز در اثر ApoC-IIکه در ذات غنی از تریگلیسرید وجود دارد تحریک میشود. در طی این فرآیند، شیلومیکرون بیش از ۹۵% جرم خود را که به خصوص شامل تریگلیسریدها و همین طور آپولیپوپروتئینهای Aو Cاست از دست میدهد. لیپیدها و آپولیپوپروتئینهای سطحی شیلومیکرون، هر دو به HDLمنتقل میشوند.
ارتباط کلسیم با لیپیدها و لیپوپروتئینها
Bell و همکاران (۲۹) در سال ۱۹۹۲در ایالت مینسوتا آمریکا برای بررسی تأثیر مکمل کربنات کلسیم بر سطح کلسترول سرم بیماران مبتلا به هیپرکلسترولمی، در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سوکور به شکل ضربدری، ۵۶بیمار مبتلا به هیپرکلسترولمی خفیف تا متوسط را ۸ هفته تحت رژیم کم چرب و کم کلسترول (step Ι)قرار دادند و سپس برای ۶هفته تحت مکمل یاری با کلسیم ( ۱۲۰۰میلیگرم در روز) یا دارونما قرار دادند سپس بیماران یک دوره ۶هفتهای دیگر به شکل ضربدری تحت مکمل یاری با کلسیم یا دارونما در گروه بعدی قرار گرفتند.
نتایج مطالعه نشان داد که در دوره دریافت مکمل کلسیم ۴/۴درصد کاهش در کلسترول LDL، ۱/۴% افزایش در کلسترول HDLو ۵/۶% کاهش در نسبت کلسترول LDL/HDLپدید آمده امّا تغییر معنیداری در فشارخون، تری گلیسرید و ApoBیا کلسیم سرمی این بیماران مشاهده نشد. این پژوهشگران نتیجهگیری کردند که کربنات کلسیم تاثیری متوسط در درمان بیماران مبتلا به هیپرکلسترولمی خفیف تا متوسط دارد.
Denke و همکاران (۲۵) در سال ۱۹۹۳در ایالت تگزاس برای بررسی تأثیر کلسیم دریافتی بر دفع اسیدهای چرب مدفوع و لیپیدهای سرم در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی ۱۳مرد سالم مبتلا به هیپرکلسترولمی متوسط، رژیم کم کلسیم (۴۱۰ میلی گرم در روز) را با رژیم غنی شده از مالات – سیترات کلسیم به همراه ۲مکمل ۵۰۰میلی گرمی کلسیم در روز (در کل ۲۲۰۰ میلی گرم در روز) مقایسه کرده و مشاهده کردند که درصد چربیهای اشباع شده و دفعی در روز از ۶% به ۱۳% در افرادی که رژیم غنی شده را رعایت کرده بودند افزایش یافت، امّا تغییری در اسیدهای صفراوی دفع شده مشاهده نشد.
رژیم غنی از کلسیم به شکل معنیداری کلسترول تام را ۶% کلسترول LDLرا ۱۱% و ApoBرا ۷% در مقایسه با رژیم کم کلسیم کاهش داد، امّا تغییری در کلسترول HDL وApoA-I مشاهده نشد. نتیجه اینکه غنیسازی کلسیم در کاهش کلسترول تام و کلسترول LDLبه عنوان عاملی کمکی بر پروفایل لیپیدی میتواند مؤثر باشد.
منابع و مأخذ
۱) Hammond KA. Dietary and clinical assessment in: Mahan LK, Escott-Stumps S, editors. Krause’s food, nutrition and diet Therapy. 10th edition. Philadelphia: Saunders P.424.
۲) International Obesity Task Force. WHO. Controlling the global obesity epidemic
۳) Ghassemi H, Harrison G, Mohammad K. An accelerated nutrition transition in Iran. public Health Nutrition. 2002; 5: 145-155.
۴) Mokdad AH, Ford E, Bowman BA. Prevalence of obesity, diabetes and obesity related health risk factors. JAMA. 2001; 289: 76-79.
۵) نقوی، محسن. سیمای مرگ در چهار استان کشور، سال .۱۳۷۸تهران: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دفتر نمایندگی سازمان جهانی بهداشت در جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۹.
۶) Finkelstein EA, Fiebelkorn IC, wang G. National medical spending attributible to overweight and obesity: how much, and who’s paying? Health Affairs. 2003; 219-226.
۷) Jacqmain M, Doucet E, Despres J, Bouchard C, Tremblay A. Calcium intake, body composition, and lipoprotein-lipid concentrations in adults. Am J clin Nutr. 2003, 77: 1448-1452.
۸) McCarron DA, Morris CD, Henry HJ, stanton JL. Blood presure and nutrient intake in the United States. 1984, 224: 1392-1398.
۹) Zemel MB, Shi H, Greer B, Dirienzo D, Zemel PC. Ragulation of adiposity by dietary calcium. FASEB J. 2000; 14: 1132-1138.
۱۰) Buchowski MS, Semenya J, Johnson AD. Dietary calcium intake in lactose meldigesting intolerant and tolerant African-American woman. J Am Coll Nutr. 2002; 21: 47-54.
۱۱) میر میران پ، اسماعیل زاده ا، آزادبخت ل، عزیزی ف. رابطه معکوس بین مصرف شیر با نمایه توده بدنی: مطالعه قند و لیپید تهران. مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران، ۱۳۸۲، سال پنجم (۲): ۸۱-۷۳.
۱۲) Zemel MB, Thompson W, Milstead A, Morris K, Campbell P. Calcium and dairy acceleration of weight and fat loss during energy restriction in obese adults.Obes Res. 2004; 12 (4): 582-90.
۱۳) Loss Ruth JF, Rankinen T, Leon AS, Skinner JS, Wilmore JH, Rao DC, Bouchard C. Calcium intake is associated with adiposity in black and white men and white women of the HERITAGE family study. J Nutr. 2004; 134: 1772-1778.
۱۴) Lin Y, Lyle RM, McCabe LD, McCabe GP, Weaver CM. Dairy calcium is related to changes in body composition during a two-year exercise intervention in young women. J Am coll Nutr. 2000; 19(6): 754-760.