7000 تومان

تحقیق حاکمیت خدا بر انسان و حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش

فهرست مطالب این مقاله

تعداد صفحات: ۱۲۶ | قابل ویرایش

فهرست مطالب

عنوان …………………………………………………………………………………………………………..   صفحه

پیشگفتار: ………………………………………………………………………………………………….      ۷

 گفتار اول:     

تعریف حاکمیّت و انواع آن ………………………………………………………………………….     ۱۴

حاکمیّت مطلق ……………………………………………………………………………………………     ۱۴   

حاکمیّت مردم …………………………………………………………………………………………….     ۱۴     

حاکمیّت ملی ………………………………………………………………………………………………     ۱۵ 

حاکمیّت تکوینی …………………………………………………………………………………………     ۱۵     

حاکمیّت تشریعی ………………………………………………………………………………………      ۱۶ 

حاکمیّت تئوکراتیک و دمکراتیک ………………………………………………………………     ۱۶     

گفتار دوم

منشأ حاکمیت در حقوق ایران ………………………………………………………………….      ۲۴

حاکمیت الهی …………………………………………………………………………………………..       ۲۴

حاکمیت ملی ……………………………………………………………………………………………..      ۲۸

رابطه ولایت فقیه با حقوق و ازادی های فردی ………………………………………..      ۳۱

طرق و روش  های سلامت نظام با رهبری ولی فقیه ……………………………….      ۳۱

مقایسه جمهوری اسلامی ایران با نظام های دمکراسی مطلق  …………………     ۳۳

گفتار سوم

انسان شناسی ……………………………………………………………………………………………….    ۳۶

ارتباط انسان شناسی با خدا شناسی ……………………………………………………………    ۳۷

انسان و اختیار ………………………………………………………………………………………………    ۳۸ 

جبر …………………………………………………………………………………………………………………   ۴۰        

قران و اختیار انسان ……………………………………………………………………………………….    ۴۱

حاکمیّت مطلقه خدا بر انسان ……………………………………………………………………….    ۴۲

امر و نهی الهی ………………………………………………………………………………………………     ۴۶  

آزادی دیگران ………………………………………………………………………………………………..     ۴۶

نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………….     ۴۸

 منابع ……………………………………………………………………………………………………………….   ۵۰

پیشگفتار

بر مبنای جهان بینی توحیدی، از آن جا که خداوند مالک تمام هستی است « لِلّهِ مَا فِیِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ» سر رشته و اختیار هستی نیز به دست اوست « فالله هو الوالی».

و شخص مؤمن که برای خداوند چنین منزلتی قائل است، همواره او را ولی و اختیار دارخود می داند « أنتَ وَلیّ فِی الدُنّیا و الاخِرَه » کسی که این حقیقت را که غیر از او هیچ ولی و صاحب اختیاری وجود ندارد، درک کرده باشد، خود را در سایه سار ولایت او قرار می دهد و خداوند نیز ولایت خاص خویش را از او دریغ نمی کند« الله وَلی الّذینَ آمَنوا یُخرِجهم مِنَ الظُّلُماتِ الَی النُّورِ »  چنین کسی این حقیقت را دریافته است که خداوند بهترین مولا است « نِعْمَ الْمَوْلَی » و اگر او را به ولایت خود برگزیند، از هر مولایی دیگری، بی نیاز است.

کسی که به این بینش توحیدی دست یابد ، از شخصیت ممتاز و روح مقتدری بر خوردار خواهد بود.

در مقابل، کسی که ولایت خداوند را در عمل نپذیرفته و از مسیر حق خارج شده است، بی پناه خواهد ماند و فرمان برداری از غیرخداوند به هر شکل و اندازه که باشد نقض ولایت خداوندی است؛

نشانه پذیرش ولایت خداوند در عرصه فردی تن در دادن به احکام اوست و در صحنه اجتماع نیز، دل نبستن به غیر قانون الهی است.

مبنای هر گونه تصمیمی در جامعه مؤمنان باید خدا و احکام او باشدو باید هرگونه اختلاف با رجوع به دین خدا حل و فصل شود.

اجرای قانون در مورد دیگران نوعی دخالت در حیطه اختیار آنان است . از این رو به صرف اینکه قانون بر گرفته از دستورات دینی است کافی نیست تا هر کس بتواند آن را در مورد دیگران به اجرا درآورد.

تعریف حاکمیّت و انواع آن

حاکمیّت عبارت است از قدرت برتر فرماندهی یا امکان اعمال اراده ای فوق اراده های دیگر. هنگامی که گفته می شود فلان دولت حاکم است یعنی در حوزه اقتدارش دارای نیروی است خود جوش که از نیروی دیگری بر نمی خیزد و قدرت دیگری برابر با آن وجود ندارد. در مقابل اعمال اراده و اجرای اقتدارش مانعی را نمی پزیرد و از هیچ قدرت دیگری تبعیت نمی کند .هر گونه صلاحیتی ناشی از اوست، لکن صلاحیت های او فی نفسه است.

در خصوص منشأ حاکمیّت و مبنای مشروعیت آن نظرات بسیار متنوع و متفاوتی وجود دارد. از جمله نظریه تئوکراتیک و دمکراتیک که تو ضیحات لازمه در مورد آنها داده خواهد شد. اما به طور کلی تقسیم بندی که می تواند نظریات غالب را شامل گردد عبارت است از:

۱ـ حاکمیت الهی   ۲ـ حاکمیت فردی   ۳ـ حاکمیت مردم   ۴ـ حاکمیت ملّی

 البته برخی دیگر از حقوقدانان صور حاکمیّت را به سه نوع تقسیم نموده اند:

الف ـ  حاکمیّت مطلق   ب ـ حاکمیّت مردم   ج ـ حاکمیّت ملی

حاکمیت مطلق :

که بر اساس آن حکومت در اختیار فردی به نام پادشاه قرار دارد. و معمولاً این امر را ناشی از ابتکارات فردی و یا مشیّت الهی می دانند.

حاکمیّت مردم :

 بر مبنای این نظر ریشه حاکمیّت با خواست مردم و حکومت مردم بر مردم شکل پذیر است.

بر این اساس دمکراسی سر چشمه قدرت می باشد و مردم جمع افراد تشکیل دهنده جامعه ملی باشند. و حاکم یعنی حاصل جمع افراد اجتماع. بنابر این هر یک از افراد بخشی از این قدرت را در اختیار دارند.

حاکمیّت تشریعی

خداوند انسان را آزاد و مختار آفریده است . لذا حاکمیّت خود بر اعمال او را از طریق دین و شریعت اعمال نموده است.

به این معنی که با ارسال رسل و انزال کتب آسمانی طریقه زیستن و سعادت را به آنها آموخته است. و تبعیّت از غیر خود را شرک دانسته است. لذا انسان موجودی مسئول است و در برابر اتمام حجّت بعمل آمده توسط خداوند پاسخگو خواهد بود.

بنابر این انسانها با پذیرش آئین الهی و پرستش او ولایت و حاکمیّت خداوند را می پذیرند و از دستوراتش   تبعیت  مینمایند. این دستورات و قوانین الهی شئونات مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان را در بر داشته و تکامل فرد و اجتماع را بدنبال دارد. در طول تاریخ دو نظریه بسیار مهم در باب منشاء حاکمیّت ارائه شده اند:

 یکی نظریه تئوکراتیک و دیگری نظریه دمکراتیک.

طبق نظریه اول قدرت ناشی از نیروی ماوراءالطبیعه یا خارج از اراده بشری و طبق نظریه دمکراتیک بر آمده از مردم و ملت و خلاصه از درون گروه انسانی است . بر اساس دید اول حاکمیّت جنبه نزولی دارد و در دید دوم جنبه صعودی. ولی به هر حال اعتقاد کلیت جامعه به هر کدام از این دو دکترین است که می تواند بر پایی، ایستایی و دوام قدرت سازگار با نظریه را تضمین کند.

منشاءالهی : حاکمیت تئو کراتیک

کهن ترین اعتقاد در مورد سرچشمه قدرت منشاء ماوراءالطبیعه ای آن است. قدرت فرمانروایان از خالق و آفریننده جهان هستی نشأت می گیرد و اراده ذات پروردگار در سپردن امر فرمانروای و اعمال قدرت به فرد یا گروه و طبقه ویژه ای مدخلیّت دارد. در طول تاریخ از این اندیشه بهره برداری

فراوان شده و کلیه حکام ، صرف نظر از منشاء قدرت خود کوشیده اند به نحوی حاکمیتی از این دست را پشتوانه قدرت خود و جانشینان و خانواده خود قرار دهند.

مثلاٌ گاهی برخی از فرمانروایان ، خود ادعای خدایی کرده اند. خود را نماد و تجسم قدرت ماوراءالطبیعه دانسته، لباس انسانی پوشیده و بر پهنه زمین نزول کرده اند تا سرنوشت خلایق و حیات آنها را به دست گرفته طبق، دلخواه خود هدایت کنند(حکومت انسان ـ خدایی).

 فراعنه مصر و برخی از سلاطین خاور نزدیک و یا امپراطوران باستانی روم خود را از مقوله خدایان می پنداشتند. اسطوره های فراوان که امروزه وجهه ادبی هنر مندان و شاعرانه آن بیشتر مورد نظر است، در این باب به وجود آمده است. امپراطور ژاپن نیز تا سال ۱۹۴۷ یعنی خاتمه جنگ جهانی دوم ،در چشم مردم این سرزمین از چنین شأنی بر خوردار بود.

 اما بیشتر امپراطوران، پادشاهان و حکمرانان که اعمال قدرتشان جنبه مطلق داشته است از گونه ای حاکمیت تئوکراتیک بهره گرفته اند،که به خلاف بر داشت نخست جنبه غیر مستقیم تر دارد. بر این اساس، شخص فرمانروا به مقتضای مشیّت ذات واجب الوجود وبر حسب قضا و قدر الهی در رأس کارها واقع شده است.

منابع

۱ ـ حائری، سید کاظم : بنیان حکومت در اسلام، چاپ اول، ترجمه و انتشار : اداره کل انتشارات و تبلیغات.

۲ ـ خمینی، روح الله : ولایت فقیه ( حکومت اسلام) ، چاپ جدید ، انشارات : امیر کبیر،  ۱۳۶۰.

۳ ـ صدر، سید محمّد باقر : خلافت الانسان و شهادت الانبیاء .

۴ ـ مرتضی، مطهری: انسان در قرآن، جلد چهارم، چاپ چهاردهم، انتشارات صدرا .

۵ ـ  قاضی، ابو الفضل: بایسته های حقوق اساسی، چاپ پانزدهم، بهار ۱۳۸۳.

۶ ـ سعیدی مهر ودیوانی ، محمّد و امیر، معارف اسلامی، نشر دفتر معارف،چاپ پنجاه چهارم، تابستان ۱۳۸۳ .

۷ ـ نجفی اسفاد ومحسنی، مرتضی و فرید،چاپ اول، انتشارات بین المللی الهدی.

به این پست رای بدهید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
خرید فایل
خرید فایل
وب‌سایت خرید فایل از سال 1395 شروع به فعالیت و ارائه خدمات به دانشجویان گرامی کرده است. البته فایل‌هایی که در این وب‌سایت به فروش می‌رسد، صرفاً به عنوان منبعی برای استفاده دانشجویان در تحقیق خود است و هرگونه سوءاستفاده از آنها، به عهده خود فرد می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

معادله امنیتی *محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.