تعداد صفحات: ۸۴ | قابل ویرایش
چکیده پایان نامه عوامل مرتبط با خشونت مردان علیه زنان متاهل
خشونت به شکلهای مختلف آن یک معضل اجتماعی رو به رشد است که امروزه مهمترین عامل مرگ و میر نابهنگام و عامل عمده اضطراب را در بین اقشار آسیب پذیر یعنی زنان ، کودکان و سالمندان به شمار می آید.
برخی عوامل خشونت علیه زنان سطح سواد ، عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی می باشد که در اینجا محقق درصدد برآمد که ببیند آیا بین میزان خشونت مردان علیه زنان در بین خانواده هایی که زن و مرد تحصیلات یکسانی دارند و آنهایی که تفاوت تحصیلی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد و آیا بین میزان خشونت مردان علیه زنان در بین خانواده هایی که مردان درآمد بالایی دارند در مقایسه با مردانی که در آمد پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.
در این پژوهش تعداد نمونه های آن ۶۰ نفر از زنان متاهل شهر تهران بوده است پرسشنامه مورد استفاده ، پرسشنامه محقق ساخته است و اعتبار و روایی آن سنجیده شده است و از آزمون t استودنت استفاده شده است که در مورد فرضیه اول ۳۲۲/۰- و فرضیه دوم + استودنت آن ۶۷۴/۱- بررسی شد و هر دو فرضیه این مطالعه نشان داد که عوامل مهم دیگری در خشونت مردان علیه زنان وجود دارد که لازم است به آنها توجه شود.
مقدمه پایان نامه خشونت مردان علیه زنان متاهل
خشونت به شکلهای مختلف آن یک معضل اجتماعی روبه رشد است. محققان اعتقاد دارند بر خلاف پرخاشگری در جانوران که جنبه غریزی دارد و بیشتر در خدمت بقای نوع است خشونت در انسان مبنای یادگیری دارد و وجود آن را به اساس منافعی که برای بقای نوع بشر دارد نمی توان توصیه کرد.
اکثر افراد رفتار خشونت آمیز را نسبت به اعضاء خانواده خود مرتکب می شوند. گروههایی که در درون خانواده ها بیشتر در معرض خشونت قرار دارند، زنان، کودکان و سالمندان هستند.
یکی از مهمترین ویژگیهای خشونت خانوادگی که بررسی در مورد آن را ضروری ساخته و آن را در خشونت های اجتماعی مجزا می کند این واقعیت است که روابط خشونت میان افرادی صورت می گیرد که نسبت به یکدیگر علاقه و محبت داشته و یکدیگر را دوست دارند. تأثیر خشونت در خانواده به روی اعضاء ضعیف نه فقط باعث محرومیت آنان از حقوق انسانی خود می شود، بلکه به روابط اجتماعی افراد در جامعه تأثیر گذاشته و باعث ظهور رفتارهای اجتماعی نابهنجار در جامعه می گردد.
تحقیقات مختلف نشان داده است که عوامل متعددی می تواند در بروز پدیده خشونت علیه زنان مؤثر باشد، برخی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مرتبط با خشونت شوهران علیه زنان در خانواده مؤثر است.
متأسفانه تا کنون به مقوله کنترل خشونت در خانواده توجه جدی نشده و پاسخهای اجتماعی به جای آنکه معطوف به سیاست گذاری های درازمدت به روشهای عملی و هماهنگ با اهداف ارتقای سلامت و پیشگیری باشد بیشتر جنبه واکنش دارد. حال آنکه هدف واقعی باید کاهش تعداد قربانیان و عاملان خشونت باشد.
این کار نیازمند مشارکت دولتها، جوامع محلی، دستگاههای قضایی و همچنین مشارکت محققان و پژوهشگران و … باشد. از این رو پژوهش حاضر شاید گامی هر چند کوچک در مسیر دستیابی به هدف فوق باشد.
بیان مسئله عوامل مرتبط با خشونت علیه زنان
خانواده دارای کارکردهای متفاوتی است از جمله آن کارکرد عاطفی خانواده است که از نیازهاشان به جمعیت و وابستگی های عاطفی ناشی می شود. بدون وجود محبت واحساس پیوستگی ممکن است خانواده دچار مشکلات عاطفی و روانی گردد.
هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و قانون اصلی حفظ سنت و رسوم و شالوده مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی و کانون صمیمانه ترین روابط میان افراد و پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و تعالی روح انسانی به حساب آورد.
زمانی که بیماریهای عفونی عامل عمده ناخوشی و مرگ و میر در جوامعع بشری به شمار می آمدند، ولی اکنون مدتهاست که عفونت جای خود را به خشونت سپرده است.
خشونت به شکلهای مختلف آن یک معضل اجتماعی رو به رشد است که امروزه مهمترین عامل مرگ و میر نابهنگام و عامل عمده اضطراب را در بین اقشار آسیب پذیر یعنی کودکان، زنان و سالمندان به شمار می آید.
مسألهای که در پژوهش حاضر به آن پرداخته می شود بررسی رابطه عواملی چون سطح سواد – تفاوت سطح تحصیلات – و میزان درآمد خانواده می باشد.
نظریه خرده فرهنگ خشونت
این نظریه معتقد است که در میان مجموعهای از ارزشها، جهتگیریهای متفاوتی نسبت به خشونت وجود دارد که در تفاوتهای فرهنگی، ارزشها، اعتقادات و هنجارهای مربوط به وضعیت مناسب برای رفتار خشونتگرایانه منعکس میشود. در بعضی از وضعیتها یک پاسخ خشونتآمیز یک پاسخ خرده فرهنگی است که در آن خرده فرهنگ یک پاسخ هنجارمند است.
در هر جامعه، خرده فرهنگهای گوناگونی وجود دارد که در آنها، رفتار خشونتآمیز به صورت هنجارهای دستوری دیده میشود. در این خرده فرهنگها، افراد از بدو تولد با خشونت فیزیکی آشنا میشوند و وقتی که پسر بچهها در حین بازی به خشونت متوسل میشوند مورد تشویق قرار میگیرند و حتی چنین رفتاری از آنها درخواست میگردد.
در چنین خرده فرهنگی، خشونت نوعی کنش متقابل میان افراد به شمار میآید و الگویی است که اغلب برای حل مشکل از آن استفاده میشود. علاوه بر این محرکهایی که باعث بروز رفتار خشونتآمیز میشوند، برای افراد آشنا هستند و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند. باوکر بر این باور است که خرده فرهنگها، به موازات فرهنگ حاکم وجود دارند و امکان دارد حتی جهتگیری آنها مخالف هنجارهای عمومی جامعه باشد.
نظریه فمینیستی
صاحبنظران این نظریه معتقدند که خشونت در درون خانواده اکثر اوقات از جانب مردان نسبت به زنان و کودکان صورت میگیرد. صاحبنظران این دیدگاه معتقدند که دلیل اصلی خشونت، وجود ساختارهای اقتداری پدرسالارانه در جامعه است. این ساختار اقتداری در سلسله مراتب سازمانی نهادهای اجتماعی و روابط اجتماعی قابل مشاهده است. به علاوه جهانبینی (ایدئولوژی)هایی در جامعه تبلیغ میشود که بر مشروعیت این نابرابری تأکید دارد.
نهاد خانواده، در حکم نهاد مرکزی پدرسالاری، براساس نابرابریهای اجتماعی و استثمار زنان و کودکان بنا نهاده شده است و ایدئولوگهای جامعه، میکوشند آن را حفظ کنند.
آنچه که محققان دیدگاه فمینیستی در خشونت نسبت به زنان و کودکان مشاهده میکنند، رفتار یک مرد نسبت به یک زن نیست، بلکه از دید آنها، خشونت مردان انعکاس و آشکارسازی نظامی از حاکمیت کلیه مردان جامعه بر کلیه زنان است که در شکل تاریخی و مقایسههای تطبیقی دیده شده است.
داباش و داباش، زن و شوهری که در ویلز تحقیق و تدریس میکنند، و از نامآوران جنبش فمینیستی به شمار میروند. در یک بررسی تاریخی،پدیده زنان کتک خورده را از دوران روشنگری در اروپا تا امروز تعقیب کردند و نشان دادند که زنان در نظامهای پدرسالاری همیشه از طریق استفاده از خشونت بدنی، تحت سلطه و فرمانبرداری مردان قرار گرفتهاند و هنوز هم قرار دارند.
معتقدان به ذاتی بودن پرخاشگری
این گروه که از بین آنها میتوان فروید، واضع مکتب وانکاوی و لورنز، جانور شناس اتریش را نام برد، از این نظر دفاع میکنند که پرخاشگری جنبه ذاتی و فطری دارد. هم فروید و هم لورنز معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است یعنی به تدریج در شخص متراکم و فشرده میشود و نیاز به تخلیه پیدا میکند.
به نظر لورنز اگر این انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلاً از طریق ورزشها و بازیها تخلیه شود، جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونهای مخرب تخلیه میشود که اعمالی نظیر قتل، ضرب و شتم، تخریب و نظایر آنها از این جملهاند.
از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است. یعنی در حالتی که غریزه زندگی ما را در جهت ارضای نیازها و حفظ بقا هدایت میکند، غریزه مرگ به صورت پرخاشگری میکوشد به نابود کردن و تخریب بپردازد.
فهرست منابع
- اعزازی، شهلا، (۱۳۸۰) »نگرشهای اجتماعی در مورد خشونت» مجموعه مقالات ارائه شده در همایش خشونت در خانواده: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
- اعزازی، شهلا، (۱۳۸۰) «خشونت خانوادگی، زنان کتک خورده» تهران، نشر سالی.
- آل داوود، فاطمه، ۱۳۸۴. بررسی رابطه پرخاشگری تلویزیون. پایاننامه کارشناسی. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، دانشگاه ولیعصر.
- باندورا، آلبرت (۱۳۷۲) نظریههای یادگیری اجتماعی، ترجمه فرهاد، ماهر، شیراز، انتشارات راهگشا.
- پرتو افرون، ران، (۱۳۷۸) «چگونه خشم خود را کنترل کنیم» مترجم شقایق قندهاری، نشر شابک.
- پوررضا، ابوالقاسم، (۱۳۸۱)، رد آگاهی و نگرش مردم جنوب تهران نسبت به خشونت خانگی و خشونت علیه زنان، تهران، انجمن تنظیم خانواده.
- تاوریس، کارول، ۱۳۷۹، راههای مقابله عصبانیت، مترجم احمد تقیپور، سعید دردووی، نشر دایر.
- رفیعیفر، شهرام، (۱۳۸۰) خشونت علیه زنان، مجموعه مقالات ارائه شده همایش خشونت در خانواده، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
- زنگنه، محمد، (۱۳۸۰)، بررسی عوامل جامعهشناسی موثر به خشونت شوهران علیه زنان در خانواده، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد.
- سازمان جهانی بهداشت (۱۳۸۰) خشونت علیه زنان، ترجمه رفیعیفر، شهرام و پارسینیا، سعید، تهران، نشر تندیس.
- ستاره فروزان، آمنه (۱۳۸۱)، بررسی و تعیین هزینههای اقتصادی مستقیم همسرآزاری در مراجعین به پزشک قانونی شهر تهران، پایاننامه دوره MPH، دانشگاه تهران.
- سیف، سوسن (۱۳۶۸) تئوری رشد خانواده، تهران، انتشارات الزهراء.
- ساعتچی، محمود (۱۳۷۷) نظریهپردازان و نظریههای روانشناسی، تهران، انتشارات سخن.
- عیوضی، علی، (۱۳۸۴) بررسی پرخاشگری نوجوانان در خانواده. پایاننامه کارشناسی. دانشگاه آزاد اسلامی.
- علی، (۱۳۸۴) بررسی پرخاشگری و عوامل مربوط به آن، دانشگاه ولیعصر.
- ری، مریم (۱۳۷۷) آیا ضرب و شتم زن نشانه مردانگی است؟ روزنامه همشهری، شماره ششم، شماره ۱۵۷۵، ۷ تیر، ۷۷، ص ۱۲.
- فروزان، مهشید (۱۳۸۰) خشونت علیه زنان، مجموعه مقالات زن در یافتههای نوین پژوهشی، تهران، پژوهشکده زنان، دانشگاه الزهرا.
- کار، مهرانگیز، (۱۳۸۱) خشونت علیه زنان، انتشارات روشنگران.
- کریمی، یوسف، (۱۳۷۳) روانشناسی اجتماعی، نظریه مفاهیم و کاربرد، تهران، انتشارات بعثت.