تعداد صفحات: ۹۹ | قابل ویرایش
بیماران مبتلا به اختلالات قلبی مزمن
دسیفانکشن قلبی شامل یک رنج از انواع پاتولوژی، علتها (ژنتیکی یا اکتسابی) و شدت است که ممکن است با دارو کنترل شود یا با جراحی و یا با هردوی آنها
رایجترین علت بیمای قلبی ایسکمیک و انفارکتوس عضله قلبی است. عضلهای که دچار انفارکتوس شده هیچگاه بهبود نمی یابد بنابراین ترمیم قلب اتفاق می افتد و این مسئله سبب تغییر کارکردهای الکتریکی و الکرتوکاردیوگرافی و مکانیکی قلب میشود. شکلگیری دوباره در طول زمان اتفاق می افتد و البته با تمرین.
کسر تخلیه در استراحت یک نشانگر ضعیف برای عملکرد قلبی و ظرفیت تمرین است. در حقیقت نارسایی قلبی میتواند با وجود یک کسر تخلیه طبیعی اتفاق بیافتد، یک فرم از نارسایی قلبی در زنانی اتفاق میافتد که سابقه هایپر تنشن و افزایش بافت بطن چپ را داشتهاند.
بیماران می توانند بدون هیچ علائمی بوده و فاکتورهای خطر را داشته باشند. ممکن است نیاز به سطوح بالای اکسیژن و حمایت دارویی و نیز پیوند قلب باشند.
بیماری شدید ممکن است نیازمند تهویهی مکانیکی باشند. تمرین هماکنون یک جزء مهم و اساسی در درمان افراد مبتلا به نارسایی قلبی پایدار و همچنین در افرادی که تحت عمل جراحی پیوند قلب قرار گرفتهاند.
بیماران دارای نارسایی و اختلال قلبی مزمن
دسیفانکشن کاردیاک مداوا شده توسط فیزیوتراپها می تواند از ضعیف به خیلی شدید رنج پیدا کند. با افزایش شدت بیماری واکنش و تطابق فرد به تمرین به طور قابل ملاحظهای تغییر می کند که عوارض بسیار زیادی برای آموزش و تست تمرین دارد.
نارسایی قلبی کرونیک
معمولاً توسط دسیفانکشن بطن چپ نشان داده میشود. در حالت طبیعی به همراه افزایش سرعت قلبی سبب افزایش خروجی قلبی منجر میشود به خروجی کاردیاک بیشتر و درخواست یا نیاز متابولیک بالاتر (در طول تمرین) همین که بطن چپ در معرض خطر قرار میگیرد فرد دارای نارسایی قلبی و افزایش خروجی قلبی و افزایش اکسیژن محیطی کسر تخلیه بطن چپ در طول تمرین در ارتباط با کسر تخلیه حالت استراحت نمی باشد حتی در افرادی که علائم عینی ایسکمیک عضله قلب و افزایش سرعت قلب در طی تمرین دارند.
بنابراین کسر تخلیه بطن چپ در باقی مانده باید بطور هوشمندانهای در دایره تمرین و پاسخهای تمرینی پیشبینی شده مورد تفسیر و تعبیر قرار گیرد.
تعیین اینکه کدام بیماران از یک برنامه احیای قلبی سود میبرند، یک سوژه مورد بحث است. Goebbels و هم دانشگاهی های او گزارش دادند که بیماران با عملکرد بطن چپ از این سود می برند و بیمارانی که عملکرد بطن چپ آنها حفظ preserved شده است از قبیل اینکه ممکن است بعد از infraction میوکاردیال و جراحی by pass آئورت کرونر اتفاق بیافتد، به طور همزمان در طول ۳ ماه بهبود پیدا می کنند.
افراد بعد از کاشت قلب
کاشت قلب یک درمان پذیرفته شده برای نارسایی قلبی است در مرحله آخر است و این در طول ۲۰ سال گذشته مرسوم شده. هدف اصلی آن بازگشت فعالیت و یک کیفیت خوب برای زندگی است.
قبل از عمل، سرعت مانده قلب برای دریافت کننده قلب مصنوعی بالاتر از نرمال است. در مدت زمان ابتدایی قبل از جراحی حداکثر حجم اکسیژن و سرعغت کار افرادی که کاشت قلب دارند ۵۰% افراد سالم است.
در آستانه بطنی، سرعت کار و حجم اکسیژن نیز ۵۰% نرمال بود، حداکثر سرعت قلب که برای بیش از ۳ دقیقه بعد از تمرین افزایش مییابد نیز به طور قابل توجهی پایینتر است. این شواهد عقیده نیاز برای احیای mandatory را مورد حمایت قرار میدهد. به نحوی که منافع این جراحی با ریسک بالا شامل بهتر کردن ظرفیت فعالیت بازگشت به کار و رضایتمندی از زندگی است.
بدون تمرین، سطح تحمل تمرین به شدت روی اولین شش ماهه بعد از جراحی باقی میماند. این توسط ظرفیت کاهش یافته در پاسخ به مکانیزم FS توضیح داده میشود. احیای قلبی از زمان قبل از عمل آغاز شده و برای یک سال بعد از خالی شدن شارژ ادامه می یابد.
اصول احیای قلبی به کار گرفته می شوند: پاسخ قلب عصب کشیشده به تمرین نیازمند یک گرمادهی طولانی و سرد کردن است و محدودههای سرعت قلب و VO2 که میتوانند بدست آورده شوند.
افراد با بیماری قلبی ژنتیکی
خطوط راهنمایی برای افراد با بیماری قلبی ژنتیکی پایهریزی شده است. موانع بر سر تمرین در این مبحث همان محدودیتهای فیزیکی دریافت شده آنها محسوب میشود، فقدان توجه و ترس IC علامت مشکل ماهیچهای برای تمرین مربوط به بیماری آئورت محیطی است. IC یک مجموعه سیستمیک از آتراسکلروزسیس با یا بدون بیماری ایسکمیک قلبی است. درد ناتوان کننده در طول راه رفتن نشأت گرفته از اسکمیک عضلانی است.
خطر مرگ و ناتوانی باعث تحرک کم و در نتیجه ضعیف شدن بافت ماهیچه میشود. یک بیمار با IC باید به عنوان یک بیمار با بیماری قلبی مثل بیماری آئورت محیطی در نظر گرفته شود. مدیریت یک اولویت است و باید شامل فعالیت فیزیکی و برنامههای تمرینی باشد و نیز منع دخانیات کاهش وزن و تغذیه سالم و مدیریت استرس علائم لنگش ممکن است علائم قلبی را مخفی کند.
به علاوه یک camobidity از قبیل ارتروز می تواند تصور کلینیکی را کامل کند. در طول تست تمرین شرایطی از قبیل آرتروز میتواند تحمل تمرین بیمار را پایین بیاورد. بدون این محدودیت تمرین می تواند تحمل تمرین را بدون پیشرفت در جریان خون محیطی (زیاد شدن) بهبود دهد.