تعداد صفحات: ۳۱ | قابل ویرایش
مقدمه مقاله اسطرلاب کروی
استرلاب نام دستگاهی است که اخترشناسان قدیم ، جهت شناسایی و اندازهگیری وسعت و محل ستارگان و حل مسائل علمی و نظری نجوم بکار میبردند.
این وسیله که قدیمیترین ابزار علمی جهان است، توسط ایرانیان به جهان دانش عرضه شده است و انواعی دارد که با نامهای : کالتام ، توماری ، هلالی ، چلیپایی ، ذورقی ، قوسی ، جامعه جنوبی ، رصدی ، شمالی ، کروی ، مسطح ، خطی و ثلثی مشخص میگردد. پیش از اسلام ، تنها از پنج گونه استرلاب یک سوم ، یک ششم ، کروی ، جنوبی و شمالی استفاده میشد.
پس از رواج اسلام دانشمندان ایرانی بیشتر از انواع مسطح و خطی و کروی استفاده میکردند.نام آن را مشتق از کلمه یونانی استرلابوس نوشتهاند و برخی در معنی آن به غلط «ترازوی ستارگان» را ذکر کردهاند. حمزه اصفهانی واژه «اسطرلاب» را معرب ترکیب فارسی «ستارهیاب» میداند.
اسطرلاب ها
اُسْطُرْلاب، نامچندنوعابزار اندازهگیری نجومىکهبرایسنجش ارتفاع، سمت، بعد و میل خورشید و ستارگان، تعیین وقت در ساعات روز و شب، قبله و زمان طلوع و غروب آفتاب و مقاصد دیگر – که از بسیاری نتوان شمرد – به کار مىرفته است. این دستگاه که گاه آن را کهنترین ابزار علمى جهان مىخوانند، احتمالاً در سده ۳ قم در یونان ساخته شده است.
در حقیقت، در دوران شکوفایى دانش ستارهشناسى یونانیان، دو دستگاه اندازهگیری متفاوت، یکى به نام اسطرلاب حلقوی۳، و دیگری به نام اسطرلاب مسطح۴ مورد استفاده بوده است. آنچه بطلمیوس۵ در مجسطى (ص با عنوان اسطرلاب از آن سخن مىگوید، همان نوع حلقوی اسطرلاب است که بعدها در جهان اسلام ذاتالحلق نامیده شد و برخى نیز آن را اسطرلاب ذات الحلق نامیدند.
گفته مىشود ابرخس (د پس از ۱۲۷ق م) دگرگونیهایى در این ابزار به وجود آورده بوده، و احتمالاً بطلمیوس (سده ۲م) نیز به ابتکار خویش اجزائى بدان افزوده بوده، و آن را برای اندازهگیری تفاوت طول نجومى ماه و خورشید و نیز تعیین موضع هر ستاره نسبت به دائره البروج، یعنى طول و عرض نجومى آن، مورد استفاده قرار مىداده است سونِسیوسِ سورنى۲ (د ح ۴۱۵م) نیز از جهاننمایى سخن مىگوید که گویا خود وی پایههای نظری آن را تکمیل کرده است.
اندامهای اسطرلاب
حلقه: این قطعه دایرهای است فلزی که به هنگام کار با اسطرلاب مىتوان آنرا به عنوان دستگیره به کاربرد، یا به جایى آویخت. گاه حلقه دیگری نیز که ممکن است فلزی، نخى یا ابریشمى باشد و آنرا علاقه مىنامند، به آن مىافزایند. عروه: این اندام دایرهای فلزی است که میان حلقه و کرسى قرار مىگیرد. نقش این دو (یا سه) اندام فراهم شدن امکان چرخش کامل اسطرلاب و قرار گرفتن آن در جهت صحیح به هنگام کار با آن است. کرسى: زائدهای است بر قوس کوچکى از محیط اسطرلاب که عروه بدان متصل مىشود.
اُم: ام صفحه اصلى و غیرقابل انتقال اسطرلاب است و دیوارهای آنرا در برمىگیرد و صفحات دیگر که قابل انتقالند، روی آن قرار مىگیرند. عرض دیواره به ۳۶۰ تقسیم شده است. بر کف این صفحه، چندین دایره که مرکز آنها مرکز صفحه است، رسم شدهاند، و در هر یک از این دوایر، نام چندین شهر نوشته شده است.
این صفحه بیشتر برای یافتن جهت قبله به کار مىرود. حجره: فضای تهى که از ام اسطرلاب و دیواره آن تشکیل مىشود و صفحههای قابل انتقال اسطرلاب و عنکبوت در آن جای مىگیرند.
صفایح: صفایح صفحاتى دایره شکلند با سوراخى در مرکز دایره که محور اسطرلاب از آن مىگذرد و یک فرو رفتگى در نقطهای از پیرامون، برای آنکه به کمک یک برآمدگى در دیواره حجره، در جای خود قرار گیرد و از گردش آن جلوگیری گردد. بر روی هر صفحه، ۳ دایره که مرکز آنها مرکز صفحه است، رسم شده، و هر کدام به ترتیب درازای شعاع نشان دهنده مدارهای رأسالجدی، رأسالحمل و رأسالسرطانند. این ترتیب مربوط به اسطرلاب شمالى است.
انواع اسطرلاب
چنانکه پیشتر گفته شد، اسطرلاب مسطح مدور به علت سهولت حمل و سهولت کاربرد به زودی در میان ستاره شناسان تداول یافت. اما نوآوریهای ستارهشناسان مسلمان در طرح اسطرلاب و از جمله در تصویر منطقه البروج و دوایر ارتفاع و خط مشرق و مغرب به ساخت انواع گوناگونى از اسطرلاب مسطح انجامید که شمار آنها از ۲۰ افزون است.
اسطرلابهای آسى، طبلى (مُطبّل)، سرطانى (مسرطن)، مُبطَّخ، حلزونى، ثوری، جاموسى، شقایقى، سفرجلى، زورقى و صلیبى از این جملهاند. به طوری که از منابع برمىآید، این نامگذاریها در ۹ مورد نخست بهشکل منطقهالبروج در صفحه عنکبوت مربوط مىشود، یعنى منطقهالبروج درایناسطرلابها، به ترتیب به شکلهای برگ مورد، طبل، خرچنگ، خربزه، حلزون، سر گاو، سر گاومیش، برگ شقایق و گلابى است. از این میان، اسطرلابهای طبلى، سرطانى، ثوری، جاموسى، شقایقى و زورقى، بدون آنکه تغییری در ساختمان آنها لازم آید، برای هر دو نیمکره به کار مىرفتهاند و در آنها میان شمالى و جنوبى تفاوتى نبوده است.
چنانکه در شرح ساختمان اسطرلاب دیدیم، اسطرلابهایى که برای رصد ستارگان و اندازهگیری مختصات آنها از نیمکره جنوبى لازم است، با اسطرلابهایى که در نیمکره شمالى به کار مىروند، تفاوتهایى در ساختمان عنکبوت و صفیحهها، شامل جا به جایى در مدارهای رأس السرطان و رأس الجدی، و نیز در تصویر دوایر ارتفاع (مقنطرات) دارند؛ در حالى که در اسطرلابهای یاد شده، این تفاوتها از میان برداشته شده است. درمورد اسطرلاب زورقى که به ابتکار ابوسعید سجزی ساخته شده است، یک ویژگى مهم دیگر نیز جلب توجه مىکند.
فهرست منابع و ماخذ
- www.isi.org.ir/Magezin/178/34.asp
- www.articles.ir/article2371.aspx
- www.noormags.com
- www.daneshema.com
- بولتن موزه لاهور.ص۱۶۵
- تاریخ ایران ( دوره صفویان ) پژوهش در دانشگا ه کمبریج ، ترجمه یعقوب آژند – تهران ، جامی ۱۳۸۰ ، فصل پنجم : علوم ایران در روزگار صفویان. ص۲۹۹
- دهخدا ، علی اکبر ، لغتنامه ، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران ، پاییز ۱۳۷۲ ، صفحه ۱۹۳۸
- نبئی ، ابوالفضل ، اسطرلاب نمایانگر سیر کره خاک در عالم افلاک . مشکوه . ش یازدهم تابستان ۱۳۶۵ . بنیاد پژوهشهای اسلامی.
- هفت هزار سال هنر فلز کاری در ایران،محمد تقی احسان