تعداد صفحات: ۴۲ | قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول……………………………………………………………………. ۱
بیان مسأله…………………………………………………………………… ۲
پیشینه تحقیق………………………………………………………………… ۵
فصل دوم………………………………………………………………….. ۱۱
متد و روشها……………………………………………………………… ۱۲
تاریخچه پرسشنامه………………………………………………………… ۱۳
فصل سوم…………………………………………………………………. ۱۴
نتایج………………………………………………………………………. ۱۵
فصل چهارم……………………………………………………………….. ۴۳
بحث و نتیجهگیری……………………………………………………….. ۴۴
پیوستها …………………………………………………………………. ۴۹
مقدمه
طب زنان یکی از شاخههای مهم رشته پزشکی است. حضور و مشارکت دانشجویان در درمانگاههای زنان سبب دستیابی آنان به تواناییهای لازم بالینی میشود.
مطالعه حاضر برای ارزیابی بینش، نگرش و میزان موافقت بیماران با مشارکت دانشجویان پزشکی در مراحل مختلف ویزیت سرپایی و عوامل اجتماعی مؤثر بر پذیرش بیماران انجام شده است.
بیان مسأله
اورژانسهای طب زنان یکی از بخشهای مهم و حساس رشته پزشکی است. چرا که در برخی مواقع پزشک جان دو انسان را همزمان به دست دارد و برای آنها تصمیم میگیرد. از طرفی تنوع زیاد شکایات و تعداد زیاد مراجعات، اهمیت این شاخه رشته پزشکی را بیش از پیش عیان میسازد.
بدیهی است برخورد با این بیماران و حل مشکلات آنان مستلزم تسلط و احاطه پزشک معالج به طب زنان میباشد. در یادگیری مهارتهای بالینی طب زنان قدم اول در رودررویی با بیمار گرفتن شرح حال و شرکت در انجام معاینات است که مسلماً بدون تجربه و تکرار حاصل نمیشود.
در طی دو دهه اخیر موضوع خارج کردن آموزش بالینی پزشکی از دیوار بخشهای بیمارستانی مطرح شده و آموزش بالینی دانشجو در درمانگاهها و موقعیت سرپایی بیماران دوباره مورد توجه قرار گرفته است. در گذشته نه چندان دور در آموزش بالینی دوره طب عمومی تأکید بیشتر بر کسب مهارتهای بالینی در بخشهای بستری بود.
بهطورکلی در موقعیت بستری حضور دانشجویان در راندهای آموزشی روزانه و نیز شرح حال و مشارکت آنان در معاینه و امور درمانی توسط بیماران بهتر پذیرفته میشود. در موقعیت ویزیت درمانگاهی به دلیل شرایط بخصوص و برخورد کوتاهمدت بیمار با تیم معالج، بیمار بطور کلی کمتر پذیرای دانشجوی پزشکی یا دانشجویان است.
این مشکل در حیطه طب زنان به وضوح آشکارتر است گویی در دید بیماران این بخش با بخشهای دیگر در طب عمومی متفاوت است.به کرات مشاهده میشود که بیماران به هیچ وجه حاضر به همکاری با دانشجویان پزشکی نیستند و بر خلاف بخشهای دیگر اجازه نمیدهند که دانشجویان در مراحل مختلف معاینات مداخله داشته باشند و یاحتی حضور یابند.
پیشینه تحقیق:
مطالعات نشان میدهد در بیمارستانهای آموزشی سطح رضایت بیماران از انواع دیگر مراکز کمترست(۱). شواهد خوبی وجود دارد که موفقیت یک مرکز درمانی آموزشی تا حد زیادی تحت تأثیر رضایت بیماران از نحوه مشارکت دانشجویان پزشکی و نیز رضایتمندی دانشجویان در حال آموزش بالینی در آن مرکز است. همین مطالعه نشان داده که بین سطح رضایت بیماران و تمایل آنان به مراجعه مجدد به آن مرکز و نیز توصیه آن مرکز به سایرین رابطه مستقیم وجود دارد(۲).
مطالعاتی که نگرش و انتظارات بیماران را در رابطه با «پزشکان در حال آموزش» یا دانشجویان مورد بررسی قرار داده باشند محدود هستند. مطالعات قبلی که در مورد مشارکت دانشجویان و دستیاران در درمانگاهها انجام شده است پیشنهاد میکنند که رضایت بیماران و اجازه آنان برای مشارکت دانشجویان تا حد زیادی با دیدگاه آنان در رابطه با نقش دانشجو در مراحل درمانی و نیز تجربیات قبلی بیماران با دانشجویان پزشکی ارتباط دارد(۳)(۴).
به طور کلی مطالعات قبلی نشان میدهد که سطح پذیرش دانشجویان پزشکی در بیماران بستری و نیز لیبرو بخش زایمان بیشتر است(۵-۷). یکی از این مطالعات نشان داده که از دلایل این پذیرش این است که بیماران فکر میکنند با مشارکت دانشجوی پزشکی مراقبت طبی بهتری دریافت و در تربیت پزشکان آینده مشارکت میکنند. افراد مخالف بیشتر نگران بیتجربگی دانشجو، انجام دادن چندباره کارها و اقدامات، گرفته شدن وقت خود توسط دانشجو و مهمتر از همه نگران حفظ حریم خصوصی (privacy) خود بودهاند.
Materials & Methods:
مطالعه حاضر از نوع توصیفی و بررسی نگرش، بینش و عملکرد بوده و به روش Cross Sectional انجام شده است. جمعیت هدف مطالعه شامل تمامی مراجعین درمانگاههای زنان بیمارستانهای امیرالمومنین، بوعلی وجواهری تهران بوده و جهت ویزیت زنان مراجعه کرده بودند.
تمامی بیمارانی که در مدت زمان نمونهگیری به درمانگاههای زنان این سه مرکز مراجعه کرده وارد مطالعه شدند. هر بیماری که مایل به همکاری نبود از مطالعه خارج شده است.
حجم نمونه براساس فرمول آماری (n=z۲ pq) محاسبـه شـد که در ایـنd۲ فرمول بنا بر نتایج مطالعات قبلی شیوع موافقت کلی با مشارکت دانشجو در مراحل مختلف ویزیت P=0.5, %50 در نظر گرفته شد که براساس آن n= 385 نفر تعیین گردید.
با توجه به اینکه تحقیق مشابهی در کشور در این زمینه نیافته بودیم بر آن شدیم طی یک پایلوت ۱ ماهه میزان همکاری بیماران را ارزیابی کرده و براساس آن و در صورت نیاز تعداد حجم نمونه را دقیقتر تعیین کرده و افزایش دهیم. در مطالعه پاپلوت ۹۳% از ۲۰۰ خانم مر اجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستانهای فوق که در پایلوت وارد شده بودند با حضور دانشجویان پزشکی بهطور کلی در طی ویزیت موافق بودند (P=0/9) با توجه به این آمار اینطور نتیجهگیری شد که لزومی به افزایش حجم نمونه نیست. اما با توجه به اصرار ما بر دقیقتر شدن یافتههای آماری حجم نمونه به ۵۰۰ نفر افزایش یافت.
References:
- Fleming G.V. Hospital structure and consumer satisfaction. Heath serv. Res. 16: 43-63, 1981.
- Clearly P.D. et al. patient Assessment of hospital care. Qual Rev Bull. I5: 172-179, 1983.
- Magrane D. Obstetric patients’ assessment of medical students’ role in their care. J Med. Educ 63: 713-719, 1988.
- Pascoe. G.C. Patient satisfaction in primary heath care. A literature review and analysis. Eval program plan. 6: 185-210, 1983.
- York N. DaRosa, Markwell s et al. patients’ attitudes toward the involvement of medical students in their care. Am J Surg 169: 421-3, 1995.
- Simons R. ,Imboder E, Mattel J. Patient attitudes toward medical student participation in a general internal medicine clinic. J Gen Intern Med 10: 251-4, 1995.
- Magrane D, Gannon K, Miller CT. Student doctors and women in labor, attitudes and expectations. Obstet Gynecol 88: 298-302, 1996.
- ching SL, Gates EA, Robertson PA, Factors influencing obstetric and gynecologic patient’s decisions toward medical student involvemet in the outpatient setting. Am J obstet Gynecol 182(6): 1429-1432, 2000.
- Schroeder SA. Expanding the site of clinical educate moving beyond the hospital walls. J Gen tntern Med. 3(MLA supprement 25-214), 1998.
- Perkoff Gt. Teaching clinical medicine in the ambulatory setting, an idea whose times may have finally come. N. Engl. J Med. 314: 27-31, 1986.