تعداد صفحات: ۲۲۷ | قابل ویرایش
تعاریف و مفاهیم صنعت مسافرت و جهانگردی
صنعت مسافرت و جهانگردی به عنوان بزرگترین و متنوعترین صنعت در دنیا به حساب میآید. بسیاری از کشورها این صنعت پویا را به عنوان منبع اصلی درآمد، اشتغال زایی، رشد بخش خصوصی و توسعه ساختار زیربنایی میدانند. صنعت جهانگردی در سراسر دنیا، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، که شکلهای دیگر اقتصادی مانند تولید یا استخراج منابع طبیعی به صرفه نیست، بسیار مورد توجه میباشد.
مردم به دلیل متعدد و مختلفی به مسافرت میروند. رشد سریع و قدرتمند جهانگردی در مدتی نسبتاٌ کوتاه، باعث شده است که تأثیر فراوانی بر مسافرتهای تجربی بگذارد. در ابتدا، مسافرت و جابهجایی به مکانهای دور، بعید به نظر میرسید و از نظر مالی بیشتر مردم توانایی این کار را نداشتند. میهمانخانهها و رستورانهایی در نقاط مختلف به صورت یکی از اقلام عمده بودجه شهرهای بزرگ درآمدند م همگی درصدد ایجاد مکانهایی کنار فرودگاهها راههای اصلی و مناطق روستایی برآمدند.
خدمات مهمی که آژانسهای مسافرتی و دستاندرکاران و متصدیان امور مسافرتی ارائه میدادند، و کارهایی را که دفاتر گردشگری در بخش دولتی انجام میدادند و سرانجام فناوری پیشرفته، همه باعث شدند که مسافران بالقوه کنونی بتوانند سفرهایی سالم، بیخطر، آرام و لذتبخش انجام دهند.
تعریف جهانگردی
در مارس ۱۹۹۳، کمسیون آمار ملل متحد، تعریف ارائه شده از جهانگردی توسط سازمان جهانی جهانگردی را پذیرفت. بر اساس این تعریف، جهانگردی عبارت است از: «مجموع فعالیتهای افرادی که به مکانهایی خارج از محل زندگی و کار خود به قصد تقریح و استراحت و انجام امور دیگر مسافرت میکنند و بیش از یک سال متوالی در آن مکانها نمیمانند.»
این تعریف، به بعد «تقاضا»ی جهانگردی توجه و تأکید دارد. تعاریف ارائه شده از جهانگردی معمولاٌ هر دو بعد «عرضه» و«تقاضا»ی جهانگردی را مد نظر قرار میدهد. تعاریفی که متوجه بعد «عرضه» جهانگردی هستند، بر محصولات و خدمات ارائه شده به جهانگردان متمرکز میباشند؛ در حالی که تعریفهای مربوط به بعد «تقاضا»ی جهانگردی بر رفتار جهانگردان و آنچه آنان دارند و جستجو میکنند، تمرکز میکنند.
جهانگردی، اگر چه یک بخش اقتصادی محسوب میشود، اما فعالیت اقتصادی چند بخشی است. به همین علت اقتصاددان و دولتمردان، طبقهبندی و هماهنگ کردن آن را بسیار مشکل مییابند. تعیین محدوده جهانگردی در کلیت، در واقع مشکل و دشوار است و به همین علت فعالیتی است که هم تعریف آن و هم مدیریت آن بسیار دشوار است.
به جهانگردی باید از دیده تعاملی بین عرضه و تقاضا نگریست؛ طراحی و توسعه یک محصول، به منظور مرتفع ساختن یک نیاز. همین تعامل است که آثار اقتصادی، زیستمحیطی، اجتماعی، فرهنگی و دیگر آثار را تعریف میکند.
جهانگردی بینالمللی و گردشگری داخل کشور (بینالمللی و داخلی)
از دیدگاه سازمان جهانی جهانگردی بینالمللی با گردشگری داخلی متفاوت است و به محدوده مرزی کشور مربوط میشود. ولی این بدان معنی نیست که هر مسافر بینالمللی، یک بازدیدکننده تلقی شود. مسافر کسی است که برای خارج شدن از محل سکونتش، سفر میکند؛ برای مثال کارگری که برای کار از مرز خارج میشود بازدیدکننده محسوب نمیشود. جهانگردی بینالمللی همیشه، در وهله اول، از نظر اقتصادی مدنظر قرار میگیرد، زیرا این شکل گردشگری نقش مهمی در بازرگانی و جریان ارزی ملتها بازی میکند.
گردشگری داخلی نیز تحتالشعاع جهانگردی بینالمللی است، با وجود این تصور بر این بود که گونه مسافرتها اثر بینالمللی ندارند و به آمارهای تجاری همان کشور مربوط بوده و اهمیت دارند. بدیهی است که این دو گردشگری رابطه تنگاتنگی با هم دارند. مسافران تحت تأثیر شرایط محیطی قرار میگیرند، و با توجه به عوامل خارجی مانند رشد نسبی درآمد واقعی، تفاوت قیمت بین کشورها و سیاست بینالملل، مسافرتهای داخلی جای خود را به جهانگردی بینالمللی میدهند و یا برعکس.
در چند دهه گذشته، در بسیاری از کشورهای غربی روزهای تعطیل تبدیل به سفرهای بیرون شهری شدهاند و این به علت بالا رفتن استاندارد زندگی و کسب درآمدهای اضافی است؛ در حالی که در کشورهای در حال توسعه گردشگری داخلی افزایش یافته است.
مسافرتهای منطقهای
منطقه به بخش کوچک جغرافیایی از یک ناحیه گفته میشود که با شاخصی معین یا با چارچوب مرجعی موثق مشخص میشود. در تحقیقات جهانگردی منطقه را به سه دسته تقسیم میکنند. نخست، موقعیت جغرافیایی منطقه که برای مثال میتوان به مناطق «شمال» یا «شرق» اشاره کرد. دوم، نواحی (مناطق) اداری، مانند «استانx».
سوم منطقهای که از نظر فیزیکی در برگیرنده طبیعت بیشتری است، برای مثال «حوزه دریاچه» یا «حوزه اقیانوس آرام». از نظر در دسترس بودن و قابل استفاده بودن میتوان به چند دستهبندی دیگر اشاره کرد، برای نمونه «منطقه روستایی» یا «منطقه ساحلی».
مقصود از مسافرتهای بین منطقهای، مسافرتهایی است که بین مناطق مختلف صورت میگیرد، حال این مناطق در یک استان یا ایالت، یک کشور و یا در مناطق مختلف دنیا باشد. از طرفی، مسافرتهای درون منطقهای به مسافرتهایی که در داخل یک منطقه مشخص صورت میگیرد؛ اطلاق میشود (حال این منطقه بومی باشد یا در سطح بینالمللی). برای مثال، میتوان به مسافرتهای بین کشورهای آسیای شرقی اشاره کرد.
تاریخچه مسافرت و جهانگردی
از آن جا که مسافرت و جهانگردی به قدمت تمدن است، تاریخ نشان میدهد که مسافرت همیشه با تجربههای خوشایندی همراه نبوده است. در این قسمت به طور خلاصه مروری بر تکامل تاریخچه جهانگردی از عهده باستان تا دنیای امروز انجام میشود و چالشهای پیش روی جهانگردی در حالی که دنیا پا به هزاره جدید میگذارد، مورد بررسی میگیرد.
عهد باستان
مردم تمدنهای ماقبل تاریخ با انگیزه به دست آوردن غذا، دوری از خطر و نقل مکان به آبوهوای مساعد، مسافرت میکردند. با افزایش مهارت و کسب فنون، نیاز انسان به زندگی بدوی و خانه بدوشی کاهشی یافت و دیگر با انگیزه تجارت و معامله کالا، مسافرت میکرد. از آنجا که امپراطوریهای عهد باستان در قارههای آفریقا، آسیا و خاورمیانه ایجاد شدند، زیربنای اقتصادی به وجود آمد که باعث ایجاد جاده و راههای آبی و هم چنین وسایل نقلیهای برای سهولت راه شد.
اولین مسافرتهای رسمی دولتی از جانب حکام مناطق مختلف بود که نمایندگان خود را به مکانهای دوردست اعزام میکردند تا جنگهای قبیلهای را اداره کنند و از شهروندان مالیات و خراج بگیرند. در دوره حکومت خانوادههای سلطنتی در مصر، مسافرت با قصد تجارت و تفریح انجام میگرفت، که این گونه مسافرتها رونق زیادی یافت و در نتیجه در مسیرهای طولانی و شهرها برای پذیرایی از مسافرانی که بین قرارگاههای دولت مرکزی و مناطق خارج از قلمرو مسافرت میکردند، میهمانخانههایی ساخته شد.
در دوره اوج اقتدار امپراطوری آسوری مفهوم مسافرت گسترش یافت و وسایل و تشکیلاتی برای مسافرتهای ارتشی ایجاد شد، جادهسازی بسیار گسترش یافت و در نقاط مختلف علامتهای خاصی نصب گردید تا فواصل مشخص شوند. ایرانیان که امپراطوری آسوری را شکست دادند، اقدام به توسعه سیستم راهسازی نمودند و کالسکههایی ساختند که در مسافرت و حملونقل به کار گرفته میشوند.