نکته: لینک خرید در پایین صفحه قرار دارد.

پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان

فهرست مطالب این مقاله

تعداد صفحات: ۱۵۷ | قابل ویرایش

فهرست مطالب

عنوان                                                صفحه

فصل اول : مقدمه و پیشینه تاریخی

بخش اول : مقدمه و کلیات و معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

۱-۱-  مقدمه ……………………………… ۳

۱-۲-  تعریف مسأله ………………………… ۳

۱-۳-  سوالهای اصلی تحقیق ………………….. ۴

۱-۴-  فرضیه‌های تحقیق ……………………… ۴

۱-۵-  هدف‌های تحقیق ……………………….. ۴

۱-۶-  روش تحقیق ………………………….. ۴

۱-۷-  سابقه تحقیق ………………………… ۵

۱-۸-  معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی ……….. ۵

۱-۹-  تمایز حق و صدق ……………………… ۶

۱-۹-۱- رای مشهور حکمای اسلامی …………. ۶

۱-۹-۲- نظریه برخی از فیلسوفان غربی ……. ۷

۱-۹-۳- نظریه شهید مطهری ……………… ۸

بخش دوم : پیشینه تاریخی نظریه مطابقت صدق

۲-۱- سابقه نظریه مطابقت در یونان ………… ۱۰

۲-۱-۱- مطابقت از نظر افلاطون …………….. ۱۰

۲-۱-۲- نظریه مطابقت از دیدگاه ارسطو ……… ۱۲

۲-۱-۳- نظریه مطابقت از نظر فارابی ……….. ۱۴

۲-۱-۴- نظریه مطابقت از دیدگاه ابن سینا …… ۱۵

۲-۱-۵- نظریه مطابقت از دیدگاه سهروردی ……. ۱۶

بخش سوم : آیا نظریه مطابقت تعریف صدق است یا ملاک آن

۳-۱- تمایز تعریف صدق و ملاک صدق ………….. ۱۹

۳-۲- دیدگاه برخی از فلاسفه اسلامی …………. ۲۰

۳-۳- دیدگاه برخی از فلاسفه غربی ………….. ۲۱

۳-۴- نقد و بررسی ………………………. ۲۱

فصل دوم : تئوری صدق از نظر منطق دانان غربی

بخش اول : نظریه مطابقت

۱-۱-  توضیح نظریه مطابقت …………………. ۲۵

۱-۱-۱-   نظریه مطابقت در نظر منطق دانان جدید غرب ۲۵

۱-۱-۲-   مطابقت و اتمیسم منطقی …………….. ۲۵

۱-۱-۳-   اشکالات نظریه مطابقت ………………. ۲۹

بخش دوم : تئوری هماهنگی

۲-۱- تئوری هماهنگی یا سازگاری …………… ۳۵

۲-۲- اصل ارتباط درونی ………………….. ۳۶

۲-۳- درجات صدق ………………………… ۳۷

۲-۴- ایرادات نظریه هماهنگی ……………… ۳۸

بخش سوم : تئوری عمل گرایانه

۳-۱- تئوری عمل گرایانه …………………. ۳۷

۳-۲- نظریه شیلر ……………………….. ۴۴

۳-۳- نقد و بررسی این نظریه ……………… ۴۵

بخش چهارم : تئوری زیادتی صدق

۴-۱- تئوری زیادتی صدق ………………….. ۴۹

۴-۲- اشکالات نظریه زیادتی صدق ……………. ۵۰

بخش پنجم : نظریه غیر توصیفی صدق …………. ۵۳

۵-۱- نظریه غیر توصیفی صدق ………………. ۵۳

۵-۲- اشکالات نظریه غیر توصیفی صدق ………… ۵۶

بخش ششم : نظریه سمانتیکی صدق تارسکی

۶-۱- تبیین نظریه سمانتیکی تارسکی ………… ۵۶

۶-۱-۱- مفهوم صدق به عنوان موضوع نظریه معنا شناختی تارسکی     ۵۸

۶-۱-۲- تعریف صدق در نظریه معناشناسی تارسکی .. ۶۳

فصل سوم : نظریه مطابقت صدق از نظر فیلسوفان و منطق دانان مسلمان

بخش اول : آیا مطابقت مربوط به علوم حضوری است یا حصولی

۱-۱-  تعریف علم حضوری وحصولی ……………… ۷۹

۱-۲- رابطه مطابقت با علم حضوری و حصولی ……. ۸۱

۱-۳-  راهیابی خطا در علم حضوری ……………. ۸۳

بخش دوم : نظریه مطابقت به عنوان روش صدق در تصورات یا تصدیقات ۸۵

بخش سوم : رابطه خبر با صدق و کذب

۳-۱- تحلیلی که صدق و کذب پذیری را تعریف قضیه می‌داند ۹۱

۳-۲- تحلیلی که صدق و کذب پذیری را ملاک تمایز قضیه می‌داند ۹۲

۳-۳- اشکال پارادکس دروغگو بر هر دو تحلیل …. ۹۴

بخش چهارم : مناط صدق و کذب قضایا

۴-۱- بررسی اجمالی اختلاف حکما در تقسیم قضایا . ۹۷

۴-۲- صدق و کذب در انواع قضایا ………….. ۱۰۱

۴-۲-۱- قضایای خارجیه ………………….. ۱۰۱

۴-۲-۲- قضایای ذهنیه …………………… ۱۰۱

۴-۲-۳- قضایای حقیقیه ………………….. ۱۰۶

بخش پنجم : معانی نفس الامر ……………… ۱۰۵

۵-۱- نفس الامر به معنای عالم امر و عقول مجرده ۱۰۶

۵-۲- نفس الامر به معنی فی نفسه ………….. ۱۰۸

۵-۳- نفس الامر به معنای عالم ثبوت اشیاء ….. ۱۰۹

۵-۴- نقد و بررسی معانی ذکر شده از نفس الامر . ۱۱۰

بخش ششم : مطابقت در مباحث وجود ذهنی

۶-۱- مطابقت در مباحث وجود ذهنی …………. ۱۱۳

۶-۱-۱- اهمیت بحث وجود ذهنی …………….. ۱۱۳

۶-۱-۲- تاریخچه وجود ذهنی ………………. ۱۱۳

۶-۱-۳- تبیین نظریه وجود ذهنی …………… ۱۱۴

۶-۱-۴- آیا انحفاظ ماهیت از لوازم نظریه مطابقت است یا از مبنای آن …………………………………….. ۱۱۸

بخش هفتم : نظریه مطابقت از دیدگاه برخی از فیلسوفان مسلمان

۷-۱- نظریه ملاصدرا درباره مطابقت ………… ۱۲۳

۷-۲- حکیم سبزواری …………………….. ۱۲۵

۷-۳- علامه طباطبایی ……………………. ۱۲۶

۷-۴- شهید مطهری ………………………. ۱۳۸

۷-۵- استاد مصباح یزدی …………………. ۱۴۴

۷-۶- جمع بندی و نتیجه گیری …………….. ۱۴۸

منابع

چکیده

درباره تئوری صدق در میان فیلسوفان و منطق دانان جهان شش نظریه وجود دارد رایج ترین و قدیمی ترین آنها نظریه مطابقت است که سابقه آن به یونان و ارسطو می‌رسد هر چند در آثار ارسطو به طور مستقل به این بحث پرداخته نشده است. فلاسفه اسلامی به طور قطع و بدون تردید به این نظریه معتقدند و همچنین بسیاری از فیلسوفان مغرب زمین در تعریف صدق قضایا به نظریه مطابقت قائلند.

اساس نظریه مطابقت این است صدق قضیه عبارت از مطابقت آن با واقع و نفس الامر و این مسأله مبتنی بر دو اصل است اول اینکه واقعیتی هست و دوم اینکه ذهن ما قادر به کشف واقعیت می‌باشد.

فیلسوفان غربی در مورد صدق به تئورهای دیگر معتقدند که این تئوری‌ها عبارتند : ۱- تئوری هماهنگی : این نظریه به فلاسفه عقل گرا نسبت داده شده و آنها معتقدند که صدق یک گزاره تنها به معنای سازگاری آن با نظامی از قضایای دیگر عقلی است. و برخی از پوزیتویست‌ها از این تئوری دفاع کرده‌اند و برخی از اینها معتقد بودند که قضایای حسی و تجربی صدقشان از راه مطابقت معلوم می‌شود و قضایای که تجربی و حسی نیستند صدقشان بوسیله سازگاری آنها با گزاره‌های آزموده شده بدست می‌آید و بعضی از پوزیتویست‌ها معتقدند تنها راه آزمون صدق قضایا ارتباط درونی میان خود باورها است.

۲- تئوری عمل گرایانه : پیرس و جیمز و دیوئی از طرفداران این تئوری هستند و آنها در معناداری معتقدند که معنای یک لفظ عبارت از پیامد عملی یا تجربی آن.

۳- تئوری زیادتی صدق : طرفداران این نظریه معتقدند که محمول صادق و کاذب زاید است و می‌توان آنها را حذف کرد و هیچ تأثیری در جمله ندارند.

۴- نظریه غیر توصیفی صدق : معتقدان به این تئوری می‌گویند که صدق و کذب کلمات توصیفی نیستند بلکه کلمات انجازی و تأییدی و انشایی هستند.

مقدمه

فلسفه شناخت واقعیت است که به وسیله فاعل شناسایی (ذهن) صورت می‌گیرد و در قالب عناصر زبانی (الفاظ) بیان می شود. بنابراین در پدیده شناخت سه عامل هستی، فاعل شناسایی و زبان نقش اساسی دارند.

اما در فلسفه معاصر بیشتر به رابطه این سه عامل مهم پرداخته اند و از مباحثی که مربوط به رابطه هستی و فاعل شناسایی هستند به معرفت شناسی تعبیر کرده اند و از مباحث مربوط به رابطه فاعل شناسایی و زبان به معناداری و بالاخره از مباحث مربوط به رابطه هستی و زبان به صدق تعبیر می کنند.

مباحث معرفت شناختی و معناداری و صدق هر کدام حوزه خاصی در فلسفه معاصر را به خود اختصاص می دهند اما مباحث معناداری و به تبع آن بحث اعتبار و استدلال و صدق از مهمترین مسائل فلسفه منطق به شمار می‌آیند.

معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

کلمه حق دارای معانی گوناگون است و استعمالهای متفاوتی دارد یعنی حق به صورت اشتراک لفظی و یا به حقیقت و مجاز و یا آنچنانکه ظاهر است به اشتراک معنوی بر مصادیقی حمل می شود. بیان معانی حق در اغلب کتب فلسفی حکمای اسلامی آمده است.

این مضمون در کتاب الهیات شفاء، شرح اشارات نمط چهارم و همین طور کتاب مشارع و مطارحات شیخ اشراق چنین آمده است «و اما الحق فقد یعنی به الوجود فی الاعیان مطلقاً فحقیّه کل شیء نحو وجوده العینی و قد یعنی به الوجود الدائم و قد یعنی به الواجب لذاته و قد یفهم عنه حال القول و العقد من حیث مطابقتهما لما هو واقع فی الاعیان فیقال: هذا قول حق، هذا اعتقاد حق و هذا الاعتبار من مفهوم الحق هو الصادق، فهو الصادق باعتبار نسبته إلی الامر، و حق باعتبار نسبته الامر الیه و قد اخطاء من توهم أن الحقیه عباره عن نسبه الامر فی نفسه إلی القول او العقد و الصدق نسبتهما الی الامر فی نفسه فإن التفرقه بینهما بهذا الوجه فیها تعسف و احق الاقاویل ما کان صدقه دائماً و احق من ذلک ما کان صدقه اولیاً و الاول الاقاویل الحقه الاولیه التی انکاره مبنی کل سفسطه هو القول بانه لا واسطه بین الایجاب والسلب»

معنای اول حق هر موجود خارجی است اعم از آنکه دائمی و یا غیر دائمی باشد. معنای دوم وجود دائمی است. حق در این معنا شامل موجودات غیر دائمی که زائل می شوند مانند حرارت مادی نمی شود.

معنای سوم آن موجود دائمی است که ازلی نیز می باشد در این معنا حق فقط به واجب الوجود بالذات اطلاق می شود که ازلی است و بطلان در آن راه ندارد معنای چهارم حق عبارت است از عقد یعنی قضیه ذهنی و یا قول یعنی قضیه لفظی، در صورتی که واقع مطابق آن باشد حق نامیده می شود.

نظریه مطابقت در علوم حسی و تجربی نیست

اساس حکمت افلاطون بر این است که محسوسات ظواهرند و نه حقایق و عوارضند و گذرنده نه اصیل و باقی و علم به آنها تعلق نمی گیرد بلکه محل حدس و گمانند و آنچه علم بر آن تعلق می گیرد عالم معقولات است به این معنا که هر امری از امور عالم چه مادی باشد مثل حیوان و نبات و جماد و چه معنوی باشد مانند خوبی و شجاعت و عدالت … اصل و حقیقتی دارد که سرمشق و نمونه کامل اوست و به حواس درک نمی شود و تنها به خودی خود و به ذات خویش و مستقلاً و مطلقاً و به درجه کمال و به طور کلی انسانیت، است بزرگی است، شجاعت است.

بنابراین افلاطون معتقد است هر چیزی با مثالش حقیقت دارد و آن یکی مطلق و لایتغیر و فارغ از زمان و مکان است و افرادی که به حس و گمان ما در می آیند نسبی و متکثر و متغیرند و فقط پرتوی از مثل خود هستند و نسبتشان به حقیقت مانند سایه است به صاحب سایه و وجودشان به جهت بهره ای که از مثل خود و حقیقت خود دارند. افلاطون عالم ظاهر یعنی عالم محسوس و آنچه را عوام درک می کنند مَجاز می داند و حقیقت در نزد او عالم معقولات است که عبارت از «مثل» باشد.

افراد مادی و متغیر نمود واقعیت هستند به عبارت دیگر آنها حقیقت و واقعیت نیستند و از طرف دیگر آنها هیچ چیز نیز، نیستند بنابراین از نظر افلاطون امور مادی و متغیر نمودها و سایه ها و روگرفتهای حقایق و نیمه واقعی اند که در عالم مثل موجودند و علم به آن حقایق تعلق می گیرد.

منابع و ماخذ

۱- آشتیانی، سید جلال الدین، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا – مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم، تهران، بهار ۱۳۷۸

۲- آیر، زبان حقیقت و منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر، انتشارات علمی دانشگاه صنعتی

۳- ابراهیمی دینانی، غلامحسین، شعاع اندیشه و شهود، انتشارات حکمت چاپ پنجم ۱۳۷۹

۴- ابراهیمی دینانی، قواعد کلی فلسفه در فلسفه اسلامی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران ۱۳۷۲

۵- ابن سینا، حسین ابن عبدا…، الاشارات و التنبیهات مع شرح للمحقق نصیرالدین طوسی و شرح الشرح قطب رازی، نشرالبلاغه، قم

۶- ابن سینا، حسین ابن عبدا…، الالهیات من کتاب الشفاء، منشورات مکتبه آیه اله المرعشی النجفی، قم المقدسه، ایران ۱۴۰۴ ق

۷- ابن سینا، حسین ابن عبدا…، المبدأ و المعاد، باهتمام عبدالله نورانی، موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل با همکاری دانشگاه تهران، ۱۳۶۳

۸- ارسطو، متافیزیک، ترجمه از یونانی توسط دکتر شرف الدین خراسانی، نشر گفتار تهران ۱۳۶۷

۹- اسکفلر، اسرائیل، چهار پراگماتسیت، ترجمه محسن حکیمی، نشر مرکز

به این پست رای بدهید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
خرید فایل
خرید فایل
وب‌سایت خرید فایل از سال 1395 شروع به فعالیت و ارائه خدمات به دانشجویان گرامی کرده است. البته فایل‌هایی که در این وب‌سایت به فروش می‌رسد، صرفاً به عنوان منبعی برای استفاده دانشجویان در تحقیق خود است و هرگونه سوءاستفاده از آنها، به عهده خود فرد می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

معادله امنیتی *محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.