تعداد صفحات: ۲۰ | قابل ویرایش
مقدمه
نقش سرمایه به عنوان یکی از ارکان اصلی رشد و توصعهی اقتصادی پذیرفته شده است. یکی از مسائل مهم مرتبط با تشکیل سرمایه و سرمایهگذاری،”تامین مالی” آن است و نقش دولت در این تامین و تشکیل سرمایه بسیار مهم تلقی میشود.
دولتها پیشبرد و توصعهی نظام اقتصادی کشورهای خود را به عنوان هدفهای رسما اعلام شده قبول کردهاند و بودجه(سرمایه)، یکی از مهمترین ابزارهای اعمال سیاستهای اقتصادی آنان است.
این نقش دولتها پیوسته در چارچوب سرمایهگذاری در امکانات و تسهیلات زیربنایی، امکانات تولیدی، تحقیق و توسعهی تکنولوژی و ارایه خدمات گوناگون تجلی مییابد.
راهکارهای ایجاد رشد و توسعه اقتصادی، عمما شناخته شده است و میتوان گفت فراهمسازی و اجرای پروژههای بزرگ زیربنایی و توسعهای توسط دولت، سریعترین راه و مناسبترین روش برای دستیابی به توسعه اقتصادی میباشد؟
اما سوال دیگری نیز باید در این راستا جواب داده شود و آن سوال این است که دولت، چگونه، از چه “منابعی” و به چه “راههایی” میتواند سرمایه مالی مورد نیاز جهت انجام سرمایهگذاری جهت توسعه را فراهم نماید؟
انواع تقسیمبندیهای منابع تامین مالی
۲.۱. منابع تامین مالی داخلی و خارجی
تقسیمبندیهای ارائه شده برای روشهای تامین منابع مالی بسیار گوناگون و متنوع است? اما واقعیت این است که برای تامین سرمایه مورد نیاز دولت برای انجام پروژههای توسعهای و زیربنایی، دو راه عمده و اصلی متصور است که این دو راه عبارتند از:
- منابع تامین مالی داخلی
- منابع تامین مالی خارجی(بینالمللی)
۲.۱.۱. منابع تامین مالی داخلی
منظور از منابع داخلی تامین سرمایه جهت توسعهی اقتصادی، منابع مالی گوناگونی است که از داخل کشور تامین میشوند. در مراجع و کتب مختلف اقتصادی، مصادیق مختلفی برای منابع تامین مالی داخلی نام برده شدهاست که عمدهترین آنها عبارتند از :
- درآمدهای دولت (مالیاتها، سرمایهگذاری در صنایع داخلی، درآمدهای صادرات)
- بخش خصوصی (حقیقی یا حقوقی? استقراض یا سرمایهگذاری)
- فروش اوراق قرضه (مشارکت) در بازارهای داخلی
منابع تامین مالی خارجی
بر خلاف منابع داخلی، منابع خارجی تامین سرمایه به منابعی اطلاق میشود که از خارج کشور تعهد و تامین میگردند. به عبارتی دیگر منظور از منابع خارجی، استفاده از امکانات مالی است که متعلق به ما نبوده و در اختیار دولت یا بخش خصوصی کشورهای دیگر میباشد.
انتخاب منابع داخلی یا خارجی با توانمندیهای مالی و اقتصادی کشور و نیز میزان سرمایهبری اجرای پروژه ارتباط مستقیم دارد؛ بدین معنی که در صورت پایین بودن درآمدهای مالی کشور و سرمایهبری بالای پروژه، معمولا امکان تامین منابع لازم از داخل امکانپذیر نبوده و کشور مجبور به استفاده از سرمایه خارجی میشود.
تامین مالی از طریق بخش عمومی
در صورت استفاده از منابع دولتی (عمومی) در تامین مالی، این منابع عموما از دو طریق زیر تامین میشوند :
- تخصیص بخشی از درآمدهای داخلی کشور : در این روش در برنامه بودجه سالیانه کشور، درصدی از درآمدهای داخلی کشور از طریق مالیاتها و صنایع در اختیار دولت، به پروژههای مختلف تخصیص داده خواهد شد؛ بدین ترتیب که در بودجه سالیانه دولت، مبالغ مشخصی برای هر پروژه معین شده و به آن اختصاص مییابد.
- تخصیص بخشی از درآمد حاصل از صادرات و سرمایهگذاریهای خارجی : در این روش بخشی از درآمدهای حاصل از صادرات کشور به اجرای پروژههای جدید تخصیص داده میشود؛ بدین صورت که منابع ارزی کشور که از طریق صادرات کالا و خدمات گوناگون حاصل شده و نیز منافع حاصل از سود سرمایهگذاریهای خارج از کشور، به پروژههای مورد نظر تخصیص داده میشود. این روش هیچگونه بدهی خارجی برای کشور ایجاد نمیکند. البته در کشورهای در حال توسعه، بدلیل محدودیت درآمدهای حاصل از این راه، استفاده از این روش، بخصوص در پروژههایی که نیاز به سرمایههای بالا دارند، جوابگو نخواهد بود.
منابع
۱- ابوترابی، بالازاده، “بررسی راههای مختلف تامین مالی پروژهها”، مرکز آموزش، مشاوره و تحقیق سازمان مدیریت صنعتی، ۱۳۸۱
۲- شاکری، آرنوش، “ارایه چارچوبی جهت تعیین نوع قراردادهای پروژههای زیربنایی و توسعهای (استراتژی قراردادها)”، دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۸۴
۳- میزگرد، “تامین منابع مالی در شرایط انقباضی”، تدبیر، شماره ۶۱، اردیبهشت ۱۳۷۵
۴- کریمزادگان، اسفندیار، “فاینانس خودگردان”، تدبیر، شماره ۱۳۵، مرداد ۱۳۸۲
۵- بانک صنعت و معدن، “راهنمای متقاضیان دریافت تسهیلات مالی”، روابط عمومی بانک صنعت و معدن، ۱۳۸۲
۶- سرویس اقتصادی، “سرگذشت فاینانس داخلی”، روزنامه شرق، سال دوم شماره ۲۹۴،۳۰ شهریور ۱۳۸۳.