تعداد صفحات: ۲۹ | قابل ویرایش
مشارکت و شیوه اتهامی یا خصمانه
مسأله حق مشارکت ذیلاً به عنوان ریشه وسیعتر مسائل نسبت به شیوه اتهامی یا خصمانه دقیق کلمه بحث میشود با اینحال درست است که نیاز به شنیدن سخنان همه طرفین یک نظر غالب میباشد( و همان شرط برابری امکانات درست است که دادگاه اروپایی در حقوق بشر از اصل ۶ ماده۱ نقل قول میکند).
برخی موضوعات در پاراگرافهای قبل بحث شدهاست که در واقع تحت عنوان وسیع شیوه اتهامی گنجانده شدهاست نظیر حق اطلاعات و حق معاضدت قضایی هر چند به آنها بطور جداگانه پرداخته شدهاست( بااینحال) روابط بین این موضوعات متعدد باید در نظر گرفته شود.
در این زمینه همچنین سؤالی در مورد حق بزهدیدگان برای مشارکت وجود دارد همچنانکه پیشتر دیده شدهاست، در انگلستان با شناخت یک نقش فعال برای بزهدیده در آغاز دادرسی توسط یک شناخت موازی از حقوق که در طول یک تعقیب بوسیله پلیس شروع شده، منعکس نمیشود.
جلسه استماع مخالف و دفاعیات دادرسی
بطور آشکار واضح ترین شکل مشارکت بوسیله طرفین خصوصی در محاکمه آنها آن چیزی است که ممکن است نامیده شود حق استدلال متناقض. این امر همه احتمالات مورد استفاده بوسیله یک فرد (بویژه متهم) برای اعلام استدلالاتی که حمایت میکند از شرح حوادث آن قبل از همه دادگاه به خودش یا از طریق یا با کمک یک حقوقدان حق استدلال متناقض در میان چیزهای دیگر شرح میدهد اهمیتی را که معمولاً نسبت داد به حق واژه پیشین که درکل درنظر گرفته شده تا باشد یک حق جداناپذیر متهم مهمتر اینکه آن همچنین شرح میدهد نقش اساسی سخن پایانی
( آخرین دفاع) وکیل مدافع متهم قبل از محاکمه دادگاه، جائیکه بحث خصومتآمیز در یک شکلی که اغلب نوعی و کامل است اتفاق میافتد.
سیستم اتهامی و دلیل
خطرات حق بحث متناقص ناکافی است اگر نه به طور کامل بیهدف و احتمالاً تحریف شده میباشد، اگر اصل را در زمینه ادله گسترش نیافته این امر مقتضی حق حمله به اعتبار دلیل است که بیشتر پذیرفته شده و حق مشارکت ادله برای مثال با پرسیدن سئوالات از شهود.
در این مقاله اهمیت این مسأله مورد تأکید است بوسیله اصل ۶، ماده ۳ تبصره کنوانسیون و اهمیت منضم است به آن در رویه قضایی استراسبورگ راجع به اجزاء یک محاکمه منصفانه چندین عقیده متفاوت که در یک جا متمرکز شده این مشتمل است بر نقش طرفین و قاضی در ایجاد انواع ادله و بطور عامتر درجستجوی اجزاء ویژه دلیل: راههایی که طرفین ممکن مشارکت کنند برای آگاهی از ادله بویژه شهادت، که در مقابل محکمه ارائه نمیشوند و حق ایجاد دلیل برای بررسی.
حق شرکت، محاکمه غیرحضوری
اگر شرکت و حضور به هم پیوسته هستند اهمیت قواعد مرتبط به غیبت متهم در طول استماع محاکمه او به راحتی درک میشود . بعلاوه اهمیت این سئوال مورد تأکید قرار گرفت بوسیله دادگاه استراسبورگ وقتی به طور مبسوط شرح میدهد شرایط محاکمه عادلانه را.
از پنج کشور مورد بحث شاید انگلستان منسجمترین نمونه از اعمال اصلی است که بر طبق آن حضور متهم بخش ضروری یک محاکمه عادلانه است و در نتیجه متهم از این حق استفاده میکند بلکه در اصل همچنین دارای یک وظیفه است برای حضور( حداقل در پروندههای مهم آنهایی که دردادگاه جزا شنیده میشود) بخاطر همین دستور دستگیری میتواند صادر شود برای اطمینان از حضور متهم وقتی توضیح خوبی برای عینیت او نیست و باید یک اوضاع و احوال استثنایی وجود داشته باشد تا صدور یک رأی را در مقابل دادگاه جزا بدون حضور متهم توجیه کند.
حق تجدید نظر
اکنون ملاحظه اختیارات فعال متهم در ارتباط با تجدیدنظر ضروری است در اینجا نظر به تضمینهای اساسی بطور بسیار زیاد یک نقش را بازی میکند برای مثال ملاحظه ماده ۱۴ تبصره ۵ میثاق بینالمللی راجع به حقوق مدنی و سیاسی و ماده ۲ از پروتکل ۷ راجع به کنوانسیون اروپایی حقوق بشر که مقرر میدارد هرشخصی که بوسیله یک محکمه به جرم جزایی محکوم میشود باید حق تجدیدنظر محکومیت یا مجازات را بوسیله یک دادگاه بالاتر داشته باشد و اینکه (مقرر میدارد) اعمال این حق مشتمل بر دلایلی است که باید به وسیله قانون کنترل شود.
در مفاهیم تجدیدنظر بعنوان یک تضمین تفاوتهای سیستمهای متناوب تحت بحث قابل ذکر است حتی ارجاع به ابزارهای بینالمللی این دوگانگی بنیادی را محدود نمیکند بویژه اینکه حمایت به افراد داده شود.