نکته: لینک خرید در پایین صفحه قرار دارد.

مقاله نقش مقتضیات زمان و مکان در حقوق کیفری اسلامی

فهرست مطالب این مقاله

تعداد صفحات: ۵۳ | قابل ویرایش

چکیده

این پرسش که «حقوق کیفرى اسلامى‏» با ادعاى ثبات شریعت، چگونه مى‏تواند در مبارزه با پدیده‏هاى متغیر جرم و مجرمیت کارا و مؤثر باشد، از جمله پرسشهاى بنیادین در حوزه نظریه‏هاى حقوقى است که مصلحان اسلامى و نیز اسلام‏شناسان و مستشرقان، درباره آن بحث و مناقشه کرده‌‏اند.

در این نوشتار سعى شده برمبناى نظریه قانونى ولایت فقیه و دکترین «نقش تعیین کننده زمان و مکان در اجتهاد» که از سوى حضرت امام خمینى قدس‏سره مطرح شده است، پاسخى روشمند و جامع براى این پرسش ارائه شود.

دراینجا با نظر به اهم آرا و اندیشه‏‌هاى موجود در فقه، اصول و کلام شیعى، براى حقوق کیفرى اسلامى دو بخش: ثابت و متغیر، در نظر گرفته شده است. بخش ثابت آن که وصف ابدى بودن و همه زمانى ومکانى را به همراه دارد، شامل احکام کیفرى منصوصى است که درقالب نصوص کتاب و سنت‏به جامعه‏اسلامى ابلاغ شده است.

مقتضیات زمان ومکان، به معناى تغیرات وتحولات گوناگون جامعه بشرى، که همسو با اهداف اصلى دین (مصالح معتبره نهایى) است، با تاثیر برموضوع، متعلق یا مصداق این بخش از احکام، موجب تغییر، به معناى جابجایى یک موضوع از تحت‏یک خاص، مى‏‌شود.

مقدمه مقاله نقش مقتضیات زمان و مکان در حقوق کیفری اسلامی

رابطه حقوق و جامعه در «تئورى حقوقى اسلام‏» (Islamic Legal Theory) ، از پیچیدگیهاى خاصى برخوردار است. در عصر کنونى که آهنگ تغییرات شدت گرفته است، تنظیم و تعیین قواعد و نهادهاى حقوقى دائمى کار آسانى نیست; همچنانکه فهم درست گزاره «دائمى بودن‏» و براى «همه زمانها و مکانها بودن‏»، نیازمند آگاهى جامع و ژرف به همه ابعاد و زوایاى نظام حقوقى اسلام است.

به هر حال، با رحلت رسول اکرم (ص) و قطع رابطه مستقیم وحیانى، مسائل و مشکلات مربوط به نحوه اجراى «شریعت‏» کم‏کم پدیدار شد. شرایط و مقتضیات جدید ظهور کرد و با گذشت زمان وتغییر مکان; یعنى توسعه جغرافیایى قلمرو اجراى شریعت، چالش حقوق‏اسلامى به طور اعم، و حقوق کیفرى اسلامى به طور اخص، با نیازهاى متغیر فردى و اجتماعى مسلمانان چهره جدیترى به خود گرفت. شاید با یک نگاه تاریخى بتوان ادعا کرد که ظهور و توسعه مکاتب مختلف حقوقى در اسلام، نتیجه همین چالشها بوده است.

مقتضیات زمان و مکان

در اغلب آثارى که در این باره ارائه شده‌‏اند، کمتر به مفهوم کامل و دقیق مقتضیات زمان و مکان پرداخته شده است; گویى که هیچ اختلافى در آن نیست. اما واقعیت این است که سر بسیارى از اختلافات در مسئله زمان ومکان، به همین مفاهیم اولیه بر مى‏‌گردد.

بسیارى از فقیهان و پژوهشگران حقوقى معاصر معمولا از اصطلاح «زمان و مکان‏» استفاده مى‏‌کنند، ولى هیچ‏کدام مرادشان مفهوم فلسفى و پدیدار شناختى این اصطلاح نیست; هر چند «زمان و مکان‏» به این مفهوم نیز گاهى به عنوان قید و شرط در حکم، متعلق یا ملاک پاره‏اى از احکام شرعى وارد شده است.

براى مثال، دیه قتل در صورتى که صدمه و مرگ مقتول هر دو در یکى از چهار ماه حرام: (رجب، ذى القعده، ذى الحجه و محرم) یا در حرم مکه معظمه رخ دهد، تشدید مى‏شود (ماده‏۲۹۹ قانون مجازات‏اسلامى; حر عاملى،۱۹۸۳م، ج‏۷، ص‏۲۷۸).

حقوق کیفرى

اغلب در آثار نویسندگان و حقوقدانان مسلمان و غیر مسلمان، میان «حقوق اسلامى‏» و «شریعت اسلامى‏» خلط مى‏شود. این واقعیت در نوشته‏هاى بسیارى از اسلام شناسان هم دیده مى‏شود (Coulson, 1964, pp.10-12) . در حالى که معنا ومفهوم این دو اصطلاح، یکسان نیست.

به هر حال در آثار حقوقدانان کیفرى، اصطلاحاتى از قبیل: «حقوق جزا»، «حقوق کیفرى‏» و «حقوق جنایى‏» به یک معنا به کار رفته است. اینان حقوق کیفرى را شاخه‏اى از رشته حقوق مى‏دانند که پاره‏اى افعال یا ترک افعال را که جرم شناخته شده و ضمانت اجراى رنج‏آور دارند، مشخص مى‏‌کند (Harguer, 1991,p.1).

و در اصطلاح حقوقدانان، «حقوق کیفرى‏» هم در بردارنده مفهوم دانش و علم به قوانین و مقررات کیفرى است، و هم خود قوانین و مقررات. و براین مبنا، هرگاه سخن از «حقوق کیفرى ایران‏»، «حقوق کیفرى فرانسه‏» یا «حقوق کیفرى اسلامى‏» به میان مى‏آید، هم ظهور در «علم حقوق کیفرى‏» دارد و هم ظهور در «مجموعه قوانین ومقررات کیفرى ایران یا فرانسه یا اسلام‏». و این که در لسان حقوقدانان گاهى «دانش حقوق کیفرى‏» گفته مى‏شود، دلیلى براطلاق معنا در اصطلاح «حقوق کیفرى‏» شمرده مى‏‌شود.

قلمرو حقوق کیفرى اسلامى

مطالعه دقیق و مضبوط تاثیر زمان ومکان برحقوق کیفرى‏اسلامى، ما را وادار مى‏‌کند که پیش از هر چیز گستره شریعت اسلامى را در مسائل کیفرى بشناسیم.

با نگاهى به تاریخ تحولات حقوق کیفرى در ایران و دیگر کشورهاى اسلامى، سه دیدگاه متفاوت در این باره مشخص مى‏شود:

دیدگاه اول، متعلق به حقوقدانان عرفى است که اکثرشان قلمرو حقوق اسلامى را منحصر به عبادات و تااندازه‏اى احوال شخصیه دانسته و به طور افراطى خواهان عرفى شدن [Secularization] و عصرى شدن [Contextuality] حقوق کیفرى ‏اسلامى‌‏اند.

ادعاى آنان این است که چون جرایم، مجازاتها و آیین دادرسى مبتنى برمنابع دینى، با مقتضیات کنونى زمان سازگارى ندارند و زمان آنها گذشته است، پس باید قوانین شرعى کنار گذاشته شوند. قانون جزاى عثمانى به سال‏۱۸۵۷م، قانون جزاى مصر در سال‏۱۸۷۶م و قانون مجازات عمومى ۱۳۰۴ ایران، ثمره این عصرى سازى بوده است.

به این پست رای بدهید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
خرید فایل
خرید فایل
وب‌سایت خرید فایل از سال 1395 شروع به فعالیت و ارائه خدمات به دانشجویان گرامی کرده است. البته فایل‌هایی که در این وب‌سایت به فروش می‌رسد، صرفاً به عنوان منبعی برای استفاده دانشجویان در تحقیق خود است و هرگونه سوءاستفاده از آنها، به عهده خود فرد می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

معادله امنیتی *محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.