نکته: لینک خرید در پایین صفحه قرار دارد.

  • خرید فایل
  • نوشته‌ها
  • پایان نامه بررسی اثربخشی درمان براساس رویکرد طرحواره -محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاه های دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی

پایان نامه بررسی اثربخشی درمان براساس رویکرد طرحواره -محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاه های دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی

فهرست مطالب این مقاله

تعداد صفحات: ۱۲۷ | قابل ویرایش

فهرست مطالب

عنوان                                           صفحه

فصل اول:

۱-۱. مقدمه ………………………………

۱-۲. بیان مساله ………………………….

۱-۳. اهمیت و ضرورت تحقیق ………………….

۱-۴. اهداف تحقیق …………………………

۱-۵. فرضیه‌های تحقیق ………………………

۱-۶. متغیرهای تحقیق ………………………

۱-۷. تعاریف مفهومی و عملیاتی واژگان اختصاصی….

فصل دوم:

۲-۱. خانواده …………………………….

۲-۲. ازدواج ……………………………..

۲-۳. رضایت زناشویی ……………………….

۲-۴. عوامل موثر بر رضایت زناشویی …………..

۲-۴-۱. سن ازدواج و رضایت‌مندی زناشویی ……….

۲-۴-۲. جنس و تفاوتهای جنسیتی در رضایت زناشویی .

۲-۴-۳. مهارت‌های ارتباطی و رضایت زناشویی …….

۲-۴-۴. تفکر و شناخت در رضایت زناشویی ……….

۲-۴-۵. سوابق تربیتی و خانوادگی و رضایت زناشویی

۲-۴-۶. خانواده اصلی و نقش شناخت‌ها، اندیشه و باورهای زیر بنایی در رضایت زناشویی ……………………………

۲-۵. طرحواره …………………………….

۲-۵-۱. طرحواره‌ها و افکار خودکار ……………

۲-۵-۲. طرحواره‌ها و اسنادها ………………..

۲-۵-۳. طرحواره‌ها و انتظارات ……………….

۲-۵-۴. طرحواره‌ها و فرضیات …………………

۲-۵-۵. طرحواره‌ها و استانداردها …………….

۲-۵-۶. نقش طرحواره‌ها در روابط خانوادگی ……..

۲-۵-۶- الف). شکل گیری طرحواره‌های خانوادگی …..

۲-۵-۷. طرحواره‌های ناکارآمد ………………..

۲-۵-۸. منشاء طرحواره‌های ناکارآمد اولیه ……..

۲-۵-۹. انواع طرحواره‌های ناکارآمد اولیه ……..

۲-۵-۹- الف). حوزه اول: بریدگی و طرد ………..

۲-۵-۹- ب). حوزه دوم: خود گردانی و عملکرد مختل .

۲-۵-۹- ج). حوزه سوم: محدودیت‌های مختل ……….

۲-۵-۹- د). حوزه چهارم: معطوف به دیگری بودن

۲-۵-۹- ر). حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و باز داری

۲-۵-۱۰. خصوصیات طرحواره‌های ناکارآمد اولیه …..

۲-۵-۱۱. سبک‌های مقابله‌ای ناکارآمد …………..

۲-۵-۱۲. طرحواره درمانی ……………………

۲-۵-۱۲- الف). شناسایی و ارزیابی طرحواره‌های ناکارآمد اولیه

۲-۵-۱۲- ب). تغییر، اصلاح و بازسازی طرحواره‌های ناکارآمد اولیه

۲-۵-۱۳. بازسازی طرحواره‌های حاصل از خانواده اصلی در رویکرد طرحواره- محور ……………………………………

۲-۵-۱۳- الف). راهبردهای تجربی (هیجانی)………

۲-۵-۱۳- ب). راهبردهای شناختی ………………

۲-۵-۱۳- ج). تکنیک‌های بین فردی ……………..

۲-۵-۱۳- د). الگو شکنی رفتاری ………………

۲-۶. حمایت پژوهشی از اثر بخشی رویکرد طرحواره- محور

فصل سوم:

۳-۱. روش پژوهش……………………………

۳-۲. جامعه آماری، نمونه پژوهش و روش نمونه گیری.

۳-۳. روش جمع آوری داده‌ها…………………..

۳-۴. ابزار پژوهش و اعتبار و پایایی آزمونها ….

۳-۴-۱. فرم مشخصات دموگرافیک، نمونه مورد پژوهش..

۳-۴-۲. پرسشنامه DASS……………………….

۳-۴-۳. پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ (YSQ)…

۳-۴-۴. پرسشنامه رضایت زناشویی امزیچ

مقدمه

خانواده، واحدی‌اجتماعی و نظامی سازمان یافته است که در بقا و رشد نوع بشر نقش بسیار با اهمیتی را داراست و بنیادی‌ترین نهاد جامعه محسوب می‌شود. خانواده‌های با کارکرد سالم، به‌سالم سازی فضای جامعه یاری رسانده و زمینه رشد و شکوفایی اعضای خود را فراهم می‌کنند.

خانواده بستر رشد و رفاه جسمی و روانی اجتماعی کودک و عامل تحقق و تعادل فیزیکی، روانی و اجتماعی انسانهاست. یکی از مهمترین عوامل پیش بینی کننده بهداشت روانی افراد متاهل، روابط با همسر است (لاسول و لاسول، ۱۹۹۱).

روابط با همسر عنصر اصلی زندگی عاطفی و اجتماعی فرد است و نداشتن رضایت زناشویی به توانایی زوجین برای برقراری روابط توام با خوشنودی با‌فرزندان و‌همچنین سایر افراد‌خانواده آسیب می‌رساند.

روابط‌مطلوب توام‌با رضایت در درون خانواده به سازگاری موثرتر افراد در موقعیت‌های گوناگون یاری می‌رساند و‌از طرف دیگر تعارضات زناشویی، زمینه آسیب‌های روانی را فراهم می‌کند. زندگی مشترک در طبیعت ذاتی خود موجب تعارضات و چالش‌هایی در روابط میان زوجین می‌شود (وینچ و همکاران، ۱۹۷۴).

رویکردهای گوناگون زوج درمانی با هدف کاهش تعارضات و آشفتگی‌های ارتباطی میان زوجین به وجود آمده است (میستی، ۲۰۰۴). مشاوره زوجین براساس این فرضیه است که مشکلات افراد در زمینه روابط زناشویی از طریق مشاوره بهتر بر طرف می‌گردد.

مروری بر ادبیات تحقیقاتی در این زمینه که از اولین سالهای ۱۹۹۶ انجام شده کارایی خانواده و زوج درمانی را در درمان زوج‌های ناسازگار مورد تاکید قرار می‌دهد. (روزن- گاردن و همکاران، ۲۰۰۴)

بیان مساله

از دهه ۱۹۹۰ به بعد، مطالعات علمی پیرامون رضایت زناشویی افزایش یافته و در مقایسه با یافته‌های علمی دهه‌های گذشته، حجم زیادی از این تحقیقات به جنبه‌های گوناگون رضایت زناشویی اختصاص یافته است (برادبری، فینچمن و بیچ، ۱۹۹۹). رضایت زناشویی، نشانگر استحکام و کارآیی نظام خانواده است.

سعادت و سلامت خانواده به وجود ارتباطات سالم و بالنده زوجین بستگی دارد و چنانچه پایه خانواده از استحکام لازم برخوردار نباشد، پیامد منفی آن انواع مشکلات جسمی و روانی است (ستیر، ترجمه بیرشک؛ ۱۳۷۰).

امروزه میزان‌زیادی از نابهنجاری‌های روان‌شناختی و مشکلات بهداشت روانی ناشی از ارتباط‌های مختل، تعارض‌ها و کشمکش‌های درون خانواده و ناتوانی در مسائل خانوادگی‌است (خمسه، ۱۳۸۲). عوامل موثر بر‌رضایت زناشویی بارها توسط محققان مطرح شده است.

پیچیدگی مفهوم رضایت زناشویی و عوامل بسیار گوناگون تاثیر گذار در آن، عرصه چالش برانگیزی را به وجود آورده است. سازگار شدن با فرد دیگری که به فرهنگ و زمینه خانوادگی دیگری تعلق دارد، دشوار است؛ در حالی که تغییرات چرخه زندگی نیز به این پیچیدگی می‌افزاید. از طرف دیگر، این فرض نیز وجود دارد که ممکن است‌تاثیراتی که هر‌فرد از‌محیط اولیه‌خود وارد زندگی زناشویی می‌کند در رضایت یا عدم رضایت آن نقش داشته باشد.

بخشی از این تاثیرات، طبق نظر یانگ (۱۹۹۹- ۱۹۹۰) حاصل طرحواره‌هایی هستند که فرد به طور ناخودآگاه همراه با خود وارد زندگی مشترک کرده و این طرحواره‌ها خواه ناخواه بر آن تاثیر می‌گذارند.

یانگ و همکاران (۲۰۰۳) معتقدند که برخی از طرحواره‌ها به خصوص طرحواره‌هایی که در نتیجه تجارب بد کودکی ایجاد شده‌اند، ممکن است هسته اصلی اختلالات رفتاری مزمن و دیگر مشکلات بین فردی باشد.

تعریف مفهومی طرحواره‌های ناکارآمد اولیه

یانگ (۲۰۰۳-۱۹۹۰) معتقد‌است برخی از طرحواره‌ها به ویژه آنهایی که عمدتا در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل می‌گیرند، ناکارآمد هستند می‌توانند باعث بروز مشکلات بین فردی شوند. این طرحواره‌ها که تحت عنوان طرحواره‌های ناسازگار اولیه بررسی شده‌اند، الگوهای هیجانی و‌شناختی خود آسیب‌رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته‌اند و در مسیر زندگی تکرار می‌شوند.

البته رفتار یک فرد بخشی از طرحواره محسوب نمی‌شود، چون یانگ معتقد است که رفتارهای ناسازگار بین فردی در پاسخ به طرحواره به وجود می‌آیند. بنابراین رفتارها از طرحواره‌ها نشات می‌گیرند ولی بخشی از آن نیستند (یانگ و همکاران، همان منبع). طرحواره‌های ناکارآمد اولیه به پنج حوزه اصلی تقسیم می‌شوند.

رضایت زناشویی

رضایت زناشویی عبارتست از «احساسات عینی از خوشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر، زمانی که همه جنبه‌های ازدواجشان را در نظر می‌گیرند.» رضایت‌زناشویی، حالت‌خشنودی فرد از ازدواج است که از طریق مفهوم سازی درون فردی (واکنش‌هایی که فرد به‌طور ذهنی تجربه می‌کند) و‌یا از طریق مفهوم سازی بین فردی (رضایت زناشویی به عنوان همخوانی بین انتظارت فرد از دیگری و رفتار همسر) تعریف می‌شود (لونسون، کارستنسن و گاتمن، ۱۹۹۳).

سن ازدواج و رضایت زناشویی

سن می‌تواند از عوامل موثر بر ازدواج باشد. باور عمومی جامعه بر این اصل استوار است که زنان زودتر‌از مردان بالغ می‌شوند و از طرفی نیز زودتر از مردان می‌شکنند، در نتیجه سن موقع ازدواج بایستی کمتر از سن مردان باشد تا بین آنان توازن برقرار شود. البته در این خصوص استثنائاتی هم وجود دارد. بدین معنی که بعضی زنان مایلند با مردانی کم سن‌تر از خود ازدواج کنند (موسوی، ۱۳۸۶).

از سوی دیگر ازدواج‌های زود هنگام، بیشتر قربانی طلاق هستند. صرف نظر از طول مدت ازدواج، افرادی که در سنین کمتر از ۲۰ سال ازدواج می‌کنند، کمترین پایداری ازدواج را دارند و نتایج منفی حاصل از آن بر همین پایداری کم نیز تاثیر می‌گذارد.

اگر چه سن فرد هنگام ازدواج به عنوان عامل پیش بینی کننده رضایت زناشویی تایید نشده، اما ارتباط آن با رضایت مندی کماکان مورد انتظار بوده است. چرا که عملکرد ضعیف در ایفای نقش در ازدواج زود هنگام بیشتر دیده می‌شود (فینچمن و برادبری، ۱۹۸۹) و عملکرد ناکافی در ایفای نقش با سطوح پایین رضایت‌مندی زناشویی مرتبط است و آن الگوهای ضعیف نیز احتمالا در گسیختگی رابطه، مشارکت دارند (موسوی، ۱۳۸۶).

جنس و تفاوت‌های جنسیتی در رضایت زناشویی

بررسی‌های قبلی رضایت زناشویی عموما نشان می‌دهد که وضعیت جنس افراد، پیش بینی کننده رضایت نمی‌باشد (اسمیت،۱۹۹۱؛ به نقل از موسوی، ۱۳۸۶). برای نمونه اسمیت (۱۹۹۱) دریافت که بین رضایت زناشویی گروههای زنان و مردان تفاوتی وجود ندارد.

با وجود این، فاورز (۱۹۹۶) در تحقیقی در خصوص بررسی رضایت زناشویی‌مشاهده کرد که مردان بیش از زنان، ازدواج خود را با توجه به شاخص‌های مالی، والدینی، خانواده، دوستان و شخصیت همسر خود مثبت‌تر گزارش نموده‌اند (موسوی، ۱۳۸۶).

لاکسی (۱۹۸۰) نیز در این زمینه دریافت که مردان نسبت به زنان رضایت بیشتری از ازدواجشان دارند و‌زنان هنگام تعارض زناشویی نسبت به مردان احساس ناراحتی بیشتر، تعاملات فیزیکی و کلامی کمتر، و احساس ناشایستگی بیشتری از والدگری خود دارند.

بین مردان و زنان تفاوت‌هایی از نظر درک صمیمیت و رضایت زناشویی وجود دارد. زنان نسبت به مردان بیشتر قادر به بحث در مورد مسائل مربوط به صمیمیت هستند. صمیمیت، عملکردهای متفاوت زنان و مردان را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

برای‌زنان رابطه صمیمانه منجر به رضایت و شادی بیشتر در رابطه می‌شود. مردان نیز تاثیر رابطه صمیمانه را به دیگر حیطه‌های عملکرد خود انتقال می‌دهند (ریچمن، ۱۹۸۱؛ به نقل از موسوی، ۱۳۸۶).

مردان و زنان صمیمیت عاطفی را به صورت متفاوتی تجربه می‌کنند. مردان از تعامل جنسی برای افزایش صمیمیت عاطفی استفاده می‌کنند، در حالی که زنان برای صمیمیت جنسی نیاز به صمیمیت عاطفی دارند (فاورز، ۱۹۹۹؛ به نقل از موسوی، ۱۳۸۶).

به این پست رای بدهید
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
خرید فایل
خرید فایل
وب‌سایت خرید فایل از سال 1395 شروع به فعالیت و ارائه خدمات به دانشجویان گرامی کرده است. البته فایل‌هایی که در این وب‌سایت به فروش می‌رسد، صرفاً به عنوان منبعی برای استفاده دانشجویان در تحقیق خود است و هرگونه سوءاستفاده از آنها، به عهده خود فرد می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

معادله امنیتی *محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.