تعداد صفحات: ۶۴ | قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان | صفحه | ||
فهرست جداول | |||
چکیده | |||
فصل اول:کلیات | ۱ | ||
مقدمه | ۲ | ||
بیان مسئله | ۴ | ||
اهمیت و ضرورت مسئله | ۷ | ||
اهداف تحقیق | ۱۰ | ||
سؤالات و فرضیات تحقیق | ۱۰ | ||
روش انجام تحقیق | ۱۰ | ||
تعریف واژهها و اصطلاحات | ۱۱ | ||
فصل دوم: ادبیات تحقیق | ۱۲ | ||
مقدمه | ۱۳ | ||
الف: پیشینه نظری تحقیق | ۱۳ | ||
عزت نفس بالا ، عزت نفس پایین | ۱۵ | ||
ب:تحقیقات انجام شده در ایران و خارج از ایران | ۱۶ | ||
فصل سوم: روش تحقیق | ۲۰ | ||
عنوان | صفحه | ||
مقدمه | ۲۱ | ||
روش تحقیق | ۲۱ | ||
جامعه و نمونه | ۲۲ | ||
روش نمونهگیری | ۲۲ | ||
ابزار اندازهگیری | ۲۳ | ||
چگونگی گردآوری دادهها | ۲۴ | ||
روش آماری | ۲۵ | ||
فصل چهارم: یافتهها و نتایج تحقیق | ۲۶ | ||
مقدمه | ۲۷ | ||
یافتهها | ۲۷ | ||
فصل پنجم: بحث یافتهها و تجزیه و تحلیل دادهها | ۳۰ | ||
محدودیتهای تحقیق | ۳۷ | ||
پیشنهادات تحقیق | ۳۸ | ||
فهرست منابع و ضمائم | ۳۹ | ||
ضمیمه الف: جداول نمرات هر دو گروه | ۴۰ | ||
۱- جدول نمرات خام آزمودنیهای پسر | ۴۱ | ||
۲- جدول نمرات خام آزمودنیهای دختر | ۴۳ | ||
عنوان |
صفحه | ||
فهرست منابع | ۴۵ | ||
ضمیمه ب: پرسشنامهها | ۴۶ | ||
۱- پرسشنامه بدرفتاری فیدل | ۴۷ | ||
۲- پرسشنامه عزت نفس جنیس فیلد | ۵۴ |
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس کودکان بوده است. تحقیق با شرکت ۲۰۰ نفر دانشآموزان پسر و دختر از هر کدام ۱۰۰ نفر از بین ۴ مدرسه راهنمایی که بطور تصادفی انتخاب شده بودند انجام گرفت.
تعداد آزمودنیها از هر مدرسه ۵۰ نفر بوده است. دانشآموزان پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه بدرفتاری والدین را همزمان تکمیل کردند. بررسیهایی که در ارتباط با هدف این تلاش تحقیقی بود نتایجی بدست داده است که عبارتند از:
الف) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان «کل نمونه» ۲۷/۰- است که در سطح ۱/۰ معنیدار بوده است.
ب) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین دخترها ۲۴۵/۰- است که در سطح ۵% معنیدار بوده است.
ج) ضریب همبستگی بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان در بین پسرها ۵۶/۰- است که در سطح ۱% معنیدار بوده است.
د) تفاوت تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها و دخترها بوسیله آزمون t بررسی شد که نشان داد میانگین تأثیر بدرفتاری والدین بر پسرها بیشتر از دخترهاست این تفاوت در سطح ۱/۰ معنیدار بوده است.
هـ) تفاوت میانگینهای عزت نفس در دختران و پسران معنیدار نیست.
مقدمه
مطالعه پیرامون نحوه رفتار والدین و ویژگیهای فرزندان موضوع بسیاری از تحقیقات علمی در کشورهای مختلف جهان بوده است از جمله موارد مهم و اساسی در این تحقیق ویژگی عزت نفس کودکان در رابطه با بدرفتاری والدین آنها است.
بدون تردید خانواده عمدهترین و مؤثرترین نقش را در فرایند شکلگیری شخصیت برای ایجاد حس عزت نفس در کودکان دارد. در خانوادهای که صمیمیت، محبت، مهربانی وجود دارد کودک میتواند هم عزت نفس بالایی داشته باشد و هم تغییرات مطلوب در شخصیت او ایجاد گردد.
از یک سو کودک میتواند با اطمینان به شخصیت خود با مشکلات روبرو شود و از سوی دیگر، بدون داشتن اضطراب و تشویش رفتارهای نامناسب خود را مورد تردید قرار داده و سعی میکند آنها را به نحو مطلوب تغییر دهد. شکلگیری بنیادین عزت نفس در کودکان متأثر از فضای کلی خانواده است.
میدانیم که اگر گویا فضای کل خانواده هر حرکت و رفتار کودک را علیرغم نادرست بودن پذیرا باشند، کودک به احتمال زیاد دچار اختلال رفتار میگردد زیرا تفاوت بین رفتارهای درست و غلط را نمیداند و از دیگران نیز انتظار دارد که همچون مادر و پدر هرگونه رفتار او را به گرمی و صمیمیت بپذیرد و چون چنین چیزی مقدور نیست مشکلات و درگیریهای اجتماعی او آغاز میگردد.
در نقطه مقابل خانوادههایی وجود دارند که رفتارهای کودک را نمیپذیرند و در حقیقت دائماً در حال طرد کودک خود هستند در چنین فضای خانوادگی کودک نمیداند چه چیزی باعث قبول و تشویق از طرف دیگران میگردد و کودک در هر امری دچار بلاتکلیفی است.
بیان مسأله
یکی از نیازهای اصلی و اساسی انسان احساس ارزش نسبت به خود و یا بطور کلی عزت نفس (self esteem) میباشد در واقع برخوردار از این احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس است که برای انسان به مانند یک سرمایه و ارزش حیاتی به حساب آمده و از جمله عوامل مهم و عمده در امر شکوفایی استعدادها و خلاقیت در انسانها محسوب میگردد.
این احساس ارزش بخشی از خودپنداره (self concept) انسان میباشد که شامل تصویر خود از خود و احساسی که او نسبت به خویشتن دارد و درجه پذیرش و تأیید شخص نسبت به خویش میباشد. نوع نگرش انسان نسبت به خودش، براساس تجربیاتی است که از نگرش دیگران و ارزیابی آنها نسبت به شخصیت خودش دارد (میرزابیگی، ۱۳۷۳).
توجه پژوهشگران به عامل عزت نفس تا آنجا که مورد تحقیق قرار گرفته که بسیاری آن را به عنوان یک نیازمهم و اساسی در وجود افراد با ابعاد فردی و اجتماعی تلقی نمودهاند در این زمینه میتوان به افرادی چون: آدلر ۱۹۳۰، آلپورت ۱۹۳۷، مورفی ۱۹۴۷. مزلو ۱۹۷۰، راجرز و سالیوان ۱۹۵۹ اشاره نمود. (بیابانگرد، ۱۳۷۳، ص ۱۱)
نقش خانواده در میزان عزت نفس براساس تحقیقات انجام شده قبلی اثبات شده است حال اگر والدین به گونهای رفتار کنند که کودک آزرده خاطر شود در این صورت عزت نفس کودک پایین میآید. زیرا یکی از راههای ارضای نفس، تکریم افراد و توجه به شخصیت آنهاست.
عزت نفس بالا و عزت نفس پایین
عزت نفس بالا به عنوان یک دیدگاه سالم از خود مورد بررسی قرار گرفته است. بطور واقعگرایانه کمبودها و نکات ضعف را دربرمیگیرد و نه ؟؟ که منجر به انتقاد شدید از فرد شود. شخصی که عزت نفس مثبت دارد. خودش را به طریق مثبتی ارزشیابی میکند و نظر مناسبی در مورد نکته نظرات مثبت خود و دیگران دارد.
در مقابل کسی که به عزت نفس پایین مبتلا است، اغلب یک نگرش مثبت مصنوعی نسبت به دنیا از خود نشان میدهد و در ناامیدی تلاش میکند تا به دیگران و خودش نشان دهد که او شخص لایقی است و یا ممکن است در درون خودش انزوا گزیند و از ارتباط با دیگرانی که از آنها میترسد اجتناب نماید. شخص مبتلا به عزت نفس پایین فردی است که احساس غرور کمی در خودش ادراک نموده است.
کارل راجرز: هسته مرکزی شخصیت به نظر راجرز «خود» است که مفاهیم دیگر پیرامون آن قرار میگیرد. خود یا خویشتن شامل تمام افکار، ادراکات و ارزشهایی است که من را تشکیل میدهد. من شامل آنچه هستم و آنچه میتوانم انجام دهم میشود و این خویشتن ادراک شده به نوبه خود بر ادراک فرد از جهان و هم بر رفتار او تأثیر میگذارد.
فردی که از یک خودپنداره قوی و مثبت برخوردار باشد در مقایسه با فردی که خودپنداره ضعیف دارد، نظرگاه کاملاً متفاوتی نسبت به جهان خواهد داشت.
تحقیقات انجام شده در ایران
خادمیان (۱۳۷۲) در تحقیق خود اظهار میدارد که بین نگرش تربیتی والدین و عزت نفس کودکانشان رابطه معنیداری وجود دارد وی ابراز میدارد که رابطه نگرش تربیتی والدین با عزت نفس پسران بیشتر و قویتر از رابطه تربیتی والدین با دختران است.
وی در بررسی فوق دریافت که در مناطقی که وضعیت اجتماعی خانوادهها متوسط و بالا بوده است رابطه بین نگرش تربیتی والدین و عزت نفس دخترها معنیدار است و در مناطقی دیگر که خانوادهها از وضعیت اجتماعی پایین برخوردار بودهاند، رابطه معنیداری بین عزت نفس کودکان و نگرش تربیتی والدین آنها مشاهده نشد.
تحلیل میانگین نمرات دو گروه نشان داد که میانگین نمرات عزت نفس پسران بیشتر از دختران است و میانگین و میانگین نمرات عزت نفس در مناطقی که از وضعیت اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند از مناطق سطح پایین بیشتر بوده است.
معماریان، بابایی، زندهطلب (۱۳۷۷) گزارش دادند که در بسیاری از موارد عدم آگاهی والدین از نحوه (صحیح) رفتار با کودک علت اصلی پایین بودن میزان عزت نفس کودکان است.
در این تحقیق، نگرش منفی و مثبت والدین در زمینه عزت نفس نوجوانان قبل و بعد از برنامه مشارکت والدین مقایسه شده، نشان داد که نگرش منفی والدین بعد از شرکت در برنامه مشارکت به صفر رسید و نگرش مثبت والدین نیز چند برابر شد. در نتیجه بعد از شرکت والدین در برنامه آموزش مهارتهای رفتاری عزت نفس فرزندان آنان افزایش یافت.
تحقیقات انجام شده در خارج از ایران
هیگنز و مارینا (۱۹۹۸) یک نمونه پنجاه نفری والدین کودکان بین سنین ۱۲-۵ سال را مورد بررسی قرار دادند. این والدین رفتارهایی از قبیل خشونت و بدرفتاری با کودکان مرتکب شده بودند این تحقیق نشان داد که بدرفتاری والدین تأثیر بسزایی بر ابعاد مختلف شخصیت کودکان از جمله عزت نفس آنان گذاشته و باعث کاهش عزت نفس در کودکان شده است.
لوز، ماری و دیگران (۱۹۹۷) بدرفتاری والدین از قبیل سوء استفاده جسمی آنها و سوء استفاده گفتاری، غفلت احساس و دیگر گونههای بدرفتاری را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که سوء استفاده جسمی والدین و سوء استفاده گفتاری آنان، موجب خشم و غفلت احساسی موجب تنهایی و انزواطلبی اجتماعی میشود.
که این فراتر و ماوراء دیگر گونههای تأثیر بدرفتاری جلوه کرد. این محققان بیان کردند که بین بدرفتاری والدین و عزت نفس کودکان رابطه منفی وجود دارد و این رابطه در پسرها قویتر است.
منابع و مآخذ فارسی
۱- اسلامینسب، علی، روانشناسی اعتماد به نفس، انتشارات مهرداد، ۱۳۷۳.
۲- مظاهری، علیاکبر، هشدارهای تربیتی، موسسه انتشارات هجرت، ۱۳۷۷،صفحه ۸۰-۷۹ و ۸۵-۸۳.
۳- معماریان، بابایی، زندهطلب، ربابه، غلامرضا، بررسی تأثیر برنامه «مشارکت والدین در زمینه مهارتهای رفتاری بر عزت نفس نوجوانان»، ۱۳۷۷، فصلنامه علمی، پژوهش دانشگاه شاهد، شماره ۲۵، سال هفتم، پاییز ۱۳۷۸، صفحه ۶۲-۵۷.
۴- ماهنامه علمی - خانوادگی «مشاوره خانواده»، عزت نفس چیست؟ شماره ۲۱، شهریور ۱۳۸۱، صفحه ۴۰-۳۹.
۵- شرفی، محمدرضا، «با فرزند خود چگونه رفتار کنیم؟»، انتشارات جهاد دانشگاهی، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۱.
۶- خادمیان، «ملیحه سادات، بررسی رابطه نگرشهای تربیتی والدین با عزت نفس دانشآموزان، پایاننامه».
۷- نادری، نراقی، ۱۳۸۰، روشهای تحقیق در علوم انسانی.