تعداد صفحات: ۱۱۶ | قابل ویرایش
چکیده
مقدمه: امروزه در نظر گرفتن مفاهیم نظری و کاربردی مطالعات مرتبط با رابطه هیجان و شناخت و نیز یافته های پژوهشی حوزه هوش هیجانی، همچنین رضامندی زناشویی و رابطه ساختاری بین این دو مفهوم، دست مایه و مبنایی برای طرح ریزی راه بردها و برنامه های پیش گیری از ناسازگاری زناشویی است.
هدف: پژوهش حاضر «بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی را مورد توجه قرار داده است . دراین پژوهش از طرح تحقیق همبستگی استفاده شد. نمونه ها با روش خوشه ای تصادفی، انتخاب و با توجه به هدف و فرضیات مطرح شده مورد آزمون قرار گرفتند.
ابزارهای مورد استفاده عبارتند از : پرسشنامه هوش هیجانی «بار-ان» و مقیاس رضامندی زناشویی «انریچ». دراین پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و F استفاده شد.
مقدمه
ریشه های هوش هیجانی در مفهوم هوش اجتماعی است که ابتدا توسط ثرندایک در ۱۹۲۰ تعریف شد. ثرندایک هوش هیجانی را به عنوان « توانایی همدلی و عمل به شیوه خردمندانه در روابط انسانی» تعریف کرد.
سایر روانشناسان آن زمان دیدگاه بدبینانه ای از هوش اجتماعی ارایه کردند، و آن را در قالب اصطلاحات مرتبط با مهارتهای سلطه جویی بر سایر افراد به کار بردند. هیچ چشم اندازی در زمینه هوش اجتماعی، نظریه پردازان را متقاعد نکرد و نظریه ثراندایک تا دهه های بعد بلا استفاده باقی ماند.
ظهور پژوهش در زمینه هوش هیجانی ریشه در دیدگاه وکسلر در باره « جنبههای غیر عقلانی هوش عمومی » دارد که در سال ۱۹۴۰ بیان گردید.
در همین راستا، لیپر در سال ۱۹۴۸ اظهار کرد که « تفکر هیجانی » بخشی از تفکر منطقی و هوش به طور کلی است و سهمیدر آنها دارد.
در سالهای میانه دهه ۱۹۸۰ پژوهش های استرنبرگ در مورد همبسته های موفقیت او را به بازگشت به نتیجه گیریهای ثراندایک رهنمون ساخت. این که هوش اجتماعی از ظرفیت عقلی جدا است و آن یک مؤلفه اساسی از چیزی است که مردم را قادر میسازد تا در زندگی واقعی به خوبی عمل نمایند.
تعریف هوش هیجانی
هوشمند بودن از نظر عاطفی، داشتن مهارتهای فردی است که با شخصیت غنی و متعادل مشخص میشود. هوش عاطفی داشتن توانایی برای « خشمگین شدن در برابر فرد مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، برای دلیل مناسب و به شیوه مناسب » است.
هوش عاطفی از IQ (بهره هوشی) مجزا است چرا که IQ انجام با مهارت عملکردهای شناختی است. هر کدام از این انواع مختلف هوش بر مدارهای عصبی متفاوت اما مرتبط قرار گرفته اند بطوریکه هوش عاطفی به مقدار زیادی بوسیله مناطق لیمبیک و پرهفرونتال و IQ به تنهایی بوسیله مناطق نئوکورتیکال تنظیم میشود.
تئوری هوش عاطفی یک چارچوب کاری روانشناختی جدیدی را برای پیشگیری اولیه در روانپزشکی پیشنهاد میکند که کشفیات جدید در علم شناخت، علم نورولوژیک و نمو را با یکدیگر ادغام مینماید.
اجزای هوش هیجانی
مدلی که به طور معمول برای تعریف هوش عاطفی بکار می رود مربوط به پیترسالووی و جان مایر (۱۹۹۰) است که براساس آن هوش عاطفی شامل توانایی در پنج موضوع اصلی است:
۱-خودآگاهی :شناختن احساسات هنگامیکه بوجود می آیند، رکن اصلی هوش هیجانی است. توانایی کنترل احساسات از یک لحظه به لحظه دیگر، کلید بصیرت روانشناختی و شناخت خود است. آگاه بودن از هیجانات باعث اطمینان بیشتر هنگام تصمیم گیری های مهم فردی مانند با چه کسی ازدواج کردن یا چه مسیری را دنبال کردن میشود.
۲-اداره (کنترل) هیجانات : داشتن واکنش های عاطفی مناسب یک قابلیت ( استعداد) است که بر خود آگاهی بنا نهاده میشود. توانایی تعدیل عواطف منفی مانند اضطراب، عصبانیت، و افسردگی یک مهارت هیجانی ضروری است.
انعطاف پذیری هیجانی کمک میکند تا بتوان بر شکست ها و ناراحتی های غیرقابل اجتناب زندگی غلبه کرد. آنهاییکه توانایی خود تنظیمی هیجانی را ندارند، به طور مداوم با احساسات اندوهبار محاصره میشوند.
۳- خود انگیزش : توانایی تمرکز بر یک هدف برای یک رشته از موفقیت ها ضروری است. خود کنترلی هیجانی مانند خشنودی تأخیری یا کنترل تکانشگری برای رسیدن به هدفهای زندگی ضروری است.
References
- Golman D:Emotinal Intelligence. Bantam Books, New York, 1995. P: 277-390.
- Bar-On R, Parker J.D.A: Emotional intelligence. Sanfrancisco: Jossy-Bass, 2000, P: 24-185.
- سیاروچی. ژوزف ، فورگاس . ژوزف ، مایر.جان. هوش عاطفی در زندگی روزمره . ترجمه اصغر نوری امام زاده ای و حبیب ا… نصیری. انتشارات نوشته (۱۳۸۳) صفحات ۷۴-۶۰ و ۱۸۴-۱۶۵.
- B, Sadock V: Kaplan & Sadock’s Comprehensive text book of Psychiatry. Philadelphia. 2000, P: 446-462. 2004, P:535-537.
- Ciarrochi, J, Forgas, J.P & Mayer, J.D: Emotional Intelligence in everyday life. Philadelphia: Taylor & Francis (2001), P: 18-35.
- گلمن . دانیل ، هوش عاطفی ، ترجمه حمیدرضا بلوچ . انتشارات جیحون (۱۳۷۹) ، صفحات ۲۸۱-۲۷۹.
- Bar-On, R: Bar-on emotional outient inventory. Toronto: Multi Health System Inc. 2000 P:3-85.
- Salorey P, Mayer J.D:Emotional Intelligence, imagination, cognition and personality. 1999. P:18-180.
- Qinza. J. Attachment Styles and emotional intelligence in marital satisfaction among Pakistani men and women. Tennessee State University .BAI A 67 / 01 P 105 July 2006.
- Bricker Dale. The link between marital satisfaction and emotional intelligence , University of Johannesburg Department Psychology. Dec 2005.
- Brackett Marc .A, Warner Rebecca.M , Bosco. Jennifer S. Emotional intelligence and relationship quality among couples. Personal Relationships. 12(2), 197-212. June 2005.
- Cordova . James. V, Christina . Gee. B, Warren . Lisa. Z. EQ and Marital Satisfaction. IRISH MANAGEMENT INSTITUTE. March 2005.
- دکتر ثنائی . باقر. مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج . انتشارات بعثت . (۱۳۷۹) . صفحات ۲۸-۱۹