تعداد صفحات: ۹۲ | قابل ویرایش
چکیده
هدف از انجام این پژوهش مقایسهی خلق و خوی کودکان نوپا در شیرخوارگاههای مراکز بهزیستی با کودکان نوپای همسال در شرایط عادی بوده است. در این پژوهش سعی کردیم خلق و خوی کودکان نوپا در گروه را از لحاظ چهار مؤلفهی خلق و خو شامل: خلق و خوی منفی، کندی سازگاری با تغییرات، شدت ابزار احساسات و غریبگی کردن را با هم مقایسه کنیم.
جامعهی آماری در این پژوهش، شامل ۳۰ کودک نوپا در شیرخوارگاههای مراکز بهزیستی و ۳۰ کودک نوپای همسال که در شرایط عادی رشد و پرورش می یابند، میباشد. که ما برای دسترسی به آنها، این کودکان را به صورت تصادفی از سه مهد کودک در شمال، جنوب غرب و شرق تهران انتخاب کردیم.
وسیلهی اندازهگیری، آزمون ارزیابی تصویری خلق و خوی، کلارک استورات، فتیز پاتریک و گلدبرگ میباشد. این آزمون که برای اندازهگیری دشواری خلق و خوی کودکان نوپا در سال ۲۰۰۰ میلادی ساخته شده است، خلق و خوی کودکان نوپا را از لحاظ، منفی بودن، کندی سازگاری با تغییرات، شدت ابراز احساسات و غریبگی کردن مورد ارزیابی قرار میدهد که برای ارزیابی میزان پایایی و اعتبار آزمون در ایران، ابتدا آن را بر روی نمونهای ۵۰ نفری از کودکان نوپای عادی که از سه مهد کودک در شمال، جنوب غرب و شرق تهران به طور تصادفی انتخاب شده بودند اجرا کردیم که میزان اعتبار آزمون ۹۳% درصد بدست آمد که نشان میدهد، آزمون از اعتبار بالایی برخوردار است.
مقدمه
از لحظهی انعقاد نطفه و در طول زندگی که میتواند ۶۰، ۷۰، ۸۰ یا ۱۰۰ سال طول بکشد، انسان به تدریج دورههای مختلفی از شبه جنینی، نوزادی، نوبادگی، کودکی، نوجوانی، بزرگسالی، میانسالی و پیری را طی میکند و در طی این دوران تغییرات زیادی در انسان به وجود میآید . این تغییرات زمینههای زیادی را در بر میگیرد مانند تغییرات جسمی، شناختی و روانی – اجتماعی (وندرزندن،ترجمه گنجی،۱۳۸۵) .
برای بررسی و درک متغیرهای فردی مختلف موجود میان افراد در دوران نوجوانی و بزرگسالی، تاکنون تحقیقات زیادی صورت گرفته است هدف از انجام این تحقیقات، شناخت و درک اثرات خلق و خو، خودباوری، خویشتنداری، عزت نفس و … در ارتباط با شماری از رویدادهای اجتماعی نظیر رفتارهای پر خطر، سوءاستفادهها و بدرفتاری، افسردگی، خود کشی، خشونت و بزهکاری میباشد . شواهد متعددی نشان میدهد که خصوصیات فردی باشد در طی دوران نوجوانی و بزرگسالی تغییر میکنند.
از آنجاییکه، اساس و پایه ی تواناییهای اجتماعی و فردی و خصوصیات فردی در دوره ی نوزادی و نوپایی شکل میگیرد، بنابراین محققان بهترین زمان را برای بررسی و مطالعه خصوصیات فردی و اجتماعی، اوایل دوره ی رشد مخصوصاً دوران نوباوگی میدانند (هوک، کلویر – ماوس،۲۰۰۲).
نوباوگی و نوپایی به دو سال اول زندگی گفته میشود که یکی از پرجنب و جوش ترین دوران رشد است . قد کودکان نوپا در پایان سال اول ۵۰ درصد و در دو سالگی ۷۵ درصد بیشتر از زمان تولد است.
بیان مسأله
هر پدر و مادر و یا هر پرستار بخش نوزادان، میداند که در میان کودکان تفاوتهای آشکاری وجود دارد که از همان سنین روزهای زندگی دیده میشود . بعضی بسیار میگریند، بعضی ساکت اند، بعضی طبق برنامه ی منظمی میخوابند و بعضی دیگر بی موقع از خواب بیدار میشوند، بعضی مدام میجنبند و بعضی دیگر دیگر در جای خود مدتها آرام میمانند. البته میتوان کاری کرد که کودکان تحریک پذیر و فعال تر شوند ولی باید قبول کنیم که بعضی از کودکان به خلق و خوی خاص و واکنشهای خاصی گرایش دارند.
این گرایشها که اساس سرشتی دارند، خلق و خو نامیده میشود (ماسن، ترجمه یاسایی، ۱۳۸۰). پژوهشگران به طور روز افزونی به تفاوتهای سرشتی در نوبادگان و کودکان علاقمند شده اند زیرا تصور میشود که صفات روانی که خلق و خو را به وجود میآورد، شالوده ی شخصیت بزرگسالان را میسازد.
در تحقیقی که توسط توماس وچس،۱۹۶۵ به نقل از برک، ۲۰۰۱) انجام شده است نشان میدهد که خلق و خو مهمترین عاملی است که احتمال دچار شدن کودک به مشکلات روانی یا مصون ماندن از عوارض بسیار استرس زای زندگی را افزایش میدهد با این حال آنان دریافتند که خلق و خو ثابت نیست و روشهای تربیت میتواند سبکهای هیجانی کودکان را به مقدار زیادی تغییر دهد.
تعریف خلق و خو
والدینی که برای اولین بار صاحب فرزند میشوند، اغلب تعجب میکنند از اینکه نوزاد آنها شخصیتی ویژه ی خود را دارد. وقتی صاحب فرزند دوم میشوند، باز هم غالباً از مشاهده ی تفاوتهای فرزند اول با فرزند دوم خود تعجب میکنند . در صحت این قبیل مشاهدات تردیدی نیست.
بین نوزادان از همان نخستین هفتههای زندگی، تفاوتهایی در سطح فعالیت، واکنش به تغییرات محیط و تحریک پذیری بر میخوریم. نوزادی زیاد گریه میکند و دیگری خیلی کم. یکی در برابر هر صدایی واکنش نشان میدهد و دیگری به همه ی صداها، بجز بلند ترین آنها بی اعتناست . این خصوصیات شخصیتی وابسته به خلق، را خلق و خو نامیده اند (کورنر، ۱۹۷۳ به نقل از هیلگارد،۱۳۸۴).
وندرزندن (ترجمهی گنجی، ۱۳۸۵) خلق و خو را مجموعه تمایلات و ویژگیهای ذاتی که اساس رفتار را تشکیل میدهد، تعریف کرده اند . در واقع خلق و خو به آن ویژگیهای روان شناختی، گفته میشود که از فرایندهای فیزیولوژیکی ارثی، سرچشمه میگیرند، بنابر این خلق و خو به تحریک پذیری هر روز مغز، دستگاه عصبی خود مختار، دستگاه درون ریز فرد مربوط میشود (ریو،۲۰۰۰).
انواع خلق وخو
توماس وچس (۱۹۹۷)، از اولین کسانی بودند که مطالعات درباره ی خلق و خو را آغاز کردند . آنان کشف کردند که نوزادان از همان ابتدا فردیت خود را نشان میدهد، یعنی از نظر رفتار یا شخصیت با والدین خود کاملاً تفاوت دارند. توماس خلق را عنصری به حساب میآورد که سبک رفتار را نشان میدهد . به نظر او تیپهای مختلف از لحاظ خصوصیات خلقی وجود دارد.
الف) در درجه ی اول، کودکان دشوار که به طور دایم نق میزنند و گریه میکنند، ناراحتیهای شدید به وجود میآورند، غذاهای جدید را پس میزنند، به هنگام شسته شدن صورت زوزه میکشند و مخالفت میکنند، به هنگام خوابیدن و غذا خوردن، اذیت میکنند و به راحتی آرام نمی شوند.
ب) نوزادان کند که سطح فعالیت آنها پایین است، به کندی سازگار میشوند، تمایل دارند محصور شوند، بیشتر طبع منفی دارند و وقتی با موقعیتی تازه روبه رو میشوند محتاطانه عمل میکنند.
ج) و آخرین گروه نوزادان آسان که معمولاً طبع شاد و خوشحال دارند و با موقعیتها، غذاها و اشخاص نااشنا زود سازگار میشوند . در مجموع ۱۰ درصد نوزادان دشوار، ۱۵ درصد آنان کند و ۴۰ درصد دیگر آسان هستند . ۳۵ درصد بقیه ترکیبی از این ویژگیها را دارند و به آسانی در یک طبقه جای نمی گیرند (وندرزندن، ترجمه گنجی، ۱۳۸۵).
ارزیابی خصوصیات خلقی در کودکان نوپا
معمولاً خلق و خو را با یکی از این سه روش ارزیابی میکنند، مصاحبه با والدین و دادن پرسشنامه به آنها، ارزیابیهای رفتاری توسط دکترها، پرستارها، یا مراقبت کنندگانی که کودک را خوب میشناسند؛ یا از طریق مشاهده ی مستقیم به وسیله ی پژوهشگران علت اینکه بر گزارشهای والدین، تأکید میشود این است که آنها آگاهی عمیقی در مورد فرزند خود دارند.
در عین حال از این گزارشها به خاطر سوء گیری و ذهنی بودنشان انتقاد شده است ولی با وجود این ارزیابیهای والدین تا اندازه ای با مشاهدات رفتار کودکان همبستگی داشته است (روت بارت و تبیس، ۱۹۹۸) به نقل از برگا، ۲۰۰).
الکساندر توماس و استلاچی ۱۹۷۷، به نقل از ماسن، ترجمهی یاسایی، ۱۳۸۰) نیز که اولین کسانی بودند که مطالعه درباره ی خلق و خوی کودک را آغاز کردند و از مطالعات موثر آنان به طور گسترده ای استفاده میشود آنان با نمونه ای از مادران هر سه ماه یکبار تا دو سالگی فرزندانشان مصاحبههای مفصلی ترتیب دادند و سپس تا هفت سالگی آنان مصاحبه را به دفعات کمتر ادامه دادند خصوصیاتی که از مصاحبهها بدست آمد، همانهایی بود که والدین از آن آگاهی داشتند مثل میزان فعالیت، بد اخلاقی، محدوده توجه، هوشمندی و …).
منابع
منابع فارسی
- اتکینسون، ریتا ال و همکاران (مؤلفان)؛ زمینهی روان شناسی هیلگارد، ترجمهی محمد تقی براهنی و همکاران (مترجمها) .
- احدی، حسن – نبی جمالی، شکوه السادات؛ روان شناسی رشد، مفاهیم بنیادی در روانشناسی کودک؛ چاپ سیزدهم، شرکت پردیس، ۱۳۸۰.
- آزاد ، حسین؛ آسیبشناسی روانی؛ تهران، انتشارات بعثت، ۱۳۷۲.
- آندره بلوش، مارک؛ رشد روانی – عاطفی کودک؛ ترجمهی فرشته توکلی، نشر واژهی صبح، ۱۳۷۷.
- برک ، لورای؛ روان شناسی رشد (از لقاح تا کودکی)، جلد اول؛ ترجمهی یحیی سید محمدی، چاپ پنجم ، نشر ارسباران، ۱۳۸۴.
- جلیلی، فروزش .
- خانجانی، زینب ؛ تحول و آسیبشناسی دلبستگی ازکودکی تا نوجوانی؛ انتشارات فروزش، ۱۳۸۴.
- حسینی، سید باقر، مقایسهی میزان افسردگی کودکان خانوادههای بحرانزده، فقدان طلاق (جدایی)، افت تحصیلی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی پایین با کودکان عادی مقطع ابتدایی شهرستان گچساران در سال تحصیلی ۷۹-۱۳۷۸.
- حیدری، اکرم؛ روان شناسی رشد و اختلالات روانی رایج در کودکان، انتشارات رشد، ۱۳۶۷.
- دلاور، علی؛ احتمالات و آمار کاربردی در روان شناسی و علوم تربیتی؛ تهران، انتشارات رشد، ۱۳۷۶.
- راینکیه، مارک ای؛ داتیلیو، فرانک ام؛ آرتور فریمن؛ شناخت درمانی در کودکان و نوجوانان، ترجمهی جواد علاقبند راد، حسن فرهی؛ چاپ اول، انتشارات بقعه، ۱۳۸۰.
- ریو، ریو، جان مارشال، انگیزش و هیجان؛ ترجمهی یحیی سید محمدی؛ نشر ویرایش، ۱۳۷۶.
- سیف، کدیور، کرمی و لطف آبادی، روان شناسی رشد؛ ویرایش دوم، تهران ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، ۱۳۷۳.
- کاکاوند، علیرضا؛ بررسی ومقایسهی تأثیر فقدان پدر و مادر بر میزان اختلالات رفتاری کودکان تحت پوشش بهزیستی با کودکان فاقد پدر تحت پوشش کمیته امداد امامخمینی و کودکان عادی مقطع ابتدایی شهرستان کرج، ۱۳۷۶.
- کرین، ویلیام کریستوفر، پیشگامان روان شناسی رشد؛ ترجمهی فرید فدایی؛ چاپ هشتم، انتشارات اطلاعات ، ۱۳۸۲.
- عازمی، جعفر، بررسی و مقایسهی میزان افسردگی و اضطراب قبل و پس از زایمان دوم مادران با فرزندان معلول و عادی شهر تهران در سال ۱۳۸۲.
- علیزاده، حمید، تعامل والدین، فرزند: تحول و آسیبشناسی؛ پژوهشهای روان شناختی، ۱۳۸۰، دورهی ۶ شمارهی ۳ و ۴.
- ماسن ، پاول هنری [و دیگران] ؛ رشد و شخصیت کودک؛ ترجمهی مهشید پاشایی، تهران» نشر مرکز، کتاب ماد ، ۱۳۸۰.
- نجاتی، حسین؛ روان شناسی کودک (حرکت، تلاش، تکاپو) چگونگی رفتار با کودکان، نشر ویرایش، ۱۳۷۳.
- وندرزندن، جیمز؛ روان شناسی رشد؛ ترجمهی حمزه گنجی؛ چاپ دوم، تهران: موسسهی نشر ساوالان، ۱۳۸۵.
- ویتن، وین؛ روان شناسی عمومی؛ ترجمهی یحیی سیدمحمدی؛ نشر روان، ۱۳۸۳.
منابع انگلیسی
- Ahnert , L. , Bunnar , M.R. , Lamb , M. E & Barthel , M . (2004). Transition to child care. Associations with infant – mather attachment , infant negative emotion, and cortisol devations. Child Devebpment, Vol 75, No3 , 639- 650.
- Burgess , K. B, Marshall, P.J, Rubin , K.H & Fox, n.A. (2003). Infant attachment and temperment as predictors of subsequent externalizing problems and cardiac phisiology. Journal of child psychology and psychiatry 44, 819 -831.
- Carter, A.s, Briggs – Gown , M.J & ornstein Daelis , N. (2004). Assessment of young children’s socied – emotional development and psychopathology , recent advances and recommendations for practice. Journal of child psychology and psychiatry 45, 109- 134.
- Clarke – stewart, K.A, Fitzpatrick, M.J, All husen , V.D & Goldberg, w.(2000). Measuring difficult temperament the easy way. Journal of Developmental and Behavioral pediatrics. Vol 21 , No3, 207- 222.
- Clark , L.A , ko chanska , G. & ready , R. (2000). Mother’s personality and It’s interaction with child temperament as predictos of parenting behowior. Journal of personality and social psychology, vol 79, No2 , 274.
- Houch, G. M. (1999) . The measuremental of child charactteristics form infancy to toddlerhood. Temperament, Developmental competence, self- concept and social competence. Issuesin comprehensive pediatric Nursing , 22, 101-127.
- Houck . G.M & Lecuyer – Maus , E. A. (2002). Maternal limit- setting patterns and toddler development of self – concept and social competence. Pediatric Nursing 25, 21-41.
- Houck . G.M & lecuyer – Maus, E.A. (2004) . Maternal limit setting during toddlerhood, delay of gratification and behavior problems at age five. Jounal of infant Mental health, vol 25(1) , 28-46.
- Lecuyer – Maus, E. A & Houck, G.M. (2002). Mother – toddler interaction and the development of self – regulation in limit – setting context. Journal of pediatric Nursing, Vol 17 , No3, 183-197.
- Sounding, K. J. (2005). Behavioral genetics and child temperament.
- Field, T (1986. Effects of maternal unsuitability on mother infant interaction in fant behavior and development, vol 19. No5.