تعداد صفحات: ۱۰۰ | قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اوّل:
- مقدمه ……………………………. ۲
- بیان مسئله ………………………. ۱۰
- سوالهای پژوهشی …………………… ۱۳
- اهداف پژوهش ……………………… ۱۳
- اهمیت و ضرورت پژوهش ………………. ۱۴
- متغیرها و تعاریف مفهومیو عملیاتی آنها . ۱۵
- خلاصه مباحث مطرح شده ………………. ۱۷
فصل دوم:
- پیشینه تحقیق ……………………. ۱۸
- تاریخچه بهداشت روانی ……………… ۱۹
۱۰- تعریف سلامت روانی و نظریه های شناختی ارائه شده ۴۴
۱۱-هدف اصلی بهداشت روانی و دیدگاههای روان تحلیلگری و انسانگری در مورد بهداشت روانی …………………… ۴۴
الگوی شخصیت سالم از دیدگاه رفتارگرایی….. ۵۲
۱۱-الگوی شخصیت سالم از دیدگاه پرلز…….. ۵۳
نظریه عقلانی هیجانی الیس ……………… ۵۵
۱۲-دیدگاه اریسکون در مورد مشخصات افراد سالم ۵۷
انسانها دارای شخصیت سالم از نظر الکساندر.. ۵۸
۱۳-دیدگاه انجمن ملی بهداشت جهان درباره افراد دارای سلامت
ذهنی و روانی ……………………….. ۵۹
۱۴-دیدگاه های نظری درباره سلامت روانی ….. ۶۰
الف ـ نظریه سیستم ها ………………. ۶۰
ب ـ ودیکود اکولوژیکی ………………. ۶۲
ج ـ مفهوم تعادل حیاتی ……………… ۶۵
فصل سوم:
روش تحقیق ………………………….. ۶۸
طرح تحقیق ………………………….. ۶۹
انتخاب نمونه یا نمونه گیری …………… ۷۰
جامعه آماری ………………………… ۷۰
تعداد نمونه ………………………… ۷۱
روش نمونه گیری ……………………… ۷۱
معرفی ابزار پژوهش و پایایی آنها ………. ۷۱
روش جمع آماری اطلاعات ………………… ۷۲
روش آماری ………………………….. ۷۳
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل آماری …………………. ۷۴
فصل پنجم:
بحث و نتیجه گیری ……………………. ۸۸
منابع
چکیده
در این پژوهش به بررسی مقایسه سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشانسی با دانشجویان دانشکده علوم پایه دانشگاه شهید بهشتی پرداخته شد سوالهایاین پژوهش آن بوده است که آیا بین سلامتی روانی دانشکده علوم تربیتی با دانشجویان علوم پایه تفاوت معنی داری وجود دارد؛ و سوال دوم بهاین شکل بود که آیا بین سلامت روانی دانشجویان پسر دانشگاه علوم تربیتی روا نشناسی با دانشجویان پسر دانشگاه علوم پایه تفاوتهای معنا داری وجود دارد ؛ و سوال سوم بهاین شکل بود که آیا بین سلامت روانی دانشجویان دختر دانشگاه علوم تربیتی با دانشجویان دختر علوم پایه تفاوت معنی داری وجود دارد؟
و سوال چهارم بهاین مورد پرداخته بود که آیا بین سلامتی روانی دانشجویان دختر دو دانشکده با دانشجویان پسردو دانشکده تفاوت معنی داری وجود دارد؟ جامعه آماریاین پژوهش همه دانشجویان دودانشکده بود که از بیناین دانشجویان دو دانشکده تعداد ۱۰۰ نفر به ‹‹ عنوان نمونه، از هر دو دانشکده با روش نمونه برداری تصادفی ساده انتخاب شد ابزار گرد آوری اطلاعات دراین پژوهش عبارت بود از آزمون سلامت روانی (scl-90-R). روش تحقیق دراین پژوهش روش همبستگی بود. ـ آزمون t برای دو گروه مستقل.
بررسی سولات دراین پروژهش حاکی از آن است که ارتباط معنی داری بین سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و علوم پایه وجود نداشت و در مورد سوال دوّم و سوم هم سلامت روانی دانشجویان پسر و دانشجویان دختر دو دانشکده هم نتیجه مانند سوال اول بود یعنی تفاوت معنای داری بین سلامت روانی آنها وجود نداشت ولی در مورد سوال چهارم نتیجه بر عکس بود.
یعنیاینکه تفاوت معنای داری بین سلامت روانی دانشجویان دختر دو دانشکده در مقایسه با دانشجویان پسر دو دانشکده وجود داشت بهاین معنی که سلامت روانی دانشجویان پسر دو دانشکده بیشتر از سلامت روانی دانشجویان دختر دو دانشکده بوده است.
مقدمه
هزاره سوم میلادی در شرایطی آغاز میگردد که جهان کماکان درگیر مشکلات عدیدهای چون تغییرات اجتماعی و پیامدهای آن در ابعاد روانی ـ اجتماعی انسان است. پیشرفت و توسعه علی رغم آنکه تسهیلات فراوانی به همراه داشته است اما در برگیرنده مشکلات اساسی نیز هست.
بدین ترتیب موضوع تغییرات اجتماعی و پیامدهای آن د رتعلیم و تربیت و سلامت روانی یا بیماریهای مرتبط با ان ،افزایش رضایتمندی از زندگی یا کاهش آن و هزاران موضوع دیگر ازاین دست پیش روی محققان است.
از آنجا که بهداشت روانی پدیدهای روانی ـ اجتماعی، نیازمند درک و تفسیر درست از مسائل مرتبط است و باید آن را در چهارچوب عوامل اساسی زمینه ساز و یا در ارتباط مستقیم با عوامل زیانبخش برای سلامتی مورد توجه استاین موضوع از آن جهت مهم است که فراتر از متغیرهای مستقل و جداگانهای که به طور طبیعی نقش اساسی خود را در سلامت روانی و یا بیماریایفا میکنند. عوامل مشترک را نیز را که درایجاد یا تسهیل اختلافات روانی برعهده دارد مورد توجه قرار داده است و با رویکردی کل نگر به تنظیم چهارچوب موثر میپردازیم.
تغییرات شرایط اجتماعی،طی دو دهه گذشته،موجب تغییرات بنیادین در سطح خانواده و دوستان از یک سو و نیز موجب تغییرات وسیعی در تعلیم و تربیت و شیوه های آن و نیز سبک های زندگی از سوی دیگر گردیده است.
صرف نظر از مشکلات جاری که میتواند ما حصل شرایط بد اقتصادی و توسعه نیافتگی باشد دگرگونی های پی در پی در الگوهای زندگی تغییر درمطالبات اجتماع از فرد، تغییر در ارزش ها، باورها و فرهنگ به گونهای است که که می تواند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم توانایی های سازشی فرد را تحت تاثیر قرار دهد.
بیان مساله
بخش عمدهای زندگی آدمیبه عنوان موجودی اجتماعی در مناسبات و روابط متقابل او با دیگران خلاصه میشود امااین مناسبت متقابل نیز مانند سایر رفتارهای آدمیبدون حساب و کتاب و بدون نظم و قانون نیست. مثلاً نقشهای مختلفی که مادر در زندگی خود به عنوان فرزند یک خانواده پدر یا مادر معلم یا دانشجو و بالاخره عضوی از اعضای جامعه برعهده میگیریم در نظر بگیرید طبیعی است که رفتارهای ما تناسب هر یک از نقشهایی که بر عهده داریم متناوب است (کریمی۱۳۶۸)
از آنجایی که معلمان نا متعادل وبه ویژه در مقطع ابتدایی در زمینه رفتارهای چون بی ثباتی ـ اضطراب ـ تنفر و احساس حقارت میتوانند تأثیرات مخّربی بر روی دانش آموزان داشته باشند یا بلعکس در ابعاد مثبت،معلمان با ثبات و متعادل و سازگار نه تننها موجبات سلامتی روانی و بهداشت روانی دانش آموزان را در کلاسهای خود فراهم میسازند بلکه در کمک به سلامت روانی دانش آموزان بسیاری که دارای اختلالات روانی هستند نیز میتوانند نقش کمکی و درمانی چشمگیریایفا کنند.
ازاین جهت بررسی نقش متغیرهایی که برروی سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم پایه و علوم تربیتی و روانشاسی که اکثراً درآیندهای نزدیک به وظیفه خطیر تعلیم و تربیت دانش آموزان و دانشجویان اشتغال خواهند ورزید ـ اثر میگذارند از اهمیت خاصی برخودار است (ترابی نژاد ۱۳۷۱)
در جامعهای که در آن افراد از احساس مسئولیت برخودار باشند در مقابل انواع فشارهای روانی و تهدیدهای خارجی مقاومتر و پایدارتر خواهند بود واین موضوع در بین دانشجویان مراکز دانشکده های علوم تربیتی و علوم پایه شکوفایی استعداد ها ـ بروز خلاقیتها و پیشرفتاهای اجتماعی و فرهنگی را در پی خواهد داشت.
تاریخچه
اگر چه وجود بیماری های روانی در جوامع مختلف از قرنها پیش مورد تأیید قرار گرفته است اما در طی قرن حاضر که روشهای آماری برای برآورد نمودن حجماین مشکلات مورد استفاده قرار گرفت.
در قرن ۱۹ علوم و تکنولوژی پیشرفت قابل توجهی کرد و انقلابات اجتماعی زیادی بوجود آمده و بعلّت تحوّلات اجتماعی، علم پزشکی جزو علوم انسانی و روان شناسی و مسایل روانی بعلت پیدایش دانشگاهها مسئله روز شد و مکاتبات مختلف علمیدر زمینه روانپزشکی و روان شناسی بوجود آمد که به علّت گستردگی آنها از ذکرشان صرف نظر میشود. ولی نتیجه کلی آنها پیدایش روانیزشکی به شکل امروزین است.
به منظور انجاماین تحولات در سال ۱۹۳۰ اولین کنگره بین المللی بهداشت روان با شرکت نمایندگان ۵۰ کشور در آمریکا تشکیل شد و بعلت بروز جنگ جهانی دوم تشکیل کنگره های بعدی به تعویق افتاد و نهایتاً در سال ۱۹۴۸ سومین کنگره بین المللی بهداشت روان در لندن تشکیل و اساس فدراسیون جهانی بهداشت روانی بینانگذاری شد و در همان سالاین فدراسیون به عضویت رسمیسازمان یونسکو و سازمان جهانی درآمد. (میلانی فر، بهروز،بهداشت روانی،انتشارات رشد سال ۱۳۷۲)
بررسی سلامت روانی از دیدگاه نظریه های روانشناختی
الف) دیدگاه تحلیل روانی:طبق نظریه صاحب نظراناین دیدگاه که در رأس آنها زیگموند فروید قرار دارد میانجیگری مناسب بین ساختهای سه گانه شخصیت یعنی نهاد ـ خود و فراخود مهمترین عامل جهت رسیدن به سلامت روانی و سازگاری روانشناختی قلمداد میشود. بنابراین بر اساس دیدگاه روانی تحلیل روانی زمانی میتوان از شخصت سالم حرف زد که بین تمایل برای ارضای نیازهای زیستی (مشکل نیاز به غذا، نیاز جنسی وغیره،بانهاد فرد.
پیروی از واقعیتهای بیرونی (من فر د) و داور درونی خود و یا وجدان (فرامن) هماهنگی وجود داشه باشد. شخصی که از من ضعیفی به معنای روان تحلیل گری برخوردار است نمیتواند به راحتی تضادهای خود را با ارضای سریع نیازهای حیوانی اش حل نماید و از سوی دیگر ناتوانی شخص برای هماهنگ کردن نیروی اصل واقعیت (مثل داشتن مدرک تحصیلی معتبر) و فرامن یا وجدان (مثلاً رسیدگی کردن به اعضای خانواده) در ویایجاد تنش و اضطراب می کند و درآینده سلامت روانی وی به مخاطره خواهد افتاد (نقل ازده بزرگی ۱۳۸۰)
الگوی شخصیت سالم از دیدگاه رفتارگرایی
واتسون موسس مکتب رفتارگرایی معتقد است که در شرایطی میتوان از سلامت روانی به عنوان وضعیتی که امکان زندگی سالم و بی عیب و نقص انسان را تضمین کند صحبت کرد یعنی رفتار عادی که حائز وضعیت ذیل باشد (رفتار عادی نمودار شخصیت سالم انسان عادی که موجب سازگاری او با محیط و بالنتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او میشود) (نقل از ده بزرگی، ۱۳۸۰)
در رفتار گرایی هر رفتار قابل مشاهدهای با ارائه محرک به خصوصی روی میدهد و در مجموعاین محیط است که نوع رفتار را شکل میدهد. بنابراین شخصیت سالم یعنی کسی که علایم بیماری روانی مثل اضطراب در او نیست در محیطی قرار داشته که محرکهای آزار دهنده نبوده اند و چنانچه کشمکشهایروانژندی به وسیله والدین آموزش داده نشود هیچگاه رفتار نورتیک بروز نمیکند.
الگوی شخصیت سالم از دیدگاه پرلز
فرتیز پرلز معتقد است که هر موجود انسانی به تمامیت و کمالگرایی تمایل دارد ازاین رو، روش درمانی خود را گشتالت درمانی نامیده است ازاین جهت که زمانی انسان از شخصیت سالم و سلامت روانی برخوردار است کهاین تمامیت و گشتالت و کمال گرائیدن برقرار باشد به نوعی که برای داشتن سلامت روانی بایستی ارگانیزم دائماً در حال برقراری توازن باشد.
پرلز سائق یا نیروی بر انگیزاننده انسان را وضعیت های ناتمام،البته با اولویت بندی و میزان اهمیت آنها به تنظیم رفتار خود میپردازد و افراد سالم کسانی هستند که بدون توجه به فشارهای محیطی و نیروی بیرونی و اعم از خواسته ها و توقعات دیگران به تنظیم خود میپردازند و به عقیده پرلز آگاهی از خود تنها راه رسیدن به شخصیت سالم است چرا که با آگاهی از خود رفتارمان را تنظیم کرده و میتوانیم ارگانیزم (جسم و ذهن خود را) تعادل و توازن ببخشیم.
منابع
- شاملو، سعید (۱۳۸۲) ـ بهداشت روانی ـ تهران: رشد.
- شاملو، سعید (۱۳۷۷) ـ مکتب ها و نظریه ها در روانشناسی شخصیت ـ انتشارات رشد.
- دوان شولتز وسیدنی الن شولتز ـ نظریه های شخصّیت (ترجمه: یحیی سید محمدی): موسسه نشر ویرایش، ۱۳۸۱
- گردی، فلور ۱۳۸۲ ارتباط و میزان تفکرات غیر منطقی با سلامت روانی دانشجو کارشناس و کار شناسی ارشد گروههای مختلف تحصیلی شهید بهشتی، تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی.
- فرهادی، فرحناز ۱۳۸۲ بررسی رابطه هوش، حافظه و سلامت روانی با کارایی کنترلهای مراقبت پرواز شرکت فرودگاههای کشور، پایان نامه کارشناسی ارشد، معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی.
- مبارکه، محّمد در خشان ۱۳۷۶ بررسی رابطه میزان پرداختی به ورزش با سلامت روانی و ویژگیهای شخصیتی مدیران میانی سپاه شاغل در رده های تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد ـ معاونت پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی.
- اعربیان، اقدس (۱۳۸۳) ـ بررسی تاثیر باورهای خودکار آمدی بر سلامت روانی و توفیق تحصیلی دانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران،دانشگاه شهید بهشتی.