تعداد صفحات: ۶۴ | قابل ویرایش
فهرست
عنوان …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..صفحه
چکیده ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۱
فصل اول :کلیات پژوهش
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۳
بیان مسئله …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۶
اهمیت و ضرورت تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………………….۸
اهداف تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………۹
فرضیه های تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………………………..۹
متغیرهای تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………………………۱۰
فصل دوم : مبانی نظری تحقیق
مبانی نظری تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۲
پیشینه پژوهش …………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۰
فصل سوم : روش تحقیق
روش تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۴
جامعه آماری ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۴
ابزار پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………۳۴
روش تجزیه و تحلیل داده ها …………………………………………………………………………………………………………………………….۳۵
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل پنجم :بررسی نتایج
نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۴۸
پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۴۹
منابع ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۵۱
ضمائم
پرسشنامه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………۵۴
چکیده
هدف از این پژوهش عوامل موثر در بی توجهی دانش آموزان راهنمایی به مطالب درسی ، با استفاده از یک گروه نمونه تصادفی ، شامل ۶۷۹ نفر دانش آموز و ۷۶ نفر معلم ، در ده مدرسه دخترانه و پسرانه شهرستان لامرد مورد بررسی قرار گرفت. افراد مورد مطالعه ، پرسشنامه ای را که بدین منظور تهیه شده بود ، تکمیل کرده، پس از استخراج پاسخها ، عوامل مربوط به دانش آموز ، معلم ، محتوی ، محیط فیزیکی کلاس و عوامل اضافی (سایر عوامل ) بدست آمد.
از میان این عوامل، با آزمون فرید من و مقایسه زوجی میانگینها معلوم شد که از نظر دانش آموزان ، عوامل اضافی و پس از آن ، عوامل مربوط به معلم ، بیشترین تاثیر را در بی توجهی دانش آموزان می گذراند . علاوه بر این ، با استفاده از آزمون a ، تاثیر عوامل بی توجهی در دو جنس (دختر و پسر ) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که به طور کلی تاثیر عوامل بی توجهی ، بین دانش آموزان دختر و پسر دو ردیف اول و آخر کلاس یکسان است ؛ لکن این عوامل آثار متفاوتی در دانش آموزانی که دارای معدل بالا و پایین هستند و یا در مدارس راهنمایی تحصیل می کنند، می گذارد.
محاسبه همبستگی نیز ، نشانگر رابطه مثبت بین تاثیر این عوامل (عوامل بی توجهی در یک از موارد مورد بررسی ) و عدم موفقیت تحصیلی بود.
واژگان کلیدی :بی توجهی دانش آموزان ، مطالب درسی،عوامل فردی ،محتوای درسی،محیط مدرسه
مقدمه
انسان ، به عنوان موجودی متفکر ، به وسیله حواس گوناگون با دنیای خارج ارتباط بر قرار می کند و حتی دانش او از دنیای خارج از طریق حواس گوناگون برای او حاصل می شود. اما این حواس ، در هر لحظه با محرکهای مختلف تحریک می شود و می توان گفت که تحریکهای مختلف ، انسان را به طور دایم مورد هجوم و بمباران خود قرار می دهد. اگر تمام تحریکات وارد ذهن می شد و یا به بیان دیگر مورد توجه قرار می گرفت ، زندگی بسیار مشکل و غیر قابل تحمل بود. لکن توانایی توجه ، این امکان را به انسان می دهد که بتواند ورود این تحریکهارا به صحنه هوشیار ذهن کنترل کند و از میان محرکهای گوناگون فقط عده معدودی از آنها را برگزیند.
اما اینکه چه عواملی در این انتخاب شرکت دارند، موضوع مهم و قابل بررسی است. بدین ترتیب اطلاعات مختلف برای ورود به ذهن باید از صافی توجه عبور کند و اکثر اعمال ذهنی نیز عملیات خود را مستلزم شرکت و دخالت این فرایند می دانند.
چنانچه ادراک به عنوان اساس همه فعالیتهای عالی ذهن هنگامی به خوبی و سهولت صورت خواهد گرفت که حالت تمرکز و دقت در شخص وجود داشته باشد. پس می توان گفت که دقت یا توجه بر ادراک مقدم است.
یکی دیگر از فرایند های ذهنی که توجه به عنوان کانال ورودی آن نقش اساسی را به عهده دارد، حافظه است آنها یی که در زمینه تحقیق در حافظه تخصص دارند، از سه نوع حافظه یا نظام انباشتکی نام می برند:
– انباشت حسی یا ثبتی،
– انباشت کوتاه مدت ،
– انباشت بلند مدت ،
اطلاعات جدید وارد حافظه کوتاه مدت می شود و اگر به آن توجه نشود از بین می رود.
بیان مساله
آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی در زندگی بشری، از دیرباز وظیفه مهم توانا ساختن انسان برای انطباق با محیط پیرامونش را به عهده داشته است. شوق آموختن سابقهای به اندازه عمر جوامع دارد. جوامع به این نیاز به دو گونه پاسخ دادهاند: آموزش به شیوهای سنّتی یا غیر رسمی از طریق خانواده، بزرگسالان، ریشسپیدان و… و دیگر آموزش و پرورش رسمی. جامعه برای حفظ موجودیت خود به کمک این دو شیوه به اجتماعی کردن افراد خود پرداخته است.
آموزش و پرورش رسمی، آموزشی است که عمدتا در مدارس و سایر مؤسسات آموزشی با یک هدف و برنامه از پیش تعیین شده انجام میشود. در حالی که آموزش غیر رسمی،فرایند همیشگیآموزشو پرورشِ فرد در جامعهبه منظور انطباق او با زندگی اجتماعی است. چنین آموزشی علاوه بر افزایش اطلاعات فرد در حوزه آموزش رسمی به توسعه بینش، استعدادها و مهارتهای او در بیشترِ زمینههای فردی و اجتماعی منجر میشود.
تجربه کشورهای پیشرفته جهان معاصر نشان داده است که آموزش و پرورش در این کشورها علاوه بر تأکید بر آموزشهای برنامهای، تشویق دانشآموزان به مطالعه و تحقیق را سرلوحه اهداف خود قرار دادهاند و برای این مهم هر ساله سهم عظیمی از بودجه خود را به تحقیقات علمی و استفاده از علوم روز و بهرهمندی از آخرین دستاوردهای علمی بشری اختصاص دادهاند.(حری،۱۳۵۱)
عوامل موثر در بهبود کیفیت تدریس
قبل از واردشدن به بحث، تعریف تدریس راازنظر لانجرن می آوریم:
“تدریس فرایند پیچیده وازقبل برنامه ریزی شده ای است که توسط معلم در کلاس اجراء می شود وهدف عمده اش ایجاد درگیری وتعامل عینی وذهنی یادگیرنده بامطالب یادگرفتنی می باشد.”
از نظر کومیز عوامل درون مدرسه ای موثردرتدریس عبارتند از:
۱-اهداف آموزش ۲-برنامه های درسی ۳-معلمان ۴- روش های تدریس ۵-تکنولوژی آموزشی.
یادگیری دانش آموزان درمدارس به عوامل بسیار زیادی ازجمله :
“سوابق خانوادگی –انگیزه دانش آموزان از تحصیل – برنامه ریزی درسی – زمان اختصاص یافته به آموزش وتمرین – توانایی دبیران دراداره کلاس –موقعیت وتحصیلات دبیران ورفتار انان درکلاس بستگی دارد”
از جمله عواملی که می تواند در بهبود کیفیت تدریس موثر واقع شود عبارتند از:
۱-شناخت دانش آموزان وصمیمی بودن با آنها(سوابق خانوادگی ،شخصیتی،بیماری،ذهنی و…)
شهید ثانی:
“معلم باید باهریک ازدانش آموزان،درخور مقام وپایه علمی وبر حسب اقتضاء فهم واستعداد آنها سخن گوید. باشاگردی که دارای نیروی تشخیص قوی می باشد،به طور فشرده سخن گوید ،برای دیگران که گرفتار رکود وتوقف ذهنی هستند،مطلب را بابسط وتفصیل بیشتری توضیح دهدوبرای کسانی که جزء باتکرارمساله وتوضیح دوباره ی آن نمی توانند مطلب رادرک کنند،سخن وبیان خویش راتکرار کنند.
بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس
بسیاری از معلمان و حتی مدیـران مـدارس از دانش آموزانی که به اعتقاد آنها شلوغ هستند و رفتارهای ناخواسته و نامناسبی از خود بروز میدهند و به این ترتیب نظم و انضباط مدرسه و کلاس درس را دچار اخلال میکنند، گله دارند. هر کدام از این افراد واکنشهای متفاوتی در مقابل این نوع دانش آموزان از خود نشان میدهند و تصمیم گیریهای آنان در این زمینه هم متفاوت است.
معمولترین و آشکارترین این تصــمیـمگیـریها برای کاهش یا از بین رفــتن بی نظمی، گرفتن تعهد کتبی از دانش آموزان و در صورت تکرار از والدین آنان، تهدید به تنبیه و حتی عملی کردن آن و در نهایت اخراج موقتی از کلاس و مدرسه است. (ساکی،۱۳۷۲)
در زمــینه بی نظــمی دانــشآمــوزان در کـلاس درس، معلمان بایــد به سه سوال پاسخ دهند:
۱) علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان کدام اند؟
۲ ) چگونه میتوان از بروز و ظهور رفتارهای نا مناسب دانشآموزانی که نظم و انضبــاط را به مخاطره میاندازند، پیشگیری کرد؟
۳ ) به هنگام بروز رفتارهای نامطلوب دانش آموزان، چه باید کرد؟
برای پاسخ به این سوالها باید زیر مجموعهای از عوامل کشف شوند تا با ارائهی راهکارهای کاربردی برای از بین بردن یا کاهش آنها، تغییرات مناسب و مثبت در کیفیت نظم و انضباط مدرسه ایجاد شود. (صیامی،۱۳۸۰)
منابع
۱-حری، عباس: جامعهشناسی مطالعه نوجوانان، پایاننامه کارشناسی ارشد، رشته کتابداری ۱۳۵۱.
۲-فخرایی، سیروس: بررسی روشهای موثر در افزایش میزان مطالعه دانشآموزان دورهی متوسطه در شهر تبریز، شورای تحقیقات آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی ۱۳۷۵.
۳-میرزامحمدی، محمد حسین: فرهنگ مطالعه، سخنرانی ارائه شده در برنامهی درگذر لحظهها، شبکه سوم سیمای جمهوری اسلامی ایران، خرداد ۱۳۷۹.
۴- نوری، حسن: راههای جذب دانشآموزان دوره متوسطه به مطالعه و تحقیق در شهرستان اسدآباد، پایاننامه کارشناسی رشته کتابداری ۱۳۸۳
۵-گال و بورگ.(۱۳۸۲). روشهای تحقیق کمی وکیفی درعلوم تربیتی و روانشناسی، ترجمه احمدرضا نصراصفهانی و همکاران، تهران: انتشارات سمت و دانشگاه شهید بهشتی.
۶-ذوفن، شهناز و لطفی پور، خسرو. (۱۳۷۷). تولید و کاربرد مواد آموزشی (رسانه های آموزشی برای معلم). تهران: شرکت چاپ و نشرکتابهای درسی ایران.
۷-ساکی، رضا. (۱۳۷۲). نگرش معلمان در مورد علل شکست و موفقیت تحصیلی دانش آموزان وارتباط آن با میزان موفقیت آنان در تدریس. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.