تعداد صفحات: ۱۰۰ | قابل ویرایش
بیان موضوع پژوهش
بهرهوری و کاربرد وسیع این مفهوم در عرصههای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی انسان روندی فزاینده داشته است. سوابق تاریخی نشان میدهد که برای اولین بار در سال ۱۷۶۶ میلادی در یک سند رسمی (Productiuity) با مفهوم بهرهوری، مورد استفاده قرار گرفته است. به طور کلی، بهرهوری را همان خارج قسمت ستاده به نهاده تعریف کردهاند.
بهرهوری فقط در نسبت ستاده به داده خلاصه میشود و در صورتی رقمی و عددی به خود میگیرد که درک و مقایسه میزان رشد آن نسبت به قبل به مراتب سادهتر از وجوه دیگر است و از آنجا خود این نگرش هم تحت تاثیر قرار میگیرد و به بیان ساده بهرهوری می شود، نسبت ستاده به داده” به میزان تحقق اهداف تعریف شده، تغییر می یابد و مفهومی عمیق تر پیدا میکند.
تلاش برای افزایش بهرهوری جدی ترین مبارزهای است که مدیریت در آستانه قرن بیست و یکم با آن روبروست و به نظر میرسد در عصر ما، کارآیی و بهرهوری بالاترین هدف و ارزشمندترین مقصد همه مدیران است. بهرهوری به طور معجزه آسایی موجب بالا رفتن شگرفت معیارها و کیفیت زندگی در کشورهای پیشرفته شده است و این حرکت از یک قرن پیش تا به حال همچنان ادامه دارد.
بکارگیری دانش و شیوههای ارتقا بهرهوری در بسیاری از عرصههای اجتماعی و در موارد گوناگون به منظور دست یابی به کیفیت های مورد نظر توصیه می شود. ورزش که یکی از پدیدههای محبوب عصر ما تلقی میشود نیز یکی از موضوعاتی است که در دانش بهرهوری مورد توجه میباشد. یکی از این دیدگاهها که زاویه تازهای از موضوع بهرهوری را مورد ارزیابی قرار می دهد، اندازه گیری بهرهوری در اماکن ورزشی است که کاری است تازه و بدیع.
تاریخچه بهره وری
واژه بهره وری برای نخستین بار به وسیله فرانسواکنه ریاضیدان و اقتصاددان طرفدار مکتب فیزیوکراسی (حکومت طبیعت) به کار برده شد. «کنه» با طرح جدول اقتصادی، اقتدار هر دولتی را منوط به افزایش بهره وری در بخش کشاورزی می داند.
در سال ۱۸۸۳ فرانسوی دیگری به نام «لیتره» بهره وری را دانش و فن تولید تعریف کرد. با شروع دوره نهضت مدیریت علمی در اوایل سالهای ۱۹۰۰، فردریک وینسلوتیلور و فرانک و لیلیان گیلبرث به منظور افزایش کارایی کارگران، درباره تفسیم، کار بهبود، روش ها و تعیین زمان استاندارد، مطالعاتی را انجام دادند.
بعدها کارایی را دوباره هر یک از عوامل تولید استفاده کردند. اما واژه ای که به تدریج جنبه عمومی تر و کلی تر پیدا کرد و در ادبیات مدیریت رایج گردید، «بهره وری» بود. در سال ۱۹۵۰ سازمان همکاری اقتصادی اروپا به طور علمی بهره وری را چنین تعریف کرد: «بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید به دست می آید. بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد.
سازمان بین المللی کار بهره وری را چنین تعریف کرده است:
«بهره وری» عبارت است از نسبت ستاده به یکی از عوامل تولید (زمین، سرمایه، نیروی کار و مدیریت). در این تعریف «مدیریت» به طور ویژه یکی از عوامل تولید در نظر گرفته شده است. نسبت تولید به هر کدام از این عوامل معیاری برای سنجش بهره وری محسوب می شود.
تعریف لغوی بهرهوری
قبل از توضیح در خصوص مفهوم بهره وری و نهایتا ارائه تعریفی کاربردی از این واژه بهتر است واژه بهرهوری از نظر لغوی مورد بررسی قرار گیرد.
واژه Productivity که واژهای است انگلیسی در لغت به معنای قدرت تولید پارور و مولد بودن است. مثلا زمینی که استعداد زراعت دارد و بذر در آن نشوو نما میکند اصطلاحاً زمین Productive یعنی زمینی مولد و بارور گفته می شود مثلا افرادی در اجتماع که ضمن داشتن توان انجام کار فاقد شغل هستند و اصطلاحاً بیکار محسوب می شوند، افرادی Productive non- یعنی افرادی غیر مولد خوانده می شوند، پس واژه Productivity در قاموس زبان انگلیسی به داشتن قدرت تولید و بارآور کسی یا چیزی اطلاق می شود.
در زبان فارسی کلمه بهره وری به عنوان معادل مصطلح شده است لغت بهرهوری که از نظر ادبی حاصل مصدر است از واژه بهره ور مشتق شده است و کلمه بهره ور به استناد فرهنگ فارسی معین به معنای بهرهبر، سود برنده و کامیاب است و نتیجتاً بهره وری در ادبیات فارسی به بهرهبری با فایده بودن، سود برندگی و کامیابی معنا شده است.
چنانچه ملاحظه میشود بین معنای لغوی کلمه Productivity در زبان انگلیسی و معنای لغوی کلمه بهره وری در ادبیات فارسی تفاوت وجود دارد و برگزیدن واژه فارسی بهره وری به جای کلمه Productivity از نظر جایگزینی آن Applied definition رسید.
رویکرد اقتصادی بهره وری
از نظر اقتصادی مقدار محصول (خدمات) یا خروجی تابع عوامل سرمایه ونیروی کار فرض می گردد. یعنی اگر فرض کنیم که:
مقدار تولید (خدمات) = Q Q = f (K , L)
سرمایه = K
نیروی کار = L
آنگاه مقدار تولید (خدمات) تابعی است از مقدار سرمایه و نیروی کار
لذا افزایش مهارت نیروی کار و یا تغییرات تکنولوژی و یا افزایش مهارت به همراه بهبود تکنولوژی می تواند موجب افزایش مقدار تولید و حرکت تابع تولید به سمت بالاتر و از آنجا موجب افزایش بهره وری شود.
به طور کلی امروزه بهره وری نگرش اقتصادی فنی و فرهنگی نسبت به تولید (خروجی) است که درآن انسان فعالیت های خود را هوشمندانه و خردمندانه انجام می دهد تا بهترین نتیجه را با کمترین هزینه و در مدت زمان کمتر به دست آورد. گرچه بهره وری را به صورت کلاسیک بیشتر در امور اقتصادی تعریف کرده اند ولی می توان مفهوم بهره وری را در همه امور زندگی روزمره تا چرخه عظیم صنعت در نظر گرفت (طاهری، ۱۳۷۸).
کارآیی، اثر بخشی و بهره وری
یکی از مفاهیم مرتبط با اندازه گیری بهره وری مفهوم تولید اثربخش و تولید کارآمد است. تولید اثر بخش فرایندی است که نتایج مطلوب را به وجود میآورد. یک سازمان ممکن است به طور اثر بخشی محصولاتی بیشتر تولید کنند یا خدماتی بیشتر ارائه دهد. برای مثال یک سازنده وسایل ورزشی ممکن است ده درصد بیشتر وسایل ورزشی در هفته تولید کنند.
یک فضای ورزشی ممکن است تعداد ورزشکارانی را که سرویس می دهد ماهانه تا ۱۵ درصد افزایش دهد. در هر دو مورد تولید اثر بخش افزایش یافته است. به هر حال همان افزایش های اثر بخش در تعداد ورزشکاران ممکن است به قیمت ۲۰ درصد افزایش در سرمایه برای پرداخت هزینه های تاسیسات ورزشی مزبور و ۵درصد افزایش در سرمایه برای پرداخت هزینه های مستقیم نیروی انسانی کسب شده باشد.
در این مثال در حالی که تولید اثر بخش بالا رفته بهره وری کل سازمان پایین آمده است، صرفا به این علت که نهاده های مورد نیاز برای تولید دادهها سریع تر از تولید اثر بخش صعود کرده است. در هر حالی که هر دو مثال دستیابی به تولید اثر بخش مطلوب (افزایش دادهها) را نشان می دهد، مصرف نهاده های افزایش یافته در واقع سبب شده است تا سازمان، بهره وری کمتری داشته باشد.