تعداد صفحات: ۷۶ | قابل ویرایش
مقدمه
هر آنچه را توسط انسان پدید می آید، دستخوش تغییر و تکامل است، استانداردها نیز بر اساس تکامل علم و حیطه تخصصی مرتبط، از این تکامل بی نصیب نمی مانند، علم مدیریت کیفیت نیز در پاسخگویی به نیازهای مطرح در بوجود آوردن محصولات و ارائه خدمات با توجه به روند پیشرفت حیطه های متفاوت فنی، تخصصی نیازمند الگوها و روشهای مختلف برای شکلدهی به سیستم مدیریت کیفیت و در نتیحه بالا بردن بهرهوری در کارکنان میباشد.
در دنیای صنعتی امروز بیشتر از هر زمان دیگر بهرهوری و کیفیت مورد توجه قرار گرفته است، مخصوصاَ در دو دهه اخیر که عرضه محصولات بیش از تقاضای بازارهاست. فروش، بیشتر از تولید اهمیت یافته است. در چنین شرایطی مدیریت تولید – محوری جای خود را به مدیریت مشتری – محوری میدهد و کیفیت معنی تازه و جدیدی به خود میگیرد.
همچنین بهرهوری که کارایی و اثر بخشی فعالیهای اقتصادی را در راه رسیدن به اهداف تولید ارزیابی میکند عمیقاَ مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. اهمیت و ارزش این موضوع به حدی است که خود را به عنوان یک فرهنگ با ارزشها، بینشهای خاص خود جلوگر ساخته است. در حال حاضر تقریباَ تمامیکشورهای توسعه یافته و برخی از کشورهای در حال توسعه سرمایه گذاری زیادی جهت بهبود و ارتقاء بهرهوری در صنایع انجام دادهاند. ( مدیریت بهرهوری و کیفیت و سازمان بینالمللی کار ۱۳۷۸)
متأسفانه در ایران بر روی این مسئله کار جدی صورت نگرفته است و اهمیت و ارزش آن، ناشناخته مانده است. با اینکه هر روز از ناکارائی دستگاههای مختلف به خصوص دولت و نظام اداری تحت پوشش آن، گله مند هستیم ولی تاکنون تقریباَ اقدام مثبتی جهت کار آمد شدن آن صورت نگرفته است.
بیان مسئله پژوهش
یک سازمان تولیدی یا خدماتی موفق سازمانی است که صرف نظر از نوع تولید یا خدماتی که ارائه میدهد در راستای سود بخشی خود سازمان، تمام یا اعضای آن مشتریهایش و در نهایت جامعه گام بر میدارد. بدیهی است چنین سازمانی در سایه مدیریتی آگاه، خلاق و سازنده شکل خواهد گرفت زیرا امروز میزان پیشرفت تکنولوژی یک جامعه را بعد اطلاعاتی آن تعیین میکند و نه فقط بعد ابزاری.
تکنولوژی فقط ماشین و کارخانه نیست وکشورهای توسعه یافته به این اعتبار پیشرفته نیستند که کارخانه های پیشرفته دارند بلکه توسعه و پیشرفت آنان به اعتبار وجود انسانهایی است که آگاه، متفکر و خلاقند. این انسانها و حصول نظام آموزشسی، سازگار با پیشرفت و محصول محیط اجتماعی مناسب هستند. این انسانها هم خلق کننده تکنولوژی و هم محصول نوآوری های تکنولوژی میباشند.
این سازمان تولیدی یا خدماتی برای عرضه محصول نهایی یا ستاده نیازمند زمین، ساختمان، تکنولوژی، نیروی انسانی، انرژی و مواداولیه بعنوان داده هستند. نقش مدیریت در این سازمان ( شناخت و بکار گیری استانداردها، حفظ و اداره سازمان و بالاخره پیشرفت و بهبود آن از طریق بهبود ستاده ها در مقابل دادههاست.)
دیدگاه فرایندگرا
این استاندارد بینالمللی در طی مراحل توسعه، استقرار و بهبود اثر بخشی سیستم کیفیت، سازمان را برای گزینش دیدگاه فرایندگرا ترغیب مینماید، تا از طریق بر آورده سازی الزامات مشتری، رضایت مشتری را افزایش دهد.
برای اینکه سازمانی، به طرز اثر بخشی عمل نماید. باید فرایندهای مرتبط و متعددی را شناسایی و مدیریت نماید. هر فعالیتی که منابعی را به خدمت میگیرد و آنرا در جهت تبدیل ورودی، به خروجی مدیریت مینماید میتواند یک فرایند در نظر گرفته شود. غالباً خروجی یک فرایند بعدی را شکل میدهد.
بکارکیری سیستمی از فرایندهای درون سازمان، همراه با شناسایی و تعیین ارتباط متقابل این فرایندها و همچنین مدیریت انها میتواند بعنوان «دیدگاه فرایندگرا» نامیده شود. یکی از امتیازات دیدگاه فرایندگرا کنترل مستمری است که بر روی ارتباط بین تک تک فرایندها درون سیستم فرایند اعمال میشود، همانطور که بر روی ترکیب و ارتباط بین این فعالیت ها اعمال میشود. به هنگامیکه چنین دیدگاهی در یک سیستم مدیریت کیفیت بکار می رود، بر روی ترکیب و ارتباط بین این فعالیت ها اعمال میشود.
سازگاری با سایر سیستم های مدیریت
این استاندارد بینالمللی شامل الزامات خاصی برای سایر سیستم های مدیریت مانند مدیریت زیست محیطی، مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای، مدیریت مالی یا مدیریت ریسک نمیگردد. با این وجود، کیفیت خود را با الزامات سایر سیستم های مدیریت مرتبط، یکپارچه سازد.
ممکن است سازمان سیستم های مدیریت موجود خود را به نوعی که با الزامات این استاندارد بینالمللی سازگار داشته باشد تطابق دهند. برای یک سازمان امکان پذیر است و الزامات این استاندارد را در سیستم مدیریت موجود خود به گونه ای منطبق نماید. برای یک سازمان امکان پذیر است و الزامات این استاندارد را در سیستم های مدیریت موجود خود به گونه ای منطبق را بر آورده سازد. (سلیمی، ۱۳۷۴)
طرح ریزی تحقق محصول
سازمان باید فرایندهایی را که برای تحقق محصول مورد نیاز هستند طرح ریزی کرده و توسعه دهد. طرح ریزی تحقق محصول باید با الزامات سایر فرایندهای سیستم مدیریت کیفیت سازگار باشد. مستندی که فرایندهای سیستم مدیریت کیفیت از جمله فرایندهای تحقق محصول و منابعی که برای یک محصول، پروژه یا قرار داد خاص مورد استفاده قرار میگیرند را مشخص میکند، میتوان به آن بعنوان یک طرح کیفیت ارجاع داده شود.
منابع
- مفاهیم بهرهوری و عوامل مؤثر آن و راههای ارتقاء آن، آقای مهندسی بهمن وکیلی ۱۳۷۴
- تکنیکهای مهندسی و علوم رفتاری در افزایش بهرهوری، آقای دکتر سلیمی ۱۳۷۴
- مدیریت بهرهوری و کیفیت سازمان بینالمللی کار ۱۳۷۸
- روانشناسی بهرهوری، موسسه نشر ویرایش ۱۳۸۰
- استاندارد ISO9001/2000، ترجمه :دکتر کامران رضایی و مهندس کاوه هوشمند، ویرایش دکتر علیرضا ملکی، ۱۳۸۱.