تعداد صفحات: ۷۰ | قابل ویرایش
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی سبک های تضاد از دید معلمان و مدیران شهرستان جم در سال تحصیلی ۹۰-۹۱ بوده است. جهت نمونه گیری از بین ۳۰ نفر از مدیران مدارس متوسطه شهرستان جم اعم از زن و مرد به روش تصادفی ساده و با توجه به جدول مورگان از این تعداد ۳۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از پرشسنامه استفن رابینز(۱۹۸۵)برای مدیریت تعارض استفاده شده است.برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و T گروه های مستقل استفاده شده است که پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج نشان داد که :
بین تمامی سبک های مدیریت تعارض که شامل : توسل به اجبار، اجتنابی، سازگارانه،مصالحه و تشریک مساعی رابطه معنادار وجود دارد و این رابطه در مورد دو سبک اجتنابی و توسل به زور به صورت معکوس و در مورد سه سبک دیگر به صورت مستقیم بود و نیز دریافتیم که هیچ تفاوتی بین سبک مدیریت تعارض مدیران زن و مرد و همچنین هیچ تفاوتی بین سطح هوش هیجانی مدیران زن و مرد وجود ندارد.
مقدمه
تعارض جزئی طبیعی و عادی از زندگی روزمره ماو واقعیتی است که بشر در طول تاریخ با آن آشنابوده ولی متأسفانه به دلیل عدم مدیریت صحیح،بیشتر به ستیزه جویی و دشمن مبدل شده است.لذا امروز افراد پیشینه ناخوشایندی از آن دارند وبه تعارض به عنوان یک پدیده منفی نگاه میکنند.
تعارض زمانی رخ میدهد که دو یا چند نفراز افراد در مقابل یکدیگر قرار گیرند زیرا نیازها،خواستهها، اهداف و ارزشهای آنها متفاوت است. به عبارت دیگر تعارض فرایندیاست که در آن فردی در مییابد که شخص دیگریبه طور منفی روی آن چیزی که او تعقیب میکندتأثیر گذاشته است.
تعارض تقریبا همیشه با احساس عصبانیت،درماندگی، رنج، اضطراب یا ترس همراه است. درحالی که تعارض و برداشت ما از آن به سویتصویر منفی گرایش دارد، اما تعارض لزوما امریمنفی نیست و این توانایی، برای مدیریت تعارضاست که بر پیامدهای آن اثر میگذارد نکته مهم در اینجا این است که هر چندتعارض امری اجتنابناپذیر است و به دلیلمتفاوت بودن اهداف، ارزشها و عقاید به وجودمیآید، ولی میتوان آن را هدایت و به حداقلرساند و حل کرد.
لذا آگاهی از دانش و مهارتهای مدیریتتعارض به منظور استفاده از آن امری ضروری بهنظر میرسد. چنانکه حتی برخی معتقدند که دانش اینکه چگونه تعارضات خود را مدیریتکنید به اندازه اینکه بدانید چگونه بخوانید،بنویسید و صحبت کنید مهم است.
بیان مساله
تعارض جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان است .مروری گذرا و سطحی بر رویدادهای تاریخی ، وقایع مهم جاری و فرآورده های فرهنگی که مبین گذشته هایی از واقعیت های زندگی اجتماعی هستند، نشان می دهد که چگونه تعارض چگونه یکی از مهمترین و برجسته ترین وجوه زندگی را تشکیل می دهد.
بنابراین اگر عده ای معتقدند که در حال حاضر تعارض موضوعی است که فکر انسان را بسیار به خود مشغول کرده است ادعایی پوچ و بیهوده نکرده اند. وجود افراد مختلف با ویژگی های شخصیتی ، نیازها ، باورها ، انتظارات و ادراکات متفاوت ، بروزتعارض در سازمانها را اجتناب ناپذیر کرده است.
افراد دارای شیوه های ارتباطی، آرزوها ، دیدگاه های سیاسی و مذهبی و نیز پیش زمینه های فرهنگی متفاوت هستند . در جوامع مختلف ، وجود اینگونه تفاوت ها منجر به ایجاد تعارض ما بین افراد و گروه ها می شود. از این رو ، وجود تفاوت ها ،خطرات ها و انگیزه های متمایز از یکدیگر درکارکنان سازمان ها از یک سو و پایداری سازمان براصل تشریک مساعی و هماهنگی افراد و اجزای سازمان از سوی دیگر، بافت سازمانی را در برابر تعارض های سازمانی اجتناب ناپذیر می کند.
ازطرف دیگر، ساختار حاکم بر سازمانها مبتنی بر سلسله مراتب و تفاوت های عمودی و افق ی، وجود نظامهای اداری خشک و انعطاف ناپذیر ، وجود خرده نظام ها و گروه های مختلف با اهداف و منافع مختلف ، نظام ارتباطی نارسا ، کمبود منابع و امکانات و بالاخص سوء مدیریت ها ، سازمانها را که باید افراد و گروه ها را جهت اهداف و آرمان های خود همسو و همساز کنند ، بصورت نظام هایی متلاطم و آسیب پذیر که مستعد انواع تنش ، تعارض و ناسازگاری می باشند، در آورده اند.
تعارض و تضاد چیست
تعارض و تضاد یک نزاع ، مشاجره یا تقابل نیروهای موجود بین نیازهای اولیه و نیازهای معنوی ، مذهبی و منظرهای اخلاقی و از طرفی ناسازگاری طرز فکر و تصورات بین دو نفر یا بیشتر را توضیح میدهد و یا فراگردی است که شخص در آن به طور عمدی تلاش میکند تا مانع موفقیت فرد دیگر شود.
تعارض فرآیندی است که در آن، شخص الف به طور عمدی میکوشد تا به گونهای بازدارنده سبب ناکامی شخص ب در رسیدن به علایق و اهدافش گردد. و تعارض فرایندیاست که در آن فردی در مییابد که شخص دیگریبه طور منفی روی آن چیزی که او تعقیب میکندتأثیر گذاشته است. در واقع تعارض، تعاملات ارتباطی افرادی است که به همدیگر وابستهاند و احساس میکنند علایقشان متضاد یا ناسازگار است.(خلیلی ،۱۳۸۶)
دیدگاه نظریهپردازان کلاسیک مدیریت
طرفداران این دیدگاه تعارض را با واژههایی چون ویرانسازی، تعدد، تخریب و بینظمی مترادف میدانند و چون زیان آور هستند، لذا بایستی از آنها دوری جست و در نتیجه مدیر سازمان مسئولیت دارد سازمان را از شر تعارض برهاند. این نحوه نگرش به مسئله تعارض از سال ۱۹۰۰ تا نیمه دوم دهه ۱۹۴۰ بوده است به عقیده این گروه، افراد ناآرامی که در داخل سازمان اندک هستند، تضاد ایجاد میکنند، بنابراین باید اخراج شوند.
بر اساس این نظریه، هیچ تضادی در سازمان وجود ندارد. چون سازمان را یک مجموعه هماهنگ و منسجم میدانند که برای یک منظور مشترک به وجود آمده است. از این رو از کارکنان زیر دست هیچ انتظار اعتراض به تصمیمات مدیریت نمیرود و اگر چنین شود، آن را یک ضد ارزش تلقی میکنند و خود به خود از سیستم خارج می نمایند.(کاظم پور ،۱۳۸۴)
منابع
۱- ایزدی یزدان آبادی ، ( ۱۳۷۹ ) مدیریت تعارض ، تهران ، دانشگاه امام حسین ( ع )
۲- دیوید ، ای . ونن و کیم . اس ، کمرون ( ۱۳۸۰ ) مدیریت تعارض ، ترجمه سیدمهدی الوانی وحسن دانایی فرد ، تهران ، مؤسسه تحقیقات و آموزش مدیریت
۳-برزن،حمیده (۱۳۷۸)، بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و تعارض در موسسات دولتی شهرستان آستارا ، پایان نامه فوق لیسانس ، مرکز آموزش مدیریت دولتی استان تهران.
۴-رابینز،استیفن پی(۱۹۹۷)مبانی رفتارسازمانی،ترجمه پارسائیان واعرابی،تهران دفترپژوهشهای فرهنگی
۵-سلیمانی ، نادر(۱۳۸۰)، بررسی رابطه رضایت شغلی ، روحیه و نگرش کارکنان نسبت به تعرض با نحوه برخورد آنان با تعارض به منظور ارائه مدلی برای مدیریت تعارض در مدرسه ، رساله دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران.
۶-عبدالملکی ، جمال ، (۱۳۸۵). بررسی رابطه خلاقیت با ابعاد چهارگانه هوش گاردنر در دانشجویان دانشگاه شاهد ، همایش ملی نوآوری های آموزشی ، تهران.
۷-غفارزاده ، مالک ، (۱۳۷۵) ، بررسی رابطه میان نگرش مدیران به تعارض و کاربرد سبک های مدیرت تعارض توسط آنها ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه علامه طباطبائی.