تعداد صفحات: ۱۷ | قابل ویرایش
فلسفه و ضرورت نیازسنجی
نیازسنجیبا شناسایی نیازهی مهم، مبنایی برای تعیین اهداف و درنتیجه بستر مناسبی برای سازماندهی سایر عناصر مهم حول نیازهای اولویت یافته فراهم میسازد بنابراین کلیه تصمیمات در خصوص تدارک اهداف خاص، محتوای آموزشی مناسب و استفاده مؤثر از سایر منابع و امکانات محدود تابعی از مطالعات نیازسنجی است (عباس زادگان، نیازسنجی آموزشی در سازمانها، ۱۳۸۱، ص۵۵).
هدف نیازسنجی دستیابی به اطلاعاتی است درباره وظایف اصلی و عملی لازم برای ایفای نقش شغلی و کسب دانش، مهارتها و نگرشهای ضروری برای انجام آن وظایف، بنابراین نیازسنجی عملا یک ابزار گردآوری اطلاعات است که اگر به درستی اعمال شود ما را از یک موضوع انفعالی و ابهام آمیز در فعالیتهای آموزشی خارج میسازد (فتحی و اجارگاه، نیازسنجی و برنامه ریزی آموزشی ۱۳۷۵، ص۴۴).
نه گام اساسی در نیازسنجی
۱- تصمیمیگری برای برنامهریزی برمبنای دادههای نیازسنجی
۲- گزینش سطح نیازسنجی و برنامهریزی، فراسوی کلان، کلان و خرد.
۳- تعیین همکاران نیازسنجی و برنامهریزی
۴- جلب مشارکت همکاران نیازسنجی
۵- جلب توافق جمعی درباره سطح نیازسنجی
۶- گردآوری دادههای مرتبط با نیازها: (دادههای نرم و دادههای سخت)
۷- فهرست کردن نیازهای شناسایی شده و مورد تأیید جمع قرارگرفتن آنها
۸- فهرست کردن نیازها به ترتیب اولویت
۹- فهرست کردن مسائلی که باید برای آنهاچارهجویی کرد و جلب توافق جمعی (نیازهای برگزیده شده)
اهداف نیازسنجی
– کشف: به دنبال شناسایی نیازهای اساسی میباشد، برخلاف مقررات رایج، نیازها وضع شدنی نیستند و باید آنها را در زمینهها و گروههای مختلف مخاطبان کشف نمود.
– آزمون کردن: آیا نیازها در پرتو تغییرات پیشنهادی در برنامهها محقق میشوند یا خیر؟
– تشخیص: به دنبال درک بهترین راه ممکن برای تحقق نیازها است اغلب این نوع نیازسنجی به وسیله معلمان در کلاس درس انجام میشود تا از طریق آن بهترین شکل تحقق نیازهای دانش آموزان را دریابند.
– ارزشیابی: فاصله بین برنامه های موجود از تحقق نیازها چقدر است؟
جایگاه نیازسنجی در فرایند برنامه ریزی
برخی نیازسنجی را مقدم بر مقوله تدوین اهداف در نظر میگیرند و برخی مؤثر بر آن. (۴ دیدگاه)
۱- دیدگاه فراکنشی: تقدم نیازسنجی بر تدوین اهداف و مقاصد آموزشی
۲- دیدگاه واکنشی: تقدم فرایند تعیین اهداف و مقاصد بر نیازسنجی
۳- دیدگاه ترکیبی: ماهیت واکنشی و فراکنشی مدنظر است به موجب آن نیازسنجی در مرحله طراحی برنامه، هم قبل از تدوین اهداف و هم بعد از آن انجام میشود یعنی بسته به سطح تصمیم گیری، نیازسنجی میتواند ماهیتی واکنشی یا فراکنشی داشته باشد.
اهداف مهم نیازسنجی
۱- فراهم سازی اطلاعات برای برنامه ریزی: نیازسنجی جزء جدایی ناپذیر برنامه ریزی است. با تعیین نیازها و اولویت بندی آنها میتوان برنامه ای برای رفع نیازها ترتیب داد. فرایند نیازسنجی میتواند منتهی به شناسایی مقاصد، اهداف و میدان تحقق آن اهداف گردد.
۲- ضرورت بهسازی برنامهها یا افزایش زمان استفاده از برنامه ها: برنامهها باید با نیازها و مسایل فردی و گروهی تناسب داشته باشد از آنجا که نیازها به دلیل تغییرات مداوم در ساختار اجتماعی و فرهنگی و… در حال تحول است ضرورت ایجاب میکند که پیوسته در برنامهها تجدیدنظر به عمل آید، افزایش زمان استفاده از برنامهها تنها از طریق شناسایی مسایل امکان پذیر است و نیازسنجی به برنامه ریزان کمک میکند تا تمام هم خود را معطوف به مسایل بنیادی نمایند و برای رفع آنها، تصمیمات اساسی اتخاذ نمایند بدون نیازسنجی، برنامه ریزان دچار این مشکل میشوند که راه حلی را تدوین میکنند بدون آنکه با مسئله اصلی ارتباطی داشته باشد.
فهرست منابع
- – عباس زادگان، سیدمحمد، ترک زاده، جعفر، نیازسنجی آموزشی سازمانها، شرکت سهامی انتشار، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۱
- – فتحی و اجارگاه، کوروش، نیازسنجی آموزشی، انتشارات آیتر، چاپ اول، تهران ۱۳۸۱
- – فتحی و اجارگاه، کوروش، نیازسنجی و برنامه ریزی آموزشی، انتشارات تربیت معلم، تهران ۱۳۷۵
- – حاج کریمی، عباسعلی، مدیریت منابع انسانی، چاپ و نشر بازرگانی، تهران ۱۳۷۹
- – برنامهریزی استراتژیک، راجر کافمن و جری هرمن، ترجمه فریده مشایخ و عباس بازرگان، انتشارات مدرسه، ۱۳۷۴.